2022-07-10 16:15:46
بخواهيم يا نخواهيم حركتها و گذشت زمانه از ما میكاهد و زمين ما را به گند میرساند، مگر اين كه خودمان را قبل از اين كه زمان بگيرد، قبل از اين كه زمين بگنداند، ذبح كنيم.
ما قطعاً در اين هستی، مردار هستيم. آنهايی كه گوسفندهايی دارند و اين گوسفندها در معرض خطری قرار میگيرند، زود كاردها را تيز میكنند تا آنها را ذبح كنند، تا از مرگ آنها و ضايع شدن و از دست رفتن آنها جلوگيری كنند.
ما در اين هستی، خواه، ناخواه مرداريم، مگر اين كه كاردی را به گلوها بگذاريم و ذبح كنيم. مهم اين است كه
ذبيحِ چه كسی باشيم و مذبوحِ در راه چه كسی؟ و با چه چيزی خودمان را ذبح كنيم و رو به چه قبلهای؟
مرگ، قطعی است. از دست رفتن، قطعی است. روزها كه میگذرند، مثل موشهايی هستند كه طناب عمر ما را میجوند. خواه، ناخواه سرنگون میشويم و در چاههايی میافتيم و میگنديم.
گذشت زمانه، ما را به خاك بر میگرداند، مگر اين كه قبلاً خودمان را بقايی داده باشيم و ذبح كرده باشيم. آنهايی كه ذبيح نيستند، مذبوح نيستند، مردار هستند. مرده هستند. ارزش ندارند. از دست رفته هستند.
حالا كه بنا شده ذبح كنيم؛ بنا شده قبل از اين كه زمانه ما را بگيرد ما از خودمان بهره بگيريم، به اين بايد فكر كرد كه در راه چه كسی خودمان را ذبح كنيم و با چه حربهای و با چه نيتی؟ مؤمن مادامی كه رشتهها را از غير حق نبرد، به حيات نمیرسد. زنده نمیشود. ممكن است رشد و نمو سلولها را داشته باشد، همانطوری كه شمعدانیها رشد میكنند؛ ممكن است كه عاطفهها و نفس كشيدنها را داشته باشد، همانطور كه بزغالهها نفس میكشند؛ ولی انسان نيست و حيات ندارد. مردار است. و مردار، سنگ است.
علی صفایی حائری، (عین صاد)
عید سعید قربان بر تمام مسلمانان مبارک باد
111 views13:15