Get Mystery Box with random crypto!

مولا امیرالمؤمنین علیه السَّلام

لوگوی کانال تلگرام molaalinet — مولا امیرالمؤمنین علیه السَّلام م
لوگوی کانال تلگرام molaalinet — مولا امیرالمؤمنین علیه السَّلام
آدرس کانال: @molaalinet
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 5.29K
توضیحات از کانال

السَّلام عَلَیکَ یَا وَلیَّ اللهِ اَنتَ أوَّلُ مَظلُوم و أوَّلُ غُصِبَ حَقُّه
(سلام بر تو ای ولیّ خدا، تو اوّل مظلوم عالمی، و نخستین کسیکه
حقّ او غصب شد...)
ارتباط باما: @molaalinet_ad
📸‌ به‌جمع‌‌مادراینستاگرام‌بپیوندید‌:
instagram.com/MolaAliNet

Ratings & Reviews

4.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

2

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها

2022-08-21 16:49:46
بسوزد آن همه مسجد بمیرد آن اسلام؛
که آفتاب درآورد از کلیسا سَر...
.
@MolaAliNet | #یاحسین
785 views13:49
باز کردن / نظر دهید
2022-08-21 16:49:00 ...ملاقات کنی شهادت بده که من کلمه شهادت گفتم و در خدمت تو اسلام آوردم. پس گفت: اشهد ان لا اله الاّ اللّه وحده لاشریک له و اشهد انّ محمّدا اللّه و اشهد انّ علیا ولیّ اللّه.

پس راهب سر مقدس را رد کرد و بعد از این واقعه از صومعه بیرون شد و در کوهستان می‌زیست و به عبادت و زهادت روزگاری به پای برد تا از دنیا رفت.

پس لشکریان کوچ دادند و در نزدیکی دمشق که رسیدند از ترس آنکه مبادا یزید آن پول‌ها را از ایشان بگیرد جمع شدند تا آن مبلغ را پخش کنند خولی گفت تا آن دو همیان را آوردند چون خاتم برگرفت آن درهم ها را سفال یافت و بر یک جانب هر یک نوشته بود: لاتحسبنّ اللّه غافلا عمّا یعْمل الظّالمون. و بر جانب دیگر مکتوب بود: و سیعلم الّذین ظلموا ایّ منقلب ینقلبون.

خولی (لعین) گفت: این راز را پوشیده دارید و خود گفت: انّا للّه و انّا الیه راجعون خسر الدّنیا و الآخرة؛ یعنی زیانکار دنیا و آخرت شدم و گفت: آن سفال‌ها را در نهر «بردی» که نهری بود در دمشق، ریختند.

منتهی الآمال، تالیف شیخ عباس قمی، جلد ۱، صفحه ۵۲۱-۵۲۳، چاپ انتشارات پیام مقدس

مجموعه مولا امیرالمومنین علیه السلام

@MolaAliNet

779 views13:49
باز کردن / نظر دهید
2022-08-21 16:48:47 راهب و سر مقدس امام حسین علیه السلام

شیخ عباس قمی رضوان الله علیه می‌نویسد:

دیگر واقعه این است که در دیر راهب اتفاق افتاده و اکثر مورخین و محدثین شیعه و سنی در کتب خویش به اندک تفاوتی نقل کرده‌اند و حاصل جمیع آن‌ها آن است که چون لشکر ابن زیاد ملعون در کنار دیر راهب منزل کردند سر حضرت حسین علیه السلام را در صندوق گذاشتند و موافق روایت قطب راوندی آن سر را بر نیزه کرده بودند و بر دور او نشسته حراست می‌کردند، پاسی از شب را به شرب خمر مشغول گشتند و شادی می‌کردند آنگاه خوان طعام بنهادند و به خورش و خوردنی بپرداختند ناگاه دیدند دستی از دیوار دیر بیرون شد و با قلمی از آهن این شعر را بر دیوار با خون نوشت:

اترجو امّهة قتلت حسینا
شفاعة جدّه یوم الحساب

یعنی آیا امید دارند امتی که کشتند حسین علیه السلام را شفاعت جد او را در روز قیامت؟!

آن جماعت سخت بترسیدند و بعضی برخاستند که آن دست و قلم را بگیرند ناپدید شد، چون بازآمدند و به کار خود مشغول شدند دیگر باره آن دست با قلم ظاهر شد و این شعر را نوشت:

فلا واللّه لیس لهم شفیع
و هم یوم القیامه فی العذاب

یعنی به خدا قسم که شفاعت کننده نخواهد بود قاتلان حسین علیه السلام را بلکه ایشان در قیامت در عذاب باشند.

باز خواستند که آن دست را بگیرند همچنان ناپدید شد. چون باز به کار خود شدند دیگر باره بیرون شد و این شعر را بنوشت:

قد قتلوا الحسین بحکم جور
و خالف حکمهم حکم الکتاب

یعنی چگونه ایشان را شفاعت کند پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم و حال آنکه شهید کردند فرزند عزیز او حسین علیه السلام را به حکم جور، و مخالفت کرد حکم ایشان با حکم کتاب خداوند.

آن طعام بر پاسبانان آن سر مطهر آن شب ناگوار افتاد و با تمام ترس و بیم بخفتند. نیمه شب راهب را بانگی به گوش رسید چون گوش فرا داشت همه ذکر تسبیح و تقدیس الهی شنید، برخاست و سر از دریچه دیر بیرون کرد دید از صندوقی که در کنار دیوار نهاده‌اند نوری عظیم به جانب آسمان ساطع می شود و از آسمان فرشتگان فوجی از پس فوج فرود آمدند و همی گفتند:

السّلام علیك یابن رسول اللّه، السّلام علیك یا ابا عبد اللّه، صلوات اللّه و سلامه علیك.

راهب را از راه مشاهده این احوال تعجب آمد و جزعی شدید و فزعی هولناک او را گرفت. ببود تا تاریکی شب بر طرف شد و سفیده صبح دمید، پس از صومعه بیرون شد و به میان لشکر آمد و پرسید که بزرگ لشکر کیست؟ گفتند: خولی اصبحی (علیه اللعنة) است. به نزد خولی (لعین) آمد و پرسش نمود که در این صندوق چیست؟ گفت: سر مرد خارجی (نعوذ بالله) است و او در اراضی عراق بیرون شد و عبید الله بن زیاد او را به قتل رسانید. گفت: نامش چیست؟ گفت: حسین بن علی بن ابی طالب (علیهم السلام). گفت: نام مادرش کیست؟ گفت: فاطمه زهراء دختر محمد المصطفی (صلی الله علیه و آله)، راهب گفت: هلاک باد شما را بر آنچه کردید، همانا احبار و علمای ما راست گفتند که می‌گفتند: هر وقت این مرد کشته شود آسمان خون خواهد بارید و این نیست جز در قتل پیغمبر و وصی پیغمبر! اکنون از شما خواهش می‌کنم که ساعتی این سر را با من گذارید آنگاه رد کنم، گفت: ما این سر را بیرون نمی‌آوریم مگر در نزد یزید بن معاویه (علیهما اللعنة) تا از وی جایزه بگیریم. راهب گفت: جایزه تو چیست؟ گفت: بدره‌ای که ده هزار درهم داشته باشد. گفت: این مبلغ را نیز من عطا کنم. گفت: حاضر کن. راهب همیانی آورد که حامل ده هزار درهم بود، پس خولی آن مبلغ را گرفت و صرافی کرده و در دو همیان کرد و سر هر دو را مهر نهاد و به خزانه‌دار خود سپرد و آن سر مبارک را تا یک ساعت به راهب سپرد. پس راهب آن سر مبارک را به صومعه خویش برد و با گلاب شست و با مشک و کافور خوشبو گردانید و بر سجاده خویش گذاشت و بنالید و بگریست و به آن سر منور عرض کرد: یا ابا عبد الله به خدا قسم که بر من گران است که در کربلا نبودم و جان خود را فدای تو نکردم، یا ابا عبد الله هنگامی که جدت را...
749 views13:48
باز کردن / نظر دهید
2022-08-13 09:52:53
مادرم گفت که این اشک تو از شیر من است؛
من تو را گریه کن شاه دو عالم کردم...

@MolaAliNet | #یاحسین
2.1K views06:52
باز کردن / نظر دهید
2022-08-13 09:52:39

ثواب کسی که آب نوشیده و یاد امام حسین عليه السلام نموده و قاتل آن حضرت را لعنت كند


ابن قولویه قمی رضوان الله علیه روایت کرده است:

(حدَّثني محمّد بن جعفر الرَّزَّاز الكوفيُّ ، عن محمّد بن الحسين ، عن الخشّاب ، عن عليِّ بن حَسّان ، عن عبدالرَّحمن بن كثير ، عن داودَ الرَّقّيّ «قال : كنت عند أبي عبدالله عليه‌السلام إذ استسقى الماءَ ، فلمّا شربه رأيته قد استعبر واغْرَورَقتْ عَيناه بدُمُوعِه ، ثمَّ قال لي : يا داودُ لعن الله قاتل الحسين ، فما مِن عبدٍ شرب الماءَ فذكر الحسين عليه‌السلام ولعنَ قاتله إلاّ كتب الله له مائة ألف حَسَنةٍ ، وحطّ عنه مائة ألف سيّئةٍ ، ورفع له مائة ألف درجةٍ ، وكأنّما أعتق مائة ألف نَسَمةٍ ، وحَشَره الله تعالى يوم القيامة ثلجَ الفُؤاد».)


داود رقی گوید: در محضر مبارک امام صادق علیه السلام بودم، حضرت آب طلبیدند و زمانی که آب را نوشیدند دیدم در حضرت حالت گریه پیدا شد و دو چشم آن حضرت غرق اشک شد سپس به من فرمودند: اى داود خدا قاتل حسین علیه السلام را لعنت کند، بنده‏‌ای نیست که آب نوشیده و حسین عليه السلام را یاد نموده و قاتلش را لعنت كند مگر آنکه خداوند منان صد هزار حسنه براى او منظور می‌کند و صد هزار گناه از او محو کرده و صد هزار درجه مقامش را بالا برده و گویا صد هزار بنده آزاد كرده و روز قیامت حق تعالی او را با قلبی آرام و مطمئن محشورش می‌کند.

کامل الزیارات، تالیف ابن قولویه قمی، باب ۴۳، صفحه ۲۳۶، حدیث ۳۰۴‌.

☆ مَنْ كُنْتُ مَوْلاه فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاه ☆

کانال مولا امیرالمؤمنین علیه السلام

@MolaAliNet

2.0K views06:52
باز کردن / نظر دهید
2022-08-10 21:23:08
حزن و گریه دائمی امام سجاد علیه السلام

وقتی ظرف آبی برای نوشیدن برمیداشت آنقدر میگریست که ظرف پر از اشک میشد. به امام سجاد اعتراض شد، فرمود: چگونه گریه نکنم در حالیکه پدرم از آبی که بر درّندگان آزادست، منع شد...

مناقب ابن شهرآشوب؛ جلد۳ صفحه۳۰۳.
.
@MolaAliNet
2.1K views18:23
باز کردن / نظر دهید
2022-08-10 21:22:05 ابوبکر و عُمر قاتلان اصلی امام حسین علیه السلام (از مصدر اهل خلاف)

حادثه عاشورا و شهادت حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) مصائب، اسارت‌ها و جنایات خونباری که در صحرای کربلا و سپس کوفه و شام انجام شد اینگونه نیست که تنها یک فاجعه نوظهور و به دست افرادی معین و در زمانی خاص صورت گرفته باشد، بلکه این جنایت عظیم تاریخ بشریت از زمان انحراف مسیر امامت و ولایت، پس از شهادت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و به دست عاملین سقیفه شوم بنی ساعده آغاز و صورت گرفت. با تحقیق و جستجو در تاریخ و با توجه به روایات و زیارات صادره از ائمه معصومین (علیهم السلام) نشان می‌دهد که عامل اصلی شهادت حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) و جنایات عظیم آن، در حقیقت به شورای شوم سقیفه بنی ساعده و عاملین آن یعنی ابوبکر و عمر باز می‌گردد و آن دو بودند که این خیانت‌های بی‌شرمانه را برای پدید آورندگان صحنه کربلا، یزید و یزیدیان، طرح و برنامه ریزی کردند.
به بیان دیگر؛ در واقع سنگ زیرین این جنایات به دست آن دو بنا نهاده شد، چرا که معاویه و فرزند ناپاکش یزید در ابتدا هیچ جایگاهی در بین مسلمین نداشتند و این عمر و ابوبکر بودند که در عهد خلافت غاصبانه‌شان حکومت شام را به معاویه سپردند و او را برای روی کار آمدن و تصاحب خلافت آماده ساختند و از همین جا بود که پایه‌های حکومت و خلافت امویان بنا نهاده شد.

خوارزمی یکی از علمای اهل خلاف در کتاب مقتل الحسین (علیه السلام) خود چنین اعتراف می کند:

«فَوَقَفَ یَسْتَرِیحُ وَ قَدْ ضَعُفَ عَنْ الْقِتَالِ فَبَیْنَا هُوَ وَاقِفٌ إِذْ أَتَاهُ حَجَرٍ فَوَقَعَ عَلَى جَبْهَتِهِ فَسَأَلْتُ الدِّمَاءَ مِنْ جَبْهَتِهِ فَأَخَذَ الثَّوْبِ لیسمح عَنْ جَبْهَتِهِ فَأَتَاهُ سَهْمٌ مُحَدَّدٌ مَسْمُومٌ لَهُ ثَلَاثُ شُعَبٍ فَوَقَعَ فِی قَلْبِهِ فَقَالَ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلَامُ بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلَى مِلَّهِ رَسُولِ اللَّهِ وَ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ وَ قَالَ إِلَهِی إِنَّکَ تَعْلَمُ أَنَّهُمْ یَقْتُلُونَ رَجُلًا لَیْسَ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ ابْنُ نَبِیٍّ غَیْرُهُ ثُمَّ أَخَذَ السَّهْمَ وَ أَخْرَجَهُ مِنَ وَرَاءِ ظَهْرِهِ فَانْبَعَثَ الدَّمِ کَالْمِیزَابِ فَوَضَعَ یَدَهُ عَلَى الْجُرْحِ فَلَمَّا امْتَلَأَتْ دَمًا رَمَى بِهِ بِهَا إِلَى السَّمَاءِ فَمَا رَجَعَ مِنْ ذَلِکَ قَطْرَهً وَ مَا عَرَفْتَ الْحُمْرَهُ فِی السَّمَاءِ حَتَّى رَمَى الْحُسَیْنِ بِدَمِهِ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ وَضَعَ یَدَهُ عَلَى الْجُرْحِ ثَانِیًا فَلَمَّا امْتَلَأَتْ لَطَخَ بِهَا رَأْسُهُ وَ لِحْیَتِهِ وَ قَالَ هَکَذَا وَ اللَّهِ أَکُونَ حَتَّى أَلْقَى جَدِّی مُحَمَّداً وَ أَنَا مَخْضُوبٌ بِدَمِی وَ أَقُولُ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَتَلَنِی فُلَانٌ وَ فُلَان.»

چون بر بدن مبارک امام حسین علیه السلام هفتاد و دو زخم وارد شد ایستادند تا اندکى استراحت کنند، ضعف بر بدنشان غالب شده بود، به طوری که دیگر توان جنگ را نداشت، در این هنگام ناگاه سنگى آمد و بر پیشانیش خورد و خون جاری شد، پس پیراهنش را بالا گرفت تا خون را از پیشانیش پاک کند که ناگاه تیر تیز سه شعبه و مسمومى آمد و بر قلب حضرت نشست. امام حسین علیه السلام گفت: بسم اللّه و باللّه و على مله رسول اللّه. آنگاه سر به آسمان بلند کرد و عرضه داشت: خداى من! تو مى‌دانى که اینان کسى را مى‌کشند که روى زمین فرزند پیامبرى جز او نیست. امام تیر را از پشت سر بیرون آورد و خون مانند ناودان جارى شد. دستش را زیر محل زخم گرفت و چون پر از خون شد به آسمان پاشیدند. که قطره ای از این خون به زمین بازنگشت و پیش از آن سرخى در آسمان دیده نشده بود. دو مرتبه دسته مبارک را زیر زخم گرفت و چون از خون پر شد به صورت و محاسنش مالید و فرمود: این‌گونه به خون خضاب خواهم بود تا جدّم محمد صلی الله علیه و آله را دیدار کنم و بگویم اى رسول خدا! فلانى و فلانى (ابوبکر و عُمر) مرا کشتند.

مقتل الحسین، خوارزمی، ج۲، ص۳۹.

☆ مَنْ كُنْتُ مَوْلاه فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاه ☆

کانال مولا امیرالمؤمنین علیه السلام

@MolaAliNet

2.0K views18:22
باز کردن / نظر دهید
2022-08-08 17:28:01
امام حسین(علیه السلام) با صورتی خون آلود فرمودند:

این گونه به خون خضاب خواهم بود تا جدّم محمد(ص) را دیدار کنم و بگویم ای رسول‌ خدا «ابوبکر و عُمر» مرا کشتند...

از کُتب مخالفین؛
مقتل خوارزمی، جلد۲، صفحه ۳۹.
.
@MolaAliNet | #احادیث_تبری
2.1K views14:28
باز کردن / نظر دهید
2022-08-08 17:27:48
مستان؛ همه افتاده و ساقی نمانده
یک گل برای باغبان؛ باقی نمانده ...
.
@MolaAliNet
1.7K views14:27
باز کردن / نظر دهید
2022-08-06 12:19:29
علامه امینی(ره) فرمودند:

عاشورا قلب صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در فشار است. شب عاشورا بسیار صدقه بگذارید، آنقدر این مصیبت سنگین است که نگران سلامتی آقا و ولی نعمتمان هستیم.
.
@MolaAliNet
2.3K views09:19
باز کردن / نظر دهید