Get Mystery Box with random crypto!

الهه کولایی

لوگوی کانال تلگرام elaheh_koolaee — الهه کولایی ا
لوگوی کانال تلگرام elaheh_koolaee — الهه کولایی
آدرس کانال: @elaheh_koolaee
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 864
توضیحات از کانال

کانال رسمی الهه کولایی
نشانی کانال:
https://t.me/Elaheh_koolaee

Ratings & Reviews

4.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها

2022-07-08 06:16:37 زنگ‌خطر ورشکستگی آبی

ایران احتمالا ۷۰‌ درصد از زمین‌‌‌‌‌‌‌‌‌های کشاورزی خود را از دست خواهد داد؛

کارشناسان در نشست هیات نمایندگان اتاق تهران: کشور به ۱۰ سال «ریاضت آبی» برای پشت‌سر گذاشتن بحران آب نیاز دارد؛

دولت تنها ۱۰ ‌سال ‌برای مدیریت بحران آب فرصت دارد. این هشدار بخش‌خصوصی به سیاستگذار است. بیش از ۶ دهه از آغاز بحران آبی در ایران می‌گذرد. در تمام این سال‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، دولت‌ها برای جلوگیری از بحران‌های اجتماعی و سیاسی چشم خود را روی مدیریت فنی و علمی آب بسته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند.

با توجه به اینکه بخش کشاورزی بزرگ‌ترین مصرف‌کننده آب کشور است، باید مدیریت این بخش به‌طور جدی مورد بازنگری قرار گیرد. کشاورزان ایران در هر هکتار ذرت، برنج و گندم دو تا سه‌برابر بیشتر از میانگین جهانی آب مصرف می‌کنند. حال با تشدید بحران افزایش قیمت مواد غذایی و تنش‌های آبی کشور، پیش‌بینی می‌شود، ایران احتمالا ۷۰‌ درصد از زمین‌‌‌‌‌‌‌‌‌های کشاورزی خود را از دست خواهد داد...
دنیای اقتصاد
#اقتصاد_نامتوازن
#حکمرانی_اقتصادی
1.2K views03:16
باز کردن / نظر دهید
2022-07-07 20:38:52 http://www.ensafnews.com/356251
929 views17:38
باز کردن / نظر دهید
2022-07-07 15:36:19 داود فیرحی : دین را نمی‌شود با زور به کسی تحمیل کرد !
فرق اسلام جهادی با اسلام قراردادی این است که قرارداد در دل‌ها جاری می‌شود اما در اسلام جهادی، کسانی که مغلوب می‌شوند، دچار نفاق می‌شوند. دلشان با اسلام نیست. به ضرب شمشیر مسلمان شده‌اند و هر روز این شمشیر نباشد، اعتراض‌ها شروع خواهد شد. این منطق تاریخ است: دین را نمی‌شود با زور به کسی تحمیل کرد و هر کسی هم تحمیل کرده، سرانجام خودش آسیب دیده است.

در آیات قرآن و روایات، پیامبر رحمت را به‌عنوان خلق عظیم و به‌عنوان پیامبر صلح معرفی کرده‌اند. پیامبر دو معجزه بزرگ دارد؛ یکی قرآن و دیگری که برای ما کمتر شناخته شده است، نظام گفتگو، قرارداد و صلح است. او از ذره‌ذره فرصت‌ها برای برقراری صلح استفاده می‌کرد.

در قرآن و روایات ما، بیش از بحث از جنگ و دفاع، بحث از صلح است.

کسی که تفنگ در دست دارد، ذهن دموکراتیک و حوصله‌ای برای گفتگو ندارد. این در علم سیاست تجربه شده است که هر کجا نظامیان در قدرت یا در نفوذ بوده‌اند، ما شاهد شکل‌گیری اقتدارگرایی و تخاصم بوده‌ایم.

شیعیان گشودگی به جهان را از دست دادند و نتوانستند جهانی فکر کنند و چون نتوانستند جهانی فکر کنند، چند تکه شدند. هر فرقه‌ای دیگری را تکفیر و علیه آن شمشیر کشید.

چنین شد که ما پیامبر اسلام را که پیامبر رحمت بود، پیامبر جنگ معرفی کردیم و آن‌قدر تکرار کردیم که خودمان هم باورمان ‌شد که اسلام دین جنگ است و پیامبر، رسول شمشیر. نتیجه این شد که بسیار سخت است که عادت به گفتگو با مخالفان پیدا کرده و آنها را تحمل کنیم.
پیامبر؛ آزادی مذهبی غیرمسلمانان را به رسمیت می شناخت و بالای ۱۳۰ پیمان و قرارداد دارد که سه تای آن بسیار مشهور است، یکی از آن‌ها قرارداد تأسیس دولت
مدینه است.

قراردادی ۴۸ ماده‌ای که اساس دولت مدینه را به‌صورت دموکراتیک شکل می‌دهد.
اولین نکته این بود که این قراردادی است بین مهاجرین مسلمان قریش و مردم یثرب و کسانی که هم‌پیمان مردم یثرب‌اند.

در بند دوم آمده، چه مسلمان و غیرمسلمان که قرارداد بسته‌اند امت واحد هستند. پیامبر نه‌تنها اصرار نمی‌کرد که آن‌ها مسلمان شوند، بلکه آزادی مذهبی آن‌ها را به رسمیت می‌شناخت.

در بند ۲۵ این قرارداد می‌گوید:
یهود امتی هستند به همراه مؤمنان؛ یعنی آن‌ها شهروندان مدینه هستند و تفاوت مذهب آن‌ها هیچ ربطی به حقوق شهروندی آن‌ها ندارد. آزادند که عرف و دین خودشان را داشته باشند. پیامبر می‌گوید هیچ‌کس حق ندارد به دین دیگری تعرض کند. هیچ‌کس حق ندارد اختلاف خود را با شمشیر حل کند و باید از طریق داوری حل کند.

اگر مسیحیان چنین قراردادی از عیسی مسیح داشتند، ذوق می‌کردند. ولی ما هرگز به این قرارداد عمل نکردیم.

دومین قرارداد مهم پیامبر قرارداد حدیبیه است. ما هیچ گاه به این قرارداد به عنوان معیار زندگی خودمان و روابطمان با جهانیان توجه نکردیم. دستگاه‌های فقه و سیاست خارجی ما هم از آن استفاده نکرده است.

پیامبر همواره از هر شرایطی برای ایجاد گفتگو و برقراری شرایط صلح استفاده می کرد،
اکنون وظیفه ما است که دوباره پیامبر را از نو بخوانیم. پیامبری که به‌عنوان اسوه حسنه است. مسلمان‌ها به‌رغم سیره و سنت پیامبر، مسیر متفاوتی را طی کردند.

هرکس دین را تحمیل کرده، سرانجام خودش آسیب دیده است. هیچ قومی نیست که نیروی مسلح احتیاج نداشته باشد، اما داشتن نیروی مسلح با جهادی کردن اسلام تفاوت دارد. داشتن نیروی دفاعی با اینکه جهان را انسان خصم خودش بداند متفاوت است.

پیامبر به هیچ‌کس در ۱۳۲ قراردادی که بسته به هیچ‌کدام اصرار نکرده مسلمان شوند. می‌توانست اصرار کند، اما مخیر کرد و گفت اگر مسلمانی، مکلفی و وظایفی داری و اگر مسلمان نیستی باید بر اساس قرارداد عمل کنی.
336 views12:36
باز کردن / نظر دهید
2022-07-07 07:09:07 با خبر شدیم
" خُسرو فرشیدوَرد"

شاعر و نویسندۀ گرانقدر
در خانۀ سالمندان نیکان
به دیار باقی شتافتند

شعر زیبای
" این خانه قشنگ است ولی خانۀ من نیست"
از سروده های این بزرگمردِ وطن پرست است
که پس از سفرهای خارج از کشور
ازذهن پرمسئولیت او
تراوش کرده است
وتلنگری گزنده است
بر وضعیت امروز

تمایلات متداول درجامعه

جا دارد که
هریک به نوبۀ خویش
خبر این سوگ را
به دوستان خود
در درون وبیرون کشور برسانیم!


روانش شاد و یاد و تفکر جاری در این اثرش همواره زنده باد!


این خانه قشنگ است ولی خانه من نیست؛
این خاک چه زیباست ولی خاکِ وطن نیست؛

آن دختـــــــــــرِ چشم آبیِ گیسوی طلایی،
طنازِ سیه چشــــــــــم، چو معشوقۀ من نیست؛

آن کشور نو، آن وطــــنِ دانش و صنعت،
هرگز به دل انگیــــــــــزیِ ایرانِ کهن نیست؛

در مشهد و یزد و قم و سمنان و لرستان،
لطفی است که در " کَلگَری" و " نیس" و " پِکَن" نیست؛

در دامن بحر خزر و ساحل گیلان
موجی است که در ساحل" دریای عَدَن" نیست

در پیکر گلهای دلاویز شمیران
عطری است که در نافه ی" آهوی خُتَن"نیست؛

آواره ام و خسته و سرگشته و حیران
هرجا که رَوَم، هیچ کجا خانۀ من نیست؛

آوارگی وخانه بِدوشی چه بلایی ست
دردی است که هَمتاش در این دیرِ کهن نیست

من بَهرِ کِه خوانم غزل سعدی و حافظ
در شهر غریبی که در او فهم سخن نیست؟

هرکس که زَنَد طعنه به ایرانی و ایران
بی شُبهِه که مغزش به سر، و روح به تن نیست!

" پاریس" قشنگ است ولی نیست چو تهران
" لندن" به دلاویزی شیرازِ کُهن نیست؛

هر چند که سرسبز بُوَد دامنۀ " آلپ"
چون دامنِ البُرز، پُر از چین وشکن نیست؛

این کوه بلند است ولی نیست دماوند
این رود چه زیباست ولی رود تَجَن نیست؛

این شهرعظیم است ولی شهرغریب است،
این خانه قشنگ است ولی خانۀ من نیست!
یادش گرامی و روحش شاد
736 views04:09
باز کردن / نظر دهید
2022-07-05 17:28:05
@elaheh_koolaee
243 views14:28
باز کردن / نظر دهید
2022-07-04 17:12:19 به فراخور زاد روزِ میرزا حسن رشدیه؛ پایه گذار آموزش و پرورش نوین ایران (13 تیر 1229)

مرا در محلی به خاک بسپارید که هر روز شاگردان مدارس
از روی گور من بگذرند و از این بابت روانم در آخرت شاد شود

این آخرین آرزوی مردی است که پدر آموزش و پرورش نوین نام داشت... او ۹۷ سال زندگی کرد و ۶۰ سال از روزگار پر افتخار خود را صرف فرزندان این آب و خاک کرد.. "میرزاحسن رشدیه "....این مردبزرگ سیزده تیرماه سال ۱۲۲۹ در محله ی چرنداب تبریز به دنیا آمد... پدرش حاج میرزا‌ مهدی ‌تبریزی از روحانیان مردمدار تبریز بود.... پس از رسیدن به سن رشد، حسن را به مكتب‌خانه فرستادند...آخوند مكتب‌دار بی‌سواد و خشن بود، بر شاگردان خود سخت می‌گرفت و آن ها را آزار می‌داد. رشدیه كه می‌دید هم شاگردان درس را یاد نمی‌گیرند و هم شیخ نمی‌تواند به آن‌ها بیاموزد،هر روز صبح زودتر به مكتب‌خانه می‌آمد و درس را به شاگردان یاد می‌داد .
.
رشدیه پس از آموختن صرف و نحو و فقه و احكام و عربی و ادبیات، پیش نماز یكی از مسجدهای تبریز شد. آن گاه تصمیم گرفت برای ادامه ی آموزش به نجف برود،‌ اما با خواندن مقاله‌ای در روزنامه ی «ثریا»‌ كه شمار ایرانیان با سواد را از هر هزار نفر، ده نفر ذكر كرده بود، از سفر به نجف چشم پوشید و به بیروت رفت و در سال۱۲۵۹ در دارالمعلمین آنجا به فراگرفتن شیوه‌های نو آموزش پرداخت. او در سال ۱۲۶۱ با هدف بنیاد نهادن مدرسه به شیوه ی نو، ‌بیروت را ترك گفت. از مدارس جدید استانبول پایتخت امپراتوری عثمانی بازدید كرد و در همان جا الفبای صوتی را برای جایگزین كردن با روش كهنه‌ی آموزش در مدارس نوابداع كرد. سپس به ایروان رفت و در سال۱۲۶۲نخستین مدرسه به سبك نو را برای كودكان مسلمان قفقاز بنیاد نهاد و با الفبای صوتی خود آغاز به تدریس كرد. كتاب "وطن دیلی" (زبان وطن) را به تركی به چاپ رساند و توانست با روش جدید خود، درمدت كوتاهی به نوآموزان، خواندن ونوشتن بیاموزد. ..

ناصرالدین شاه در سر راه بازگشت از سفر سوم خود به اروپا،‌ در ایروان توقف كرد و پس از بازدید از مدرسه ی رشدیه، از او خواست برای ایجاد مدرسه‌هایی به شیوه‌ی نو با او به ایران برود، اما كارشكنی‌ها و دسیسه‌های درباریان،‌ نه تنها شاه را از تصمیم خود پشیمان كرد،‌ بلكه سبب شد تا مدرسه ی رشدیه ی ایروان بسته شود. پس از ورود شاه به تهران، با تلاش و میانجی‌گری برخی خیراندیشان و دانش دوستان‌،‌ رشدیه اجازه یافت به ایران بازگردد و در تبریز مدرسه‌ای باز كند. در سال ۱۲۶۶ تا ۱۲۶۷ نخستین مدرسه‌ی ابتدایی عمومی را در محله‌ی ششگلان تبریز باز كرد.

اما این مدرسه و پنج مدرسه ی دیگر که او در تبریز ومشهد بنیاد نهاد، با کارشکنی ها ودسیسه های تاریک اندیشان و کهنه پرستان سرانجام بسته شدند. رشدیه از ایران خارج شد و به قفقاز و مصر رفت. پس از آنكه میرزا‌علی‌خان‌امین‌الدوله، كه سیاستمداری روشن ‌بین و خوشنام بود، به والی‌گری آذربایجان انتخاب شد، رشدیه را به تبریز فراخواند و با ایمان به پایمردی و میهن‌پرستی او، دبستان بزرگی در محله‌ی ششگلان تبریز بنا نهاد. رشدیه در این مدرسه به ۶۰ دانش‌آموز كلاه و لباس یكسان پوشاند و به آموزش آن ها پرداخت.

مرگ رشدیه در ۱۹ آذر ماه سال ۱۳۲۳ خورشیدی رخ داد اما با وجود این که میرزاحسن تلاش فراوانی برای آموزش وپرورش ایران نموده نه تنها به سفارشش (وصیتش) جامه عمل نپوشاندند. بلکه غبار تاریخ نه چندان دور و البته شوریختانه تاریخ معاصر آن چنان چهره اش را پو شانده که کمتر کسی حتی نام او را می شناسد و یا به یاد می آورد با این که همه دانش آموختگان ایران و آنان که در آینده با سواد خواهند شد باید خود را وام دار میرزا حسن رشدیه بدانند! هیچ سخنی برای شناسایی وی در کتاب های درسی در میان نیست! . آیا نباید به عنوان سپاس از تلاش های مردی که بیش از نیم سده از زندگی اش را برای آموزش و پرورش ایران نهاد؛ آیا نباید دست کم نامش را بر روی برخی از مدارس گذاشت .پس از مرگ میرزا حسن وی را در گورستان نو در شهر قم به خاک سپردند. او تنها پایه گذار و پدر فرهنگ نوین نبود، بلکه نخستین کسی بود که برای کودکان شعر سرود.

یادش جاودان باد

https://s6.uupload.ir/files/32e9348b-bedc-4508-a686-bec9d2f0fc80_bc79.jpg
244 views14:12
باز کردن / نظر دهید
2022-07-04 13:29:38 https://tehran.academia.edu/CenterforCentralEurasiaStudiesUniversityofTehran

صفحه اکادمیای مرکز مطالعات اوراسیای مرکزی دانشگاه تهران به روز شد.

@elaheh_koolaee
871 viewsedited  10:29
باز کردن / نظر دهید
2022-07-04 06:02:54
ائتلاف‌های جدیدی در راه است
افول لیبرال‌ها ظهور دیگران

در حال گذار به جهانی چندقطبی هستیم اما هنوز نظم جدید شکل نگرفته است؛ جان مرشایمر، بنیانگذار نظریه رئالیسم تهاجمی پیشتر در مقالات متعددی گفته بود که نظم بین‌المللی لیبرال رو به افول است و جهان به سمت چند قطبی شدن می‌رود. حال این پرسش مطرح است که در نظم جدید، قدرت‌هایی چون آمریکا، چین، روسیه و اروپا هر کدام چه سرنوشتی پیدا خواهند کرد؟ دکتر آریابرزن محمدی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران، در این قسمت از برنامه راهبرد از تاثیر جنگ روسیه علیه اوکراین بر صحنه جدید تعاملات جهانی سخن می گوید. او معتقد است در آینده نزدیک احتمالا شاهد ائتلاف‌بندی‌های جدید خواهیم بود.

#راهبرد

@ecoiran_webtv
222 views03:02
باز کردن / نظر دهید
2022-06-30 17:02:19 هزینه ملی کُندی سرعت اینترنت چقدر است؟

محمدفاضلی، جامعه شناس

شما هم حتماً سرعت کُند اینترنت را تجربه کرده‌اید. چای می‌خورید و چرت می‌زنید تا یک صفحه بالا بیاید، فایلی آپلود یا دانلود شود یا ارتباطی برقرار گردد. هیچ از خود پرسیده‌اید هزینه ملی این کُندی اینترنت چقدر است؟

بیایید فقط فرض کنیم ۴۰ میلیون کاربر ایرانی در روز هر کدام ۵ دقیقه زمان بابت کندی اینترنت از دست می‌دهند. به این ترتیب ۲۰۰ میلیون دقیقه زمان کاربران در روز هدر می‌شود.

این عدد ۲۰۰ میلیون دقیقه معادل ۳۳۳۳۳۳۳ (سه میلیون و سیصد و سی و سه هزار سیصد و سی و سه) ساعت است.

فرض کنیم ارزش وقت هر ایرانی فقط ساعتی ۲۰ هزار تومان است. این رقم را بر اساس حداقل دستمزد برای ۳۰ روز و هر روز ۸ ساعت کار محاسبه کرده‌ام.

ارزش وقت ایرانیان که به دلیل کندی اینترنت هدر می‌شود – با مفروضات فوق – روزانه حدود ۶۷ میلیارد تومان است.

اگر این رقم را در ۳۶۵ روز ضرب کنید به عدد ۲۴ هزار میلیارد تومان می‌رسید.

بله، درست می‌بینید. کُندی اینترنت اگر فقط از هر کاربر ایرانی در روز ۵ دقیقه وقت هدر بدهد، فقط به ارزش وقت ایرانیان به اندازه ۲۴ هزار میلیارد تومان در سال خسارت می‌زند.

خسارت به روان مردم، اعتماد عمومی، شرکت‌ها و کسب‌وکارها، اخلاق و زبان مردم و ... در این محاسبه لحاظ نشده است.

نتیجه‌گیری: هیچ ناکارآمدی یا اخلالی در سیستم‌های فنی و حکمرانی بدون هزینه و رایگان نیست.

همراه ما باشید در
@khateratekhaneyepedari
کانال خاطرات خانه پدری
399 views14:02
باز کردن / نظر دهید
2022-06-30 14:30:06 مقاله: "اصلاح دین و احیای امر والا"

محمدجواد غلامرضاکاشی، استاد فلسفه سیاسی دانشگاه علامه‌طباطبایی، در کانال "ایران‌فردا" نوشت:

ما به صدها صدا تبدیل شده‌ایم. یکی‌مان اسلام‌گراست، دیگری سوسیالیست است، یکی از آزادی و لیبرالیسم دفاع می‌کند، دیگری مدافع جریان چپ است.

تازگی‌ها صداهای تازه‌ای هم شنیده می‌شود. یکی از سلطنت پهلوی دفاع می‌کند، دیگری از سلطنت قاجارها.

ما با صدها صدا به هم می‌تازیم. در این میدان تاخت‌وتاز که بیشتر در فضاهای مجازی بویژه توییتر و اینستاگرام جریان دارد، سلبریتی‌ها ساخته می‌شوند. فالورها فراوان و فراوان‌تر می‌شوند. کالای شهرت و نام خریدوفروش می‌شوند و دستمایه کاسبی‌های فراوان. اما آبی از آب واقعیت انگار تکان نمی‌خورد.

مردم گرسنه‌اند. بی پناهند. هیچ‌کس دست آنها را نمی‌گیرد. چیزی هست که همه صداها در آن شریک‌اند و آن بی‌ارتباطی‌شان با تن واقعیت تلخ سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ماست.

دقیقا به واسطه همین بی‌رابطه‌گی است که همه به بیماری سخت ابتذال دچارند. ویروس ابتذال همه را بیمار کرده است. مثل یک ایپدمی خطرناک جان هستی تاریخی و فرهنگی مان را گرفته است. کجاست دستی از والایی که از این چاله بی معنا نجاتمان بخشد. داستان از سه دهه پیش آغاز شد.

فعالان و نظرورزان جنبش اصلاحات، رادیکال نبودند. می‌خواستند در چهارچوب جمهوری اسلامی اصلاحاتی را به پیش ببرند و قواعدی را در دستگاه نظام سیاسی دگرگون کنند.

اما دستگاه ایدئولوژیک‌شان رادیکال‌ترین دستگاه ستیزنده با بنیادهای نظام مستقر بود. صورت نگاتیوشده جمهوری اسلامی بودند. هرچه در نظام سیاه بود، در دستگاه مفهومی جنبش اصلاحات سفید بود.

به همین واسطه هم بود که افق دیگری پیش‌روی نسل جدید می‌افکند. در عمل هیچ اتفاق مهمی قرار نبود روی بنماید؛ اما در آئینه دستگاه ایدئولوژیک شان که می‌نگریستی سخن از یک دنیای تماما متفاوت بود.

قوتش را از تقابل با دستگاه نظام می‌گرفت: اگر او می گفت دین، اینها می‌گفتند سکولاریسم؛ اگر آنها می‌گفتتند عدالت اینها می‌گفتند آزادی؛ اگر آنها می‌گفتند استکبارستیزی اینها می‌گفتند گفت‌وگو و آشتی با جهان. اگر آنها می‌گفتند جامعه متعهد اینها می‌گفتند حقوق فردی.

تقابل تاثیرگذاری بود. اگر «بود» اصلاح‌طلبان نقش‌آفرینی‌شان در عرصه سیاست بود و «نمود»شان ظهور در کلمات و ایده‌ها، بود و نمود با هم نمی‌ساخت. بودشان اصلاح‌طلبانه بود؛ اما نمودشان از این فراتر می‌رفت. به کجا ختم می‌شد خدا می‌داند.

بزرگان اصلاح طلب از درون نظام برآمده بودند، اما معلوم نبود چرا همه نیروهای سیاسی از آنان متاثر شده بودند. از سلطنت‌طلب‌ها تا چپ‌های خارج از کشور. همه نیروهای داخلی و خارجی هویت و سرشت ایدئولوژیک‌شان به قبل و بعد این ماجرا تقسیم می‌شود.

متن کامل مقاله را در لینک زیر بخوانید:

https://bit.ly/3OAa67E
278 viewsedited  11:30
باز کردن / نظر دهید