Get Mystery Box with random crypto!

تاملات جامعه‌شناختی

لوگوی کانال تلگرام environmentalsociology — تاملات جامعه‌شناختی ت
لوگوی کانال تلگرام environmentalsociology — تاملات جامعه‌شناختی
آدرس کانال: @environmentalsociology
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 434
توضیحات از کانال

جامعه شناسی محیط زیست و خانواده، و‌‌ سیاستگذاری اجتماعی

Ratings & Reviews

3.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها

2022-07-11 13:33:44بیانیه بیش از ۱۰۰۰ نفر از فعالان سیاسی، مدنی و رسانه ای در اعتراض به بازداشت سید مصطفی تاجزاده

به نام خدا

مردم شریف ایران؛

سید مصطفی تاج‌زاده بار دیگر به جمع کثیری پیوست که هر روز در گوشه و کنار کشور به اتهام اقدام علیه امنیت کشور و تبلیغ علیه نظام بازداشت شده و می‌شوند. هم‌زمان با تاجزاده، دو کارگردان برجسته سینما نیز دستگیر و خانه‌های آنها تفتیش شد.هیچ‌یک از این دستگیر‌شدگان‌جز زبان و قلم سلاحی ندارند و هیچ‌یک از آنها تاکنون به‌هیچ فراخوانی برای مقابله عملی با وضع موجود مبادرت نکرده‌اند.

به باور ما تاجزاده هم‌چون دیگر زندانیان سیاسی‌-مدنی، انسانی دلسوز، شجاع و خیرخواه کشور و مردم است. او علیه ناکارآمدی و فساد گسترده و با هدف اصلاح وضع کشور و بهبود زندگی مردم نقادی و تلاش بی پاداش می‌کند. اقدام ناباورانه دستگیری او در عصر روز تعطیل نشانه آن است که اگر هم امید اصلاحی در اداره امور کشور و به خصوص سیستم قضایی وجود داشت، به سرعت رنگ می‌بازد و فرصت‌های بهره‌گیری از آن از دست می‌رود.

همه فعالیت‌های تاجزاده همیشه علنى و در منظر همگان و نمادی از فعالیت سیاسی مسالمت‌آمیز و مدنی و قانونی بوده است. همین امر سبب مى شده که بیشترین حملات به او از سوی براندازان صورت بگیرد. چرا که آنها بقای امید به اصلاح از طریق کنش‌های خشونت پرهیز را مانع کنش ویرانی‌طلبانه خود می دانند. اما بازداشت تاجزاده به یاری گفتمان براندازی آمده و ثابت می‌کند که صاحبان قدرت در کشور حاضر به پذیرش هیچ گونه فعالیت سیاسی مدنی اصلاح‌طلبانه و خشونت‌پرهیز نیستند و خواسته یا ناخواسته به مردم اعلام می‌کنند که نظام اصلاح‌پذیر نیست.

دستگیری تاج‌زاده به صورت غافلگیرانه و در عصر روز جمعه ١٧ تير نشانه آن نیز هست که اجراى تمام توصیه‌های رهبری و رئيس قوه قضاییه مبنی بر حاکم نبودن ضابطان در امور قضایی و رعایت حقوق مدنی مردم، شعاری بیش نیست و در حالی که تاج‌زاده با یک احضاریه قانونی خود را معرفی می‌کرد دستگیری او با تعداد کثیری از مأموران امنیتی در منزل در حالی که تنها بود بار دیگر نشان داد ظاهرا تغییر مسئولان قوه قضاییه تغییری در برخوردهای غیر قانونی و غیر اخلاقی ضابطان با متهمان بی‌پناه و مظلوم ایجاد نخواهد کرد.

ما امضا کنندگان این بیانیه اول خواستار آزادی سریع سیدمصطفی تاج‌زاده و برخورد قانونی با عاملان دستگیری او هستیم، دوم چون همه اعمال و رفتار و سخنان او علنی و در پیشگاه همه مردم بوده است اطلاق تبانی و امنیتی بودن اتهام را بی اساس می‌دانیم و خواستار رعایت همه حقوق قانونی او نظیر دسترسی به وکیل و نبودن در زندان انفرادی و تسریع روند دادرسی هستیم و سوم بر همین اساس موکدا خواهان تشکیل دادگاه علنی سیاسی برای بررسی اتهامات وارده توسط نیروهای امنیتی به ايشان و همه هنرمندان و کارگران و معلمانی هستیم که به اتهام انتقاد و اعتراض به رفتارهای حاکمیت و ناکارآمدی های حکمرانی بازداشت شده اند.


@MostafaTajzadeh
95 viewsگيتي خزاعي, 10:33
باز کردن / نظر دهید
2022-07-09 09:01:30
در یکی از آخرین نشست‌ها در کلاب‌هاوس، که برای دفاع از دموکراسی در مقابل پهلوی‌گرابی تا دم‌دمای صبح یک‌نفس، حرف‌زد و از مردم‌گرایی دفاع کرد، یکی از براندازان‌ از او پرسید، با وجود این همه رنج که این نظام بر جان تو و خانواده‌ات نشانده، آنها دیگر چه باید بکنند که تو‌ برانداز بشوی…

حالا کسی که جز نام ایران و مردم بر زبانش نیست، به جرم «اقدام‌ علیه امنیت ملی» دستگیر شده است..
آیندگان به این قلب واژگان که ثمره‌ی تلخ و جانفرسای این دوران بود، بر دوران ما خواهند خندید و به حال زارمان خواهند گریست‌…

@EnvironmentalSociology
1.0K viewsگيتي خزاعي, 06:01
باز کردن / نظر دهید
2022-06-13 16:01:55 ‍ بازخوانی روایت سوگوارانه‌ی من بر رفتن اندوه‌بار قانعی‌راد نازنین

گیتی خزاعی

باورکردنی نیست، که قانعی‌راد عزیر ما رفته است..

مرگ طبیعی‌ترین و دردناک‌ترین حادثه روزگار است... و تکراری‌ترین رنج عالم..
اما دردناکی و رنج‌باری‌اش فقط نه از باب رفتن و گسستن آنهایی است که هنوز باید می‌بودند و دیگر نیستند و نه از باب خالی شدن جهان از عرصه‌ی دانشمندان و دانایان؛
زنجیره‌ی دانش، یک زنجیره‌ی ناگسستنی است..
از همان نقطه که «دانشمند»ی، «دانا»یی، یا «عالم»ی از آن می‌گسلد، زنجیره‌ی بعدی ادامه می‌یابد.
دانشِ دانشمندان هرگز بر زمین نمی‌ماند.. ریشه می‌دواند و برگ و بارش بر عرصه‌ی دانش سایه می‌افکند..

اما، مرگ از آن رو رنج‌بار است که نه در زنجیره‌ی دانش و معرفت، که در زنجیره‌ی مهر مداخله می‌کند...
در زنجیره عطوفت و مهرورزیدن..
در زنجیره‌ی دوست داشتن و دوست داشته شدن..
مرگ، زنجیر عطوفت را می‌گسلد.. و سرگردان رهایش می‌کند..

هر آن «یک» که می‌رود، یک حلقه از زنجیره‌ی «عطوفت« و مهر از جا کنده می‌شود.. و جای خالی دوست‌داشتنش، زخم می‌زند بر جان..
«مرگ» ما را دچار خلاء عاطفه و معنا می‌کند..

مرگ، یعنی، یکی دیگر از آنها که دوست‌مان داشت و دوستش داشتیم.. رفت..

@EnvironmentalSociology
348 viewsگيتي خزاعي, 13:01
باز کردن / نظر دهید
2022-04-18 08:40:54برای سلامتی دکتر خانیکی
گیتی خزاعی

دکتر خانیکی در یادداشتی در روزنامه اعتماد، جسورانه و همدلانه از ابتلای خود به سرطان پانکراس خبر داده است.
برای همه کسانی که با او همنشین و هم‌صحبت‌اند، شنبدن این خبر، یکی از سخت‌ترین خبرهاست؛ اینکه او‌ را با آن روح سرشار و با آن همه تکاپو، گرفتار بیماری و‌ رنج ببینیم، تجربه‌ی سختی است.
گرچه می‌دانیم با قدرت و صلابت، از بیماری با تمام‌سختی‌هایش عبور خواهد کرد.

او چون همیشه، با استواری، صلابت و صراحت، به استقبال بیماری رفته، از دردی که در جانش نشسته گفته، و نشان داده است که مثل همیشه می‌تواند از دل رنج‌آورترین‌ رخداد‌ها، یعنی درد، پرمعناترین تجربه‌ها را بیرون بکشد و با جسارت خود را تیمار کند.
او در یادداشتی که خبر ایتلایش به بیماری زا اعلام کرده، از گفتگو‌با سرطان حرف زده و گفته است درد که نمی‌کشد.

او‌ راست می‌گوید. «درد که نمی‌کشد». بله. «درد» نه تنها نمی‌کشد، بلکه «درد» معنایی تازه در زندگی خلق می‌کند.
این را همه‌ی کسانی که تجربه‌ی سخت و دردناک‌ بیماری‌های صعب را از سر گذرانده‌اند، با تمام‌ وجود حس کرده‌اند.

در سال‌های دور، پس از یک جراحی سخت، علاوه بر این که امیدی به زنده ماندن بعد از آن جراحی را نداشتم، بدترش این بود که دکتر معالج به من هشدار داده بود که ممکن است با صورت نیمه فلج از اتاق عمل بیرون بیایم.
جراحی چند ساعته با همه‌ی اضطراب‌هایش تمام شد و من نیمه بیهوش و نیمه گیج در اتاق آی سی یو چشم‌هایم را باز کردم و اولین چیزی که خواستم بدانم این بود که آیا عضلات صورتم هنوز فعال هست یا نه.... و سالم بودن صورت آنقدر برایم مهم بود که اصلا به موضوعی مثل ناشنوایی فکر هم نمی‌کردم چه رسد به این که بخواهم شنوا بودنم را تست کنم.
حتی خودم هم نمی‌توانم حس روشن و احساس حیات دوباره‌ای را که آن شب استثنائی با دانستن این موضوع که هنوز عضلات صورت من فعال است تجربه کردم، دوباره مزمزه کنم یا حتی بیان کنم.
به عنوان بخشی از درمان بعد از جراحی، پرستار آی سی یو باید آمپولی را از طریق سرم، به من تزریق می‌کرد.
کسانی که از طریق سرم آمپول زده‌اند، می‌دانند که هنگام تزریق آمپول، اصلا بیمار متوجه نمی‌شود. اما تزریق این آمپول آنقدر دردناک بود که حتی از طریق سرم که وارد رگ می‌شد انگار تک تک یاخته‌ها را می‌سوزاند و از رگ عبور می‌کرد تا به مغز برسد... درد عجیبی بود که اصلا نمی‌شود توصیفش کرد....
بار دوم که پرستار داشت آمپول را تزریق می‌کرد، با مهربانی دستم را گرفت و گفت می‌دانم که تزریق این آمپول بی‌نهایت درد دارد، اما باید تا صبح تزریق چهار تا از این آمپول‌ها را تحمل کنی...
من لبخندی زدم و به او گفتم که شاید باور کردنش برایت سخت باشد، اما باورکن که تاکنون چنین لذتی را در زندگی تجربه نکرده‌ام... درد، حس زنده بودن و حیات به من می‌دهد و از این که زنده‌ام، و آنقدر سالم هستم که هنوز می‌توانم درد بکشم، چنان سرمست لذت می‌شوم که اصلا از درد رنج نمی‌کشم.
و من این نوشته را اولین روز بعد از جراحی، که توانستم قلم به دست بگیرم نوشتم. نوشتم:
«درد» همیشه در حکم رنج نیست. گاهی وقتی که درد در وجود می‌پیچد، همراه با سیالیت خون، احساس زنده بودن، سلامتی و سرزندگی و تجربه‌ی شیرین زندگی کردن، در تک تک سلول‌های تن جریان پیدا می‌کند، و می‌گذارد که همراه با سیالیت خون و درد، تو نیز احساس کنی که بی‌وزن و رها هستی و می‌توانی لذت زنده بودن زا بچشی.
گاهی احساس می‌کنی این زندگی است که به شکل و شمایل درد از رگ‌ها عبور می‌کند.
گاهی، بعضی از چیزها را با حسی فراتر از حواس پنجگانه‌مان احساس می‌کنیم.
«درد» هم چنین تجربه‌ای است. وقتی که با حس تجربه دوباره‌ی حیات همراه می‌شود، می‌تواند حسی سرشار از زندگی در وجود ما بدمد.
در این لحظات با عبور درد از تن، می‌شود عبور زندگی را حس کرد.
وقتی با حس دوباره بودن، با حس فرصتی برای تجربه‌ی دوباره‌ی زنده بودن، – که گاهی از تکراری بودن‌اش به ستوه می‌آییم – با درد مواجه می‌شویم، "درد" دیگر مصداق "رنج" نیست.
این جور وقت‌ها "درد" که در تن می‌پیچد، تکرار این هجا است که "تو دوباره هستی"، "زنده هستی" و بدنت، "آکسون‌ها"یت و تک تک "یاخته‌ها"ی تنت، فرصت انتقال دوباره "درد" و "حیات" را یافته‌اند.
زمانی که به زندگی دوباره فکر می‌کنیم، زمانی که حس می‌کنیم هنوز فرصت تجربه کردن زندگی را داریم، سرمست از حس زندگی، تجربه‌ی درد هم لذتبخش و شورآفرین است
بله.
«درد» همیشه در حکم «رنج» نیست.
این ما هستیم که به رخدادها معنا می‌دهیم.

دکتر خانیکی نازنین.
نفس‌تان گرم، تن‌تان سرزنده، و زندگی‌تان پردوام باد..


@EnvironmentalSociology
2.7K viewsگيتي خزاعي, edited  05:40
باز کردن / نظر دهید
2022-02-15 13:22:42 «زخم زبان»
گیتی خزاعی

همه از حکومت می‌نالند.. همه می‌گویند حکومت نفس‌شان را بریده.. همه می‌گویند از این همه خفقان، نداشتن ازادی، نادیده گرفتن کرامت انسانی، فقر. و ... به ستوه آمده‌اند...
اما کسی نمی‌گوید «رنجی که هر روز می‌بریم»، از هم است، نه از حکومت..
کسی نمی‌گوید کاری‌ترین زخم، همین زخم‌زبان‌هاست.. و تلخ‌ترین اشک‌ها مال لبه‌ی تیز همین زخم‌زبان‌هایی است که به جان هم می‌زنیم و سرفرار و پیروز رد می‌شویم..
کسی نمی‌گوید که نفس‌گیرترین درماندگی‌مان مال شب‌ها و روزهایی است که یاد این زخم‌زبان‌ها و‌ کنایه‌ها به سینه پنجه می‌اندازد، بغضش نفس را تنگ می‌کند، و فشارش گاهی برخی را تا لب مرگ و خاتمه‌ی زندگی می‌برد...

به قول مادرم، جای شمشیر خوب می‌شود، اما جای زخم زبان، طعنه‌ها و کنایه‌ها هرگز...
با هم مهربان‌تر باشیم..

@EnvironmentalSociology
572 viewsگيتي خزاعي, edited  10:22
باز کردن / نظر دهید
2021-07-29 19:30:52 ریاضت آبی

گیتی خزاعی

شمال تا جنوب کشور درگیر تنش آب و ابر چالش محیط خشکسالی هستند. در خوزستان پیامدهای امنیتی و اجتماعی آب خیلی سریع خود را نشان داده است. این شرایط نشانگر چیست؟ 

بله. واقعیت این است که سال‌هاست در خصوص پیامدهای اجتماعی و امنیتی خشکسالی هشدار داده می‌شود، اما درگیری‌هایی را که در روزهای اخیر و حتی سال‌های اخیر در خوزستان و حتی دیگر نقاط کم آب کشور رخ می‌دهد، نمی‌توان مستقیما پیامدهای اجتماعی و امنیتی تنش آبی در ایران و خشکسالی یا بهتر است بگوییم خشکیدگی ایران دانست.

درگیری‌ها و اعتراضات اخیر در خوزستان که از سال‌های قبل شروع شده و در ماه‌های اخیر به اوج خود رسیده و حتی به درگیری خونین در خوزستان انجامیده است، آخرین حلقه‌ی زنجیره‌ی تبعیض نسبت به پیرامون، و پیامد اولویت‌بخشی به مرکز به بهای قربانی شدن پیرامون است. این درگیری‌ها بیش از آنکه نتیجه‌ و پیامدهای خشکیدگی ایران باشد، پیامد بی‌عدالتی، نادیده گرفتن نیازها و مطالبات و موارد مشابه در پیرامون است.

سال‌هاست مرکز (به معنای توسعه‌ای، نه به معنای تقسیمات جغرافیایی) منابع پیرامون را به تصرف خود در می‌آورد و بدون توجه به پیامدهای این بی‌عدالتی و توزیع نامتوازن و ناعادلانه که از نتایج توسعه‌ی ناپایدار است، پیرامون را قربانی کرده و در بی‌عدالتی اقلیمی، اجتماعی، آبی قرار داده است. مجموعه‌ی این عوامل، به ویژه بی‌عدالتی آبی در کشور، که از جمله دلایل اصلی اعتراض مردم خوزستان به وضعیت بی‌آبی در استان است، چنین شرایطی را رقم زده است.

ما سال‌هاست نسبت به پیامدهای امنیتی و اجتماعی خشکیدگی ایران هشدار می‌دهیم، اما شرایط فعلی خوزستان و اعتراضات و درگیری‌ها در استان، فقط پیامدهای امنیتی و اجتماعی خشکسالی نیستند. این اعتراضات صدای اعتراض به تبعیض، تصرف عدوانی حق‌آبه‌ی استان و بی‌توجهی به عدالت آبی در کشور است. در گفتگوهای معترضین هم می‌بینیم که بیشتر به عدم دسترسی به منابع آبی استان معترضند تا خود خشکسالی. 

@MostafaTajzadeh

متن کامل در INSTANT VIEW

https://bit.ly/3ydzmZn
717 viewsگيتي خزاعي, 16:30
باز کردن / نظر دهید
2021-07-27 18:31:18 https://telegra.ph/%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D8%B6%D8%AA-%D8%A2%D8%A8%DB%8C-07-27
747 viewsگيتي خزاعي, 15:31
باز کردن / نظر دهید
2021-07-18 09:49:33 صلح آب به جای جنگ آب
گیتی خزاعی

فلات ایران، بیش از دو‌هزارسال است که با کم‌آبی و‌ بی‌آبی دست به گریبان است، با این وصف در تاریخ خشک این سرزمین، جنگی به نام «جنگ آب» تعریف نشده است.
برعکس، فرهنگ آب در ایران آمیخته با «صلح آب» است.
فرهنگ ایران، فرهنگ هم‌گرایی در آب و هم‌زیستی با‌ کم‌آبی است، نه جنگ‌ آب.

قنات، و شیوه‌ی ‌بهره‌برداری از آن، و شیوه‌ی تقسیم‌ حق‌آبه‌ که با مسالمت‌ترین شکل ممکن، صدها سال است قطره‌های اب را بین مردم این سرزمین تقسیم کرده است، نمونه‌ی درخشانی از فرهنگ هم‌گرایانه و صلح‌جویانه‌ی آب در فلات ایران است.

این حکومت غیر مدنی است که با تبدیل مطالبات برحق آبی به پدیده‌های امنیتی و ترجمه‌ی هر مطالبه‌ی مدنی به تهدید امنیتی، و با تصرف‌ عدوانی حق‌آبه‌های مردم، طبیعت و‌ تمامی زیستمندان، به جنگ ‌آب دامن می‌زند و حتی آن را برمی‌سازد.
مظهرهای قنات و حق‌آبه‌های اندک آبی صدها سال است که بدون حضور گاردهای مسلح در کنار انها، آب را قطره قطره به سرزمین‌ها می‌برد.

به بهانه‌ی اقدامات و‌ تصمیمات استراتژیک، حق‌آبه‌ی زیست مردم‌ را برای بلندپروازی‌های غیراستراتژیک‌ خود، از مردم نگیرید، آنها خود صلح‌جویانه قطره‌های آب را میان خود تقسیم‌ خو‌اهند کرد.

@EnvironmentalSociology
7.6K viewsگيتي خزاعي, edited  06:49
باز کردن / نظر دهید
2021-07-04 22:45:56
این وضعیت یکی از چهارراه‌های تهران است، هنگام قطع برق.
اما نکته این است که این وضعیت، فقط محدود به این چهارراه نیست. اوضاع کل مملکت هم همین است...
در کل کشور هم به نظر می‌رسد ۴۰ سال است برق رفته است.
@EnvironmentalSociology
780 viewsگيتي خزاعي, edited  19:45
باز کردن / نظر دهید