Get Mystery Box with random crypto!

حرف هایی فقط برای نوشتن

لوگوی کانال تلگرام minevisim — حرف هایی فقط برای نوشتن ح
لوگوی کانال تلگرام minevisim — حرف هایی فقط برای نوشتن
آدرس کانال: @minevisim
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 15
توضیحات از کانال

بعضی حرفا رو نمیشه به زبون آورد
فقط باید بنویسی
و بخونن
تا درک بشه
@Miss_Z93 تماس با من برای ارسال عکس و متن
حرفها و عکسها هیچکدوم کپی نیست
پشت تک تک حرفها دنیایی از تجربه و زندگی وجود داره.ممنون میشم اگه جایی این حرفها رو مینویسید، منبع هم بذارید

Ratings & Reviews

2.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

2

1 stars

0


آخرین پیام ها

2017-09-11 17:35:05 دیگه حرفی برای نوشتن نیست
515 views14:35
باز کردن / نظر دهید
2017-08-02 22:48:59 دیوانه ام، از دست خودم سیر شدم
با هر کس هم نام تو درگیر شدم

علیرضا آذر

@minevisim
586 viewsedited  19:48
باز کردن / نظر دهید
2017-07-18 10:53:15 https://telegram.me/harfbemanbot?start=MTE2OTQwMDk3


ما هم به جمع این لوس بازی جدید که همه میکنن پیوستیم
حرفت رو ناشناس بهم بزن

@minevisim
595 views07:53
باز کردن / نظر دهید
2017-07-16 10:32:14 ‏بعضی رابطه ها مثل "کنکور هنر" میمونه.
تو سوال حس ات رو
درمورد یک تصویر میپرسه اما
چیزی که واسش مهمه، حس تو نیست...
حسیه که خودش مدنظر داره

#توییت

@minevisim
486 viewsedited  07:32
باز کردن / نظر دهید
2017-07-14 12:28:29 گاهی وقتا اینقد سکوت میکنی
که یهو حرفات از چشمات میریزن بیرون

#دستـنوشته

@minevisim
445 views09:28
باز کردن / نظر دهید
2017-07-11 20:53:18 22:22

زمان عجیبه! اینطور نیست؟

#دستـنوشته

@minevisim
434 viewsedited  17:53
باز کردن / نظر دهید
2017-07-11 20:20:31

دروغ چرا؟منم بعضی موقع ها گریه می کنم و یاد معلم ریاضیم می افتم! مرد نازنینی بود،از اون ها که آدم فکر می کنه هدف آفرینشش خندوندن دیگرونه. راستش داستان از جایی شروع شد که می خواستن ما رو ببرن اردوی دانش آموزی یه جایی نزدیک دریا،آقای مدیر هم به شدت با اومدن معلم ریاضی مخالف بود،حرفشم این بود که این بشر انقدر همه چیز رو به مسخره می گیره که قطعا اردو به ابتذال کشیده میشه! ما هم یه نامه نوشتیم که یا معلم ریاضی یا شورش! بالاخره مدیر رضایت داد و معلم ریاضی هم با ما اومد اردو،طرف استاد سر و کله زدن با بچه ها بود. شب هایی که بچه ها دلشون واسه مامان باباها تنگ می شد و گریه می کردن همه رو جمع می کرد و شروع می کرد به شعبده بازی،می گفت مرد اگه گریه کنه سیل میاد. البته بچه ها می گفتن یکم خل و چله،راست هم می گفتن شب ها تو خواب راه می رفت و با حلقه ازدواجش صحبت می کرد!حتی شایعه شده بود به حلقه اش غذا هم تعارف می کنه،ارادت ویژه ای به حلقه اش داشت،ما هم حسابی سوژه اش می کردیم... همه چی بر وفق مراد بود تا اینکه یه روز رفتیم دریا و سوار قایق موتوری شدیم،از این قدیمی ها،وسط راه فهمیدیم سوراخه! خواستیم دور بزنیم برگردیم که دیدیم قایق داره پر از آب میشه،معلم ریاضی سریع دست به کار شد و یکی یکی بچه ها رو رسوند ساحل همه صحیح و سالم برگشتیم جز خودش،اون برنگشت! عین دیوونه ها تو آب از این ور به اون ور می پرید، ما هم یه دل سیر بهش خندیدیم. فهمیدیم حلقه اش رو تو آب گم کرده،بچه ها می گفتن خیلی از زنش می ترسه، زنش حتما کلکش رو می کند! اون شب نیومد خوابگاه،شب های بعدشم نیومد. می گفتیم حتما تو آب داره دنبال حلقه اش می گرده. برگشتیم مدرسه،اما اون برنگشت،معلم ریاضیمون رو عوض کردن بزرگتر که شدم دوباره رفتم سمت اون ساحل و دنبالش گشتم! گفتن همون که همیشه گریه می کرد!چند سال پیش زنش تو تصادف مرده بوده...خودشم چند وقت پیش مرد،غرق شد...

آیدین...

#وبلاگ

@minevisim
395 viewsedited  17:20
باز کردن / نظر دهید
2017-07-11 20:20:09 http://rahro2s.blogfa.com/post/536
332 views17:20
باز کردن / نظر دهید
2017-07-10 23:55:45 آدما وقتی کسی رو دوست دارن باهاش شوخی میکنن، قهر میکنن، گاهی دعوا میکنن چون همه اینا یعنی توجه!

@AvaaRange
76 views20:55
باز کردن / نظر دهید
2017-07-09 20:10:21 نَفَسَت را میگیرند
بعد میگویند زندگی کن

#دستـنوشته

@minevisim
358 viewsedited  17:10
باز کردن / نظر دهید