Get Mystery Box with random crypto!

شهید غلامرضا شفیعی

لوگوی کانال تلگرام gholamreza_shafiei — شهید غلامرضا شفیعی ش
لوگوی کانال تلگرام gholamreza_shafiei — شهید غلامرضا شفیعی
آدرس کانال: @gholamreza_shafiei
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 13
توضیحات از کانال

معرفت و شناخت حقیقت

Ratings & Reviews

3.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها

2021-10-23 23:28:02
@Gholamreza_Shafiei
61 viewsedited  20:28
باز کردن / نظر دهید
2020-12-11 18:42:29 هر وقت در سختی هستی،
منتظر لحظه‌ای باش که سختی می‌رود.
هیچ چیزی تا آخر نمی‌ماند
این قانون حتمی کائنات است.

رنج‌ها می‌روند، صبر کن، بیدار و آگاه باش...!
زیرا بعد از رنج، بعد از شب، سپیده می‌زند و خورشید طلوع می‌کند.

در لحظات تاریکی و رنج نگران نباش
با آن مبارزه نکن، مخواه که زودتر بگذرد،
مجبورش نکن برود، فقط اجازه بده اتفاق بیفتد
سخت است اما صبور باش، به کائنات اعتماد کن
به وقتش خودش خواهد رفت
زندگی یک جریان است،
هیچ چیزی یکسان نمی‌ماند.

به تو می‌گویم هیچ چیزی در زندگیت اشتباهی رخ نمی‌دهد، همه چیز برای خوبی و خیریت تو رخ می‌دهد. حتی اگر ظاهری تلخ داشته باشد.

من این را نگرش مذهبی می‌نامم؛
انسان مذهبی کسی است که اعتماد دارد همه چیز برای خیریت و خوبی او اتفاق می‌افتد.

اینگونه به زندگی نگاه کن و آن لحظه‌ای که خیلی دور نیست می‌آید که درد و رنج کاملاً ناپدید می‌شود.

@Gholamreza_shafiei
45 viewsedited  15:42
باز کردن / نظر دهید
2020-12-10 17:06:38 پسرک پدر بزرگش را تماشا کرد که نامه ای می نوشت.
سرانجام پرسید: ماجرای کارهای خودمان را می نویسید؟ درباره من می نویسید؟

پدربزرگش از نوشتن دست کشید و لبخند زنان به نوه اش گفت: درسته درباره تو می نویسم، اما مهم تر از نوشته هایم مدادی است که با آن می نویسم.
می خواهم وقتی بزرگ شدی مانند این مداد شوی. پسرک با تعجب به مداد نگاه کرد و چیز خاصی در آن ندید.اما این هم مانند بقیه ی مدادهایی است که دیده ام،بستگی داره چطور به آن نگاه کنی.دراین مداد پنج خاصیت است که اگر به دستشان بیاوری،تا آخر عمرت با آرامش زندگی میکنی.

صفت اول:میتوانی کارهای بزرگ کنی،اما نباید هرگز فراموش کنی دستی وجود دارد که حرکت تورا هدایت میکند.اسم این دست خداست.او باید همیشه تورادرمسیر اراده اش حرکت دهد.

صفت دوم:گاهی باید از آنچه که مینویسی دست بکشی و از مدادتراش استفاده کنی.این موجب میشود مداد کمی رنج بکشد،اما آخر کار، نوکش تیز تر میشود.پس بدان که باید رنج هایی تحمل کنی چرا که این رنج سبب میشود انسان بهتری شوی.

صفت سوم:مداد همیشه اجازه میدهد برای پاک کردن یک اشتباه از پاک کن استفاده کنیم.بدان که تصحیح یک کار اشتباه،کار بدی نیست.درواقع برای اینکه خودت را در مسیر درست نگه داری مهم است.

صفت چهارم:چوب یا شکل خارجی مداد مهم نیست، زغالی اهمیت دارد که داخل چوب است. پس همیشه مراقب باش که درونت چه خبر است.

صفت پنجم: همیشه اثری از خود به جا می گذارد. بدان هر کاری در زندگی ات می کنی ردی به جا می گذارد و سعی کن نسبت به انجام آن هوشیار باشی و بدانی چه می کنی

یاد همه ی پدران و پدربزرگهایی که دربین ما نیستند گرامی و سبز
روحشان شاد و قرین رحمت الهی

@Ghlamreza_shafiei
28 viewsedited  14:06
باز کردن / نظر دهید
2020-12-10 16:47:50 وقتی به کسی میگویی دلم برایت تنگ شده، در واقع تو دلت برای بخشی از وجود خودت تنگ شده.
آن شخص و ارتعاش وجودی‌اش،
بخشی از تو و ارتعاش وجودی خود توست.
هنگام ملاقاتش، تو با خودت در چهره ای دیگر ملاقات میکنی. یادت باشد همیشه آنچه را که میبینی (خوشایند یا ناخوشایند)
برون فکنیِ بخشی از درون خودِ توست.
برای تو، این جهانِ توست که واقعیت دارد.
همچنانکه برای دیگری این جهان اوست که واقعیت دارد. و در عین حال، جهان واحد است.
تمام شگفتی جهان، به همین کثرت در وحدت است. تو به هر طرف که رو کنی، بخشی از درون خودت را می بینی، پس اگر ناخوشایند است، خودت را تغییر بده، نه آنچه را که میبینی.

دکتر حسین الهی قمشه‌‌ای

@Gholamreza_shafiei
23 viewsedited  13:47
باز کردن / نظر دهید
2020-04-12 11:32:57 راویان این را به ظاهر برده‌اند
هم بر آن صورت قناعت کرده‌اند
(مثنوی، دفتر اول)

برای فهم هر موضوعی باید همهٔ جوانب آن را دید. ظاهر هیچ امری دقیقا همانی نیست که در باطن وجود دارد
مولانا هیچ امری را از روی ظاهر آن معنا نمی‌کند. روش مولانا در فهم بسیاری از مفاهیم، روش تأویل است؛ یعنی سعی می‌کند از جهات مختلف به عمق معنا پی‌ببرد
متاسفانه بسیارند کسانی که تنها ظاهر را می‌بینند و بر اساس آن با اطمینان تمام رای خود را ابراز می‌کنند
مولانا از ما می‌خواهد به ظاهر امور اکتفا نکنیم و با تأمل تلاش کنیم حقیقتی را دریابیم که غالباً در ظاهر از چشم ما پنهان است. البته حتی با چنین روشی نیز نمی‌توان به یقین به حقیقت پی‌برد
علی_منهاج

@Gholamreza_Shafiei
90 views08:32
باز کردن / نظر دهید
2020-01-18 18:22:24 غربت

شبی در عالم رؤیا مشاهده کردم که مشغول صخره نوردی ام، ارتفاعِ بسیاری داشت، و بی حد و اندازه خطرناک بود
به روبرو نگاه کردم دیدم کسی نیست، به پشتم نگاه کردم همینطور. در یمین و یسارم هم کسی نبود
فهمیدم که در این طریق پر خوف و خطر، تنهای تنها می باشم
و گریز و گزیری، جز از طی این طریق نیست
پس ای عزیز دل آرام دار و هرگز به اقبال و ادبار خلق اطمینان مکن یعنی نه به اقبال و مهر و محبت و ادای ارادتشان دل خوش باش، و نه از ادبار و قهر و غضب و کینه و دشمنی شان محزون و غمگین
چرا که اکثر خلق قوم باد اَند، گهی این سوی و گهی آن سوی می باشند
اگر گفت با تمام وجود عاشقتم، بدان دور نیست که همین عاشق، فارغ از تو شود
و اگر گفت با تمام وجود از تو متنفرم، بدان که غیر ممکن نیست که همین شخص کینه ای، عاشق و دلباخته اَت شود

عزیز دلم آنکه شاهد حقیقت مطلق است، دیگر چه کار به کثرات دارد؟
چه کار به این و آن دارد؟
کثرت را هم تجلی آن حقیقت واحد می بیند
اگر در حقش ظلم کردند، می بیند قهر حق را،و اگر عاشقش شدند،مشاهده می کند مهر و محبت حضرت جانان را

این و آن را بردار، همه چیز حل می شود

فواکه العرفان
شقوق العشق

@Gholamreza_Shafiei
177 viewsedited  15:22
باز کردن / نظر دهید
2019-03-07 01:38:18 بعضی از مردم اصرار دارند
که خود را به دیگران بشناسانند
و ثروت خود را به رخ آنها بکشند

اما
این نوع آدمها
در درون خود زجر می کشند
زیرا
شادی آنها وابسته به تفکر دیگران است
"مهم بودن"
را فراموش کنید تا آرامش نصیب تان شود
هر چه کمتر نیازمند تحسین دیگران باشید
بیشتر تحسین می شوید

@Gholamreza_Shafiei
499 viewsedited  22:38
باز کردن / نظر دهید
2018-12-04 10:04:37 مریز آبروی برادر به کوی
که دَهرَت نریزد به شهر آبروی
(سعدی، بوستان)

چشم‌پوشی از خطا و بازگو نکردن آن برای دیگران، از خصلت‌های انسان‌های نیک است
همهٔ انسان‌ها خطا می‌کنند
و بسیاری از آنها از خطای خود نادم و پشیمان می‌شوند
و هرگز آن خطا را دوباره تکرار نمی‌کنند
می‌بایست به هر انسانی فرصت داد تا به خطای خود پی ببرد و در جبران آن بکوشد
توجه به خطای دیگران، بازگو کردن اشتباهات مردم و صدمه به حیثیّت و آبروی انسان‌های دیگر نه قدرتی برای ما به همراه می‌آورد و نه کاری صواب است

سعدی بر این باور است که اگر ذرّه‌ای آبروی کسی را بریزیم
روزی آبروی ما نیز چندین برابر بیشتر ریخته خواهد شد

آری دنیا دار مکافات است

علی منهاج

@Gholamreza_Shafiei
304 viewsedited  07:04
باز کردن / نظر دهید
2018-11-13 17:59:31 خاموش کردن غوغای درون

كسي كه از سر و صدا انباشته است
نمي تواند شادمان باشد
نغمه سكوت لازم است
اما ذهن ما بسيار پر سر و صداست
ما بازاري بسيار شلوغ، پر سر و صدا و آشفته را در ذهن خود حمل مي كنيم
ما يك نفر نيستيم، درونمان پرازدحام است
اشخاص بسياري در ما وجود دارند كه پيوسته مشغول جنگ و جدال با يكديگرند
هركدام مي خواهد از ديگري سبقت بگيرند
هرتكه ذهن ما مي خواهد قدرتمندترين شخص، او باشد

آتش جنگي بي پايان در درون ما افروخته است
شادماني فقط زماني امكانپذير است
كه آتش اين جنگ خاموش شود
و اين آتش را مي توان خاموش كرد
كار سختي نيست

يگانه چيز لازم، آگاهي است
آن لايه هاي ظريف سرصدا را به آرامي تماشا كن
تا اندك اندك از زمزمه هاي كه درون سرت را يك آشفته بازار ساخته است آگاه شوي
و ما در چنين كابوسي زندگي مي كنيم!

با تماشا كردن، معجزه اي رخ مي دهد
هر صدايي را كه بتواني تماشا كني
كم كم خاموش مي شود
و لحظه اي كه آن صدا كاملا خاموش شود
با سكوتي ژرف تنها مي ماني

در آغاز، فقط وقفه هايي كوتاه است
شكافهايي كوچك، وقتي كه افكار ناپديد مي شوند
وقتي كه مي تواني ازدريچه هايي كوچك به واقعيت بنگري
اما اين شكافها به تدريج بزرگتر مي شوند
بيشتر پديد مي آيند ودوام بيشتري مي يابند

@Gholamreza_Shafiei
385 views14:59
باز کردن / نظر دهید
2018-11-11 17:05:44 وصال دوست

زمانی هر آنچه می گشتم او را نمی یافتم
بر این جستجو بس ره پوییدم تا روزی سایه او را دیدم
صباحی چند،آنگاه که خورشید طالع می شد
سایه اش را برایم به نمایش می گذاشت
با حرکت این سایه هر بامداد،دل خوش می داشتم
تا روزی مبارک از روزن در آینه ای دیدم
که جمالش در آن متجلی شده،جمالی بس دل فریب که غم از دلم برداشت
و چشمانم را خیره جمال خود نمود

دیگر به چه می توانم نگریست؟
ندانی که اگر در خورشید نگریستی دیگر تا مدتی چیزی را نبینی .

رازیست مرا با شب و رازیست عحب
شب داند و من دانم و من دانم و شب

آنکه این راز داند، روی از او باز نگیرد
و آنکه این انس یافت دیگرش با هیچ کس انس نبود
غم او به هزار شادی ارزد
حزن او حزن سبز است
و انس با او روح و راحت است

حضرت استاد کریم محمود حقیقی
ساغر سحر ص 137

@Gholamreza_Shafiei
100 viewsedited  14:05
باز کردن / نظر دهید