Get Mystery Box with random crypto!

کلام | سید حمید حسینی

لوگوی کانال تلگرام hamidhossaini — کلام | سید حمید حسینی ک
لوگوی کانال تلگرام hamidhossaini — کلام | سید حمید حسینی
آدرس کانال: @hamidhossaini
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 3.62K
توضیحات از کانال

✳️ یادداشت‌ها، برگزیده‌ها و پیشنهادهایی در مسیر آگاهی
✅ نقد و نظرتان به دیدهٔ منّت
⬅️ آی‌دی شخصی: @hamidhosseiniii
⬇️⬇️⬇️
✳️ https://t.me/hamidhossaini

Ratings & Reviews

3.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها

2022-07-27 18:04:50 روشن‌ترین دلیل وجود خدا

پس از معتبر شمردن اندیشهٔ انسان، مهم‌ترین موضوعی که باید به بررسی آن پرداخت، خدا به‌عنوان پدیدآورنده و تدبیرکنندهٔ هستی است و با توجه به تأثیر فراوانی که این باور بر نگاه و شیوهٔ زندگی آدمی دارد، سهل‌انگاری و زودباوری در پذیرش یا انکار آن عاقلانه نیست.

اگرچه برهان‌های متعددی برای تبیین این اندیشه ارائه شده و از استدلال‌های فلسفی گرفته تا استناد به فطرت انسانی یا راهنمایی قدیسان را مبنای خداباوری دانسته‌اند، ولی مواجه شدن با نقد این دلایل، بحث‌ها و ابهام‌هایی را پدید می‌آورد که به‌آسانی پایان‌یافتنی نیست.

اما اگر به‌جای جستجوی آفریدگاری انسان‌وار در کنار یا بالاتر از دیگر موجودات، به روشن‌ترین حقیقتی که می‌شناسیم یعنی به مفهوم وجود و بی‌نیاز بودنش از تکیه‌گاهی بیرون از خودش دقت کنیم، خدا را آشکارتر از هر چیزی همه‌جا و حتی در درونمان خواهیم یافت.

برای این منظور کافی است به بدیهی بودن این نکته توجه کنیم که مجموعهٔ در بر گیرندهٔ همهٔ واقعیت‌های هستی، وجود و کمالاتش را از غیر خودش نمی‌گیرد و این خودکفایی جز با برخورداری از کمال بی‌انتها ممکن نیست؛ پس تردیدی در وجود حقیقتی بی‌نیاز باقی نمی‌ماند.

#اسلام_چرا_چگونه ۷

@hamidhossaini
645 views15:04
باز کردن / نظر دهید
2022-07-25 19:51:17 امام بامرام‌ها

گروهی از اصحاب امام صادق (علیه‌السلام) در نامه‌ای به ایشان از مفضل بن عمر شکایت کردند که او با اراذل و کبوتربازان و عرق‌خورها هم‌نشین می‌شود و از ایشان خواستند به او تذکر دهند که با چنین افرادی نشست و برخاست نکند.
امام صادق (علیه‌السلام) نامه‌ای خطاب به مفضل نوشتند و آن را مهر و موم کردند و تحویل آنها دادند و فرمودند آن را به دست مفضل برسانند. آنها هم نامه را به مفضل دادند. او نامه را باز کرد و خواند. در نامه نوشته شده بود: «بسم الله الرحمن الرحیم. فلان چیز و فلان چیز را بخر» اما از موضوعی که آنها دربارهٔ مفضل تذکر داده بودند هیچ نکته‌ای در نامه نبود.
مفضل پس از خواندن نامه آن را به زراره داد و او به محمد بن مسلم داد و همین‌طور نامه دست به دست گشت و همه آن را خواندند. سپس مفضل از آنها پرسید: «نظر شما چیست؟» آنها گفتند: «اینکه پول هنگفتی نیاز دارد. حالا اجازه دهید بررسی کنیم و جلسه بگذاریم و ببینیم چه می‌شود!»
همین که خواستند متفرق شوند مفضل به آنها گفت: «ناهار را پیش من بخورید.» و آنها را برای صرف غذا نگه داشت و هم‌زمان به همان دوستانی که دربارهٔ آنها بدگویی کرده‌ بودند پیغام فرستاد و آنها نزد او آمدند و نامهٔ حضرت را برایشان خواند. هنوز ناهار آن مقدس‌ها تمام نشده بود که آن جوانان برگشتند و هر یک به‌ اندازهٔ توان خود هزار یا دو هزار یا کمتر و بیشتر آورده بودند و همان‌جا دو هزار دینار طلا و ده‌هزار درهم نقره جمع شد.
اینجا بود که مفضل به آنها گفت: «شما به من می‌گویید این افراد را از دور خودم طرد کنم؟ فکر کرده‌اید خدای متعال به نماز و روزهٔ شما محتاج است؟!»

رجال كشی، ج ۱، ص ۳۲۶.

@hamidhossaini
1.5K views16:51
باز کردن / نظر دهید
2022-07-23 22:02:15 کانال کلام در واتساپ

با پیشنهاد دوستان، مطالب این کانال تلگرامی در واتساپ نیز ارائه می‌شود.

لینک دسترسی و عضویت:

https://chat.whatsapp.com/D8sEPOytjVc1xebb9RU83S
871 views19:02
باز کردن / نظر دهید
2022-07-23 21:59:35 ترجمهٔ پیشنهادی آیات ۱۹۴ تا ۱۹۶ سورهٔ بقره

الشَّهرُ الحَرَامُ بِالشَّهرِ الحَرَامِ وَالحُرُمَاتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعتَدَى عَلَيْكُم فَاعتَدُوا عَلَيهِ بِمِثلِ مَا اعتَدَى عَلَيكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ المُتَّقِينَ ﴿۱۹۴﴾
ماه حرام در برابر ماه حرام و حرمت‌ها مقابله به مثل؛ پس هر کس به شما تعدّی کرد شما نیز به مانند آنچه به شما تعدّی کرده است بر او تعدّی کنید و از خدا پروا داشته باشید و بدانید به‌راستی خدا با پرواپیشگان است.

«حرمات» جمع «حرمة» به‌معنی «عامل ممنوع شدن» است و دربارهٔ «چیزی که مانع از بی‌احترامی می‌شود» به‌کار می‌رود و چون خودش بیش از معادل‌هایش به‌کار می‌رود نیازی به ترجمه ندارد.
«قصاص» از ریشهٔ «قصص» به‌معنی «بازگو و تکرار کردن جنایت، همان‌گونه که قبلاً رخ داده» است و برای «مقابله به مثل» استفاده می‌شود. در اینجا نیازی به در تقدیر گرفتن چیزی نیست و در فارسی نیز برای تعابیر هشدارآمیز از همین سبک جملات بدون فعل و توضیح استفاده می‌شود.

وأَنفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا تُلقُوا بِأَيدِيكُمْ إِلَى التَّهلُكَةِ وَأَحسِنُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحسِنِينَ ﴿۱۹۵﴾
و در راه خدا خرج کنید و دست‌مایهٔ خود را به نابودی نیندازید و نیکی کنید که به‌راستی خدا نیکوکاران را دوست دارد.

«نفق» به‌معنی «از بین رفتن چیزی که جریان داشته» است و «انفاق» در «از بین بردن و تمام کردن مال و غیر آن» به‌کار می‌رود که در فارسی به آن «خرج کردن» گفته می‌شود.
دربارهٔ «لاتلقوا بأیدیکم الی التهلکة» احتمالات فراوانی در تفاسیر بیان شده و بسیاری مفعول مقدّری چون «أنفسکم» را برای این جمله در نظر گرفته‌اند، ولی با توجه به احادیث و اصل بودن عدم تقدیر، این احتمال که «باء» زائده و «أیدیکم» کنایه از توان و دارایی باشد قوی‌تر به‌نظر می‌رسد.

وأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمرَةَ لِلَّهِ فَإِن أُحصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَلَا تَحلِقُوا رُءُوسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَن كَانَ مِنكُمْ مَرِيضًا أَو بِهِ أَذًى مِن رَأْسِهِ فَفِديَةٌ مِن صِيَامٍ أَو صَدَقَةٍ أَو نُسُكٍ فَإِذَا أَمِنتُمْ فَمَن تَمَتَّعَ بِالْعُمرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا استَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَمَن لَم يَجِد فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَسَبعَةٍ إِذَا رَجَعتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كَامِلَةٌ ذَلِكَ لِمَن لَم يَكُن أَهلُهُ حَاضِرِي الْمَسجِدِ الْحَرَامِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ﴿۱۹۶﴾
و حج و عمره را برای خدا به پایان برسانید؛ اما اگر در محدودیت و تنگنا قرار داده شدید، هر آنچه از قربانی که امکان داشت (تقدیم کنید). و پیش از آنکه قربانی به جایگاهش برسد سرهایتان را نتراشید. و هر کس از شما بیمار بود یا از ناحیهٔ سرش ناراحتی داشت، جایگزینی از قبیل روزه یا صدقه یا کاری برای نزدیک شدن به خدا (به‌جا آورد). و چون ایمنی یافتید اگر کسی از تمتعات پس از عمره تا هنگام حج بهره برد، هر آنچه از قربانی که ممکن بود (تقدیم کند). اما هر کس پیدا نکرد، روزهٔ سه روز در حج و هفت روز وقتی برگشتید (را به‌جا آورد)؛ این دهه‌ای است کامل. اینها برای کسی است که خانواده‌اش مجاور مسجدالحرام نباشند. و از خدا پروا کنید و بدانید به‌راستی خدا پیامدهای شدیدی برای بدی‌ها در نظر می‌گیرد.

«حج» در لغت به‌معنی «آهنگ جایی کردن» و «عمرة» به‌معنی «عامل آبادانی و احیا بودن» ‌است ولی از آنجا که هر دو واژه به نام‌هایی خاص برای مناسکی شرعی تبدیل شده‌اند قابل ترجمه نیستند.
«نُسُک» به‌معنی «هر کاری که سبب نزدیک شدن بنده به خدا شود» است و از جمله دربارهٔ قربانی کردن برای خدا نیز به‌کار می‌رود.
«حصر» به‌معنی «محدودیت و تنگنا» است و وقتی به باب افعال می‌رود به «ایجاد تنگنا از سوی کسی» اشاره دارد.
«هَدیْ» به‌معنی «آنچه راه برده شده» و منظور از آن، «چهارپایی که برای قربانی کردن به‌سوی مقصدی برده می‌شود» است.
«تمتّع» به‌معنی «بهره و لذت بردن» است و منظور از آن در مناسک حج، بهره‌گیری از فرصتی است که میان عمره و حج، محدودیت‌های احرام برداشته می‌شود و می‌توان از برخی لذایذ بهره برد. در اغلب ترجمه‌های قرآن به این واژه از آیه توجه نشده است.
«حاضر» به‌معنی «کسی که در جایی مستقر شده» است و در مقابل مسافر به‌کار می‌رود. در تعابیر رایج فارسی به کسی که در کنار محلی خاص اقامت دارد «مجاور» گفته می‌شود.
«عقاب» از مادهٔ «عقب» به‌معنی «نتیجه و مجازاتی که در پی کار بد می‌آید» است که در فارسی به آن «پیامد» می‌گویند. تعبیر «شدید العقاب» شبیه «شدید العذاب» است که در ترجمهٔ آیهٔ ۱۶۵ این سوره توضیح آن گذشت.

این ترجمه با نقد و نظر شما اصلاح و ویرایش خواهد شد.

#ترجمه_گروهی_قرآن

@hamidhossaini
797 views18:59
باز کردن / نظر دهید
2022-07-21 19:57:55 حکم خدا

اعضای جامعه‌ای که اکثریت آن دیندار و خواستار اجرای آموزه‌های مذهبی باشند، قوانینی را مبنای عمل قرار می‌دهند که حکم خدا به‌شمار آید. تردیدی نیست که تشخیص این احکام کاری تخصصی است و تنها از فقیهان دین‌شناس بر می‌آید؛ لذا کسانی که بر مبانی و منابع دینی تسلط ندارند نمی‌توانند بدون آگاهی کافی در این زمینه اظهار نظر کنند.

با این حال در دوران غیبت ما فقط به برداشت‌هایی خطاپذیر از احکام خدا دسترسی داریم که مشهورترین آنها لزوماً درست‌ترین آنها نیست. در این شرایط اگر بخواهیم قوانین را بر اساس ضوابط دینی تنظیم کنیم، ناچاریم برداشت متخصصانی را مبنا قرار دهیم که از اقبال بیشتری در میان مردم برخوردار باشد؛ زیرا ملاک عادلانهٔ دیگری برای ترجیح دیگر برداشت‌ها وجود ندارد.

ضمن اینکه شناخت روش اجرای احکام و تشخیص زمینه‌ها، مصادیق و آثار اجتماعی آن، نیازمند تخصص‌هایی است که با فقه و اصول به‌دست نمی‌آید. اصرار بر حاکمیت قوانین اسلامی بدون ‌توجه به این دو نکته، علاوه بر نادیده گرفتن علم و تخصص، نتایجی خلاف انتظار قانون‌گذار به‌بار خواهد آورد و جامعه را از دین دور می‌کند.

@hamidhossaini
1.1K viewsedited  16:57
باز کردن / نظر دهید
2022-07-20 10:23:26 سخنان تکان دهنده آیت الله جوادی آملی:
در حوزه ها نه قرآن ملاک است نه عقل نه روایات و نه حتی اجماع
بلکه مشهور علما حاکم است که هر سه معیار اصلی یعنی قرآن و عقل و روایات را از حجیت می اندازد.

@yaser_arab57
1.0K views07:23
باز کردن / نظر دهید
2022-07-18 21:46:35
https://twitter.com/seyedhamid

اعتقاد به ولایت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) و دم زدن از آن اگر واقعی باشد در اخلاق و رفتار فرد و جامعه ظاهر می‌شود و زندگی بهتری را به ارمغان می‌آورد، اگرنه برتری خاصی نسبت به سایر ادعاها و دلبستگی‌های قومی و فرقه‌ای ندارد.

@hamidhossaini
2.6K views18:46
باز کردن / نظر دهید
2022-07-18 21:46:00 غدیر و آزادی انسان

حدیث متواتر «من کنت مولاه فعلی مولاه» از معدود متونی است که اغلب مذاهب اسلامی بر صحتش اتفاق نظر دارند و آن را همچون قرآن معتبر می‌شمرند. اختلاف دربارهٔ معنی واژهٔ «مولی» و برداشت‌ متفاوت از این عبارت نیز وحدت عالمان مسلمان در فهم یکسان لایه‌ای از معنای آن را بر هم نزده است.

یکی از هنرمندانه‌ترین بیان‌ها دربارهٔ برداشت مشترک حق‌جویان مسلمان از حدیث غدیر را مولوی در دفتر ششم مثنوی ارائه می‌دهد:

زین سبب پیغمبر با اجتهاد
نام خود را و علی مولا نهاد

گفت هر کو را منم مولا و دوست
ابن عم من علی مولای اوست

کیست مولا آن‌که آزادت کند
بند رقیّت ز پایت بر کند

چون به آزادی نبوت هادی است
مؤمنان را ز انبیا آزادی است

در این برداشت، مأموریت اصلی فرستادگان خدا که از ولایت سیاسی بسیار مهم‌تر و روح و هدف ولایت تشریعی آنها به‌شمار می‌رود، ولایتی معنوی است که رستگاری را در پرتو آزادی واقعی انسان تضمین می‌کند. ارمغان مشترک غدیر برای تمامی جویندگان معنویت این است که چنین ولایتی پس از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در تمسّک به علی (علیه‌السلام) به‌دست می‌آید. بر همین مبناست که پیروان مکاتب گوناگون کلامی و فقهی، آن حضرت را قطب معنوی خود می‌دانند.

اگر چه پیام حدیث غدیر در این سطح باقی نمی‌ماند و ولایت تشریعی و سیاسی و بلکه مقامی بالاتر از آن را ثابت می‌کند، ولی راه رساندن این پیام به دیگران، تکیه بر همین نقطهٔ مشترکی است که منافاتی با معانی عمیق‌تر و بلندتر ندارد. همان‌گونه که قرآن نیز راه دعوت از پیروان دیگر ادیان را تکیه بر نقاط مشترک می‌داند (آل‌عمران، ۶۴) و این تکیه‌گاه مشترک برای حرکت به‌سوی تعالی و معنویت را پذیرش حق آزادی انسان معرفی می‌کند.

@hamidhossaini
1.1K views18:46
باز کردن / نظر دهید
2022-07-15 15:11:08 فرجام تحقیر

امام هادی (علیه‌السلام):

منْ هَانَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ فَلاَ تَأْمَنْ شَرَّهُ.

تحف‌العقول، ج ۱، ص ۴۸۳.

کسی که احساس حقارت می‌کند از شرّش ایمن مباش.

#حدیث

@hamidhosseini
1.7K views12:11
باز کردن / نظر دهید
2022-07-12 22:26:08 اطاعت محض و دین غیر اجباری

پیام اصلی قرآن کریم دعوت به توحید و بندگی خداوند متعال است؛ لذا راه رستگاری را اطاعت مطلق از فرمان فرستادهٔ خدا می‌داند و در جایی که حکمی از سوی نمایندهٔ معصوم خدا صادر شده باشد، هیچ اختیار و حق انتخابی را برای مؤمنان به‌رسمیت نمی‌شناسد:

ومَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ ﴿احزاب: ٣٦﴾
و هیچ مرد و زن مؤمنی را نرسد هنگامی که خدا و پیامبرش به امری حکم کنند برای آنان در کارشان اختیار باشد.

اما این سخن هرگز به‌معنی موافقت قرآن با ایجاد جامعه‌ای استبدادی و تحمیل دین، مرام یا حکومتی خاص بر مردم نیست. چرا که این کتاب آسمانی اکراه در دین را نمی‌پسندد و اجبار را با اهداف تربیتی و فلسفهٔ آفرینش مغایر می‌داند.

خداوند با صراحت اعلام می‌کند اگر اجبار مردم خوب بود و فایده‌ای داشت، خودش این کار را می‌کرد و اختیار گناه و مخالفت را از انسان‌ها می‌گرفت. بر همین اساس بارها بر تحمیلی نبودن دین تأکید و پیامبرش را این‌گونه خطاب کرده است:

ومَا أَنتَ عَلَيْهِم بِجَبَّارٍ ... ﴿ق: ٤٥﴾
و تو زورگوی بر آنان نیستی.

لسْتَ عَلَيْهِم بِمُصَيْطِرٍ ﴿غاشية: ٢٢﴾
تو گماشته‌ای اجبارکننده بر آنان نیستی.

ومَا جَعَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِوَكِيلٍ ﴿انعام، ١٠٧﴾
و ما تو را نگهبان بر آنان و مجبورکنندهٔ آنان قرار ندادیم.

أفَأَنتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّىٰ يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ ﴿يونس: ٩٩﴾
آیا تو می‌خواهی مردم را مجبور کنی تا مؤمن باشند؟

البته اگر مردم آگاه باشند و به این تشخیص برسند که سعادت ابدی آنها در گرو اطاعت بی‌چون و چرا از پیامبر خداست، هرگز با او مخالفت نخواهند کرد و نه‌تنها در عمل، بلکه حتی در دلشان نیز تسلیم کامل فرمان او خواهند بود.

اما وقتی این آگاهی وجود ندارد یا به هر سبب نمی‌خواهند از این سعادت بهره‌مند شوند، هر اقدامی جز آگاهی‌بخشی و جذب دل‌ها، موجب دورتر شدن انسان‌ها از اهداف دین خواهد شد.

#باورها
t.me/hamidhossaini
1.3K views19:26
باز کردن / نظر دهید