Get Mystery Box with random crypto!

Reading_ parvin پروین خوانی

لوگوی کانال تلگرام parvin_etesami_reading — Reading_ parvin پروین خوانی R
لوگوی کانال تلگرام parvin_etesami_reading — Reading_ parvin پروین خوانی
آدرس کانال: @parvin_etesami_reading
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 83
توضیحات از کانال

خواندن اشعار خانم پروین اعتصامی
t.me/Parvin_Etesami_reading
دریافت نظریات و پرسش ها:
📞https://t.me/kd_Gnji

Ratings & Reviews

2.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها

2022-07-11 19:10:31 سلام، از سرزمین وحی و محل اجرای فرمان حضرت دوست و قربان کردن همه ی وابستگی های ناپایدار، مِنی(مِنا)، عیدقربان را خدمت شما و خانواده ی محترم تبریک عرض می کنم واز درگاه ربوبیت، عمری طولانی، با عزّت و سلامت و سعادت، برایتان مسألت می کنم.
20 views16:10
باز کردن / نظر دهید
2022-06-18 22:54:00
38 views19:54
باز کردن / نظر دهید
2022-06-15 09:32:27 @Parvin_Etesami_reading
۱۵۷-کعبه ی دل، بخش ، از بیت۲۴ تا آخر:

بدو خندید دل آهسته، کای دوست،
ز نیکان، خود پسندیدن نه نیکوست!

چنان رانی سخن، زین تودهٔ گل
که گویی فارغی از کعبهٔ دل!

تو را چیزی برون از آب و گِل نیست؛
مبارک کعبه‌ای مانندِ دل نیست.

تو را گر ساخت ابراهیمِ آذر،۱۲
مرا بفراشت دستِ حَیِّ داور.

تو را گر آب و رنگ از خال و سنگ است،
مرا از پرتوِ جان، آب و رنگ است.

تو را گر گوهر و گنجینه دادند،
مرا آرامگاه از سینه دادند.

تو را در عیدها بوسند درگاه؛
مرا باز است در، هرگاه و بیگاه.

تو را گر بنده‌ای بنهاد بنیاد،
مرا معمارِ هستی، کَرد آباد.

تو را تاج اَر زِ چین و کِشمر آرند،
مرا تفسیری از هر دفتر آرند.

ز دیبا، گر تو را نقش و نگاریست،
مرا در هر رگ از خون، جویباریست.

تو جسمِ تیره‌ای، ما تابناکیم؛
تو از خاکی و ما از جانِ پاکیم.

تو را گر مَروه‌ای هست و صفایی،
مرا هم هست، تدبیری و رایی.

در این جا نیست شمعی جز رخِ دوست؛
وگر هست انعکاسِ چهرهٔ اوست.

تو را گر دوست دارند اختر و ماه،
مرا یارند عشق و حسرت و آه.

تو را گر غرق در پیرایه کردند،
مرا با عقل و جان، همسایه کردند.

در این عُزلتگهِ شوق، آشناهاست؛
در این گُم گشته کَشتی، ناخداهاست.

به ظاهر، مُلکِ تن را پادشاییم،
به معنی، خانهٔ خاص خداییم.۱۳

در این جا رمز، رمزِ عشق بازی است؛
جز این یک نقش، هر نقشی مجازی است.

در این گِرداب، قربان هاست ما را؛
به خون آلوده، پیکان هاست ما را.

تو، خونِ کُشتگانِ دل ندیدی؛
از این دریا، به جز ساحل ندیدی.

کسی کو کعبهٔ دل پاک دارد،
کجا ز آلودگی ها باک دارد؟۱۴

چه محرابی است از دل با صفاتر؟
چه قندیلی است از جان روشناتر؟

خوش آن کو جامه از دیبای جان کرد!
خوش آن مرغی، کزین شاخ آشیان کرد!

خوش آن کس، کز سرِ صدق و نیازی،
کند در سَجدگاهِ دل، نمازی!

کسی بر مِهتران، پروین، مِهی داشت،
که دل چون کعبه، ز آلایش تهی داشت.۱۵


توضیحاتِ شعر۱۵۷، بخش :

۱۲-ابراهیمِ آذر: ابراهیم پسر آذر(املای قرآنی "آزر": "وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لِأَبِيهِ آزَرَ..." و ابراهيم به پدرش آزر گفت...انعام،۷۴)، "آذر" با این املا، معنی آتش دارد، کاربرد این املا، #ایهام_تناسب ایجاد می کند و آتشی که برای سوزاندن ابراهیم افروختند و گلستان شد، نیز به ذهن مُتَبادِر می شود.
۱۳- مُلکِ تن: کشورِ جسم(#اضافه_ی_تشبیهی) ؛ مصراع دوم اشاره دارد به این حدیث از امام صادق _عليه السَّلام_: القلبُ حرمُ الله، فلا تسكن حرم الله غيرَ الله: دل، خانه ی خداست، غیر خدا را در آن جای مده. تکرار واجِ "خ" در مصراعِ دوم، واج آرایی، پدید آورده است.
معنی بیت: [دل در ادامه ی سخن، به کعبه می گوید:] ما در ظاهر پادشاهِ کشورِ تن، ولی در حقیقت، خانه ی ویژه ی خدا هستیم.
۱۴-کعبه ی دل: اضافه ی تشبیهی، دل به کعبه تشبیه شده است ؛ باک: بیم، ترس. این بیت یک #پرسش_انکاری است: کسی که دل را پاک نگه دارد، ترسی از آلودگی ها ندارد.
۱۵-مِهتران: بزرگان ؛ مِهی: بزرگی، سروری ؛ آلایش: آلودگی ؛ تُهی: در اصل تلفّظِ تَهی درست است، به تَه رسیده، خالی ، امّا تلفّظ تُهی رایج است.
معنی بیت: ای پروین، کسی بر بزرگان، سَروَری دارد که دل را مانند کعبه، از آلودگی ها دور و پاک نگه دارد.

@Parvin_Etesami_reading
37 views06:32
باز کردن / نظر دهید
2022-06-15 09:32:27 ۱۵۷-۱- کعبه دل، پروین، ۴۸ب، @Parvin_Etesami_reading
25 views06:32
باز کردن / نظر دهید
2022-06-15 09:32:27 @Parvin_Etesami_reading
۱۵۷-کعبه ی دل، ۴۸بیت، بخش ، تا بیت۲۳:

گَهِ اِحرام، روزِ عیدِ قربان،
سخن می گفت با خود کعبه، زینسان:

که من، مرآتِ نور ذوالجلالم؛
عروسِ پردهٔ بزمِ وصالم.۱

مرا دست خلیل الله برافراشت؛
خداوندم عزیز و ناموَر داشت.۲

نباشد هیچ اندر خِطّهٔ خاک،
مکانی هم چو من، فرخنده و پاک.

چو بزمِ من، بِساطِ روشنی نیست؛
چو مُلک من، سرایِ ایمنی نیست.

بسی سرگشتهٔ اخلاص داریم؛
بسی قربانیانِ خاص داریم.

اساسِ کشورِ ارشاد، از ماست؛
بِنایِ شوق را، بنیاد از ماست.۳

چراغِ این همه پروانه، ماییم؛
خداوند جهان را خانه، ماییم.۴

پرستشگاهِ ماه و اختر، این جاست؛
حقیقت را کتاب و دفتر، این جاست.۵

در این جا، بس شهان افسر نهادند؛
بسی گردن فرازان، سر نهادند.

بسی گوهر، ز بام آویختندم؛
بسی گنجینه، در پا ریختندم.۶

به صورت، قبلهٔ آزادگانیم؛
به معنی، حامیِ افتادگانیم.۷

کتابِ عشق را، جز یک ورق نیست؛
در آن هم، نکته‌ای جز نامِ حق نیست.۸

مقدّس، همّتی، کاین بارگَه ساخت!
مبارک نیّتی، کاین کار پرداخت!

در این درگاه، هر سنگ و گِل و کاه،
خدا را سجده آرد، گاه و بیگاه.

«انا الحق» می زنند این جا، در و بام؛
ستایش می‌کنند، اجسام و اجرام.۹

در این جا، عرشیان تسبیح خوانند؛
سخن گویانِ معنی، بی زبانند.

بلندی را، کمال از دَرگَهِ ماست؛
پَرِ روح‌ُالاَمین، فرشِ ره ماست.۱۰

در این جا، رُخصتِ تیغ آختن نیست؛
کسی را دستِ بر کس تاختن نیست.۱۱

نه دام است اندر این جانب، نه صیّاد؛
شکار آسوده است و طائر آزاد.

خوش آن استاد، کاین آب و گِل آمیخت!
خوش آن معمار، کاین طرحِ نکو ریخت!

خوش آن دَرزی، که زرّین جامه‌ام دوخت!
خوش آن بازارگان، کاین حُلّه بفروخت!

مرا، زین حال، بس نام‌آوری هاست؛
به گردونِ بلندم، برتری هاست.
ادامه دارد...

کلیدواژه ها واژه های پُربَسامَد:
#مثنوی #کعبه_دل #پروین
#مناظره #کعبه #دل
#عید_قربان #احرام #قربانی
#صفا #مروه #عشق #عقل
#گوهر #پاک #اخلاص #صدق #پیکان
#بنیاد #ارشاد #شوق #پرستشگاه
#حقیقت #پرده #خدا #ذوالجلال
#مقدس #اناالحق #روح_الامین
#دام #شکار #صیاد #مرغ #آشیان
#درزی #جامه #حله #دیبا #بازرگان
#جان #جسم #خاک #جهان
#تن #دست #پا #سر #چشم
#عید #ابراهیم #آذر #معمار
#دوست #بنده #هستی #خون
#همسایه #کشتی #ناخدا #شمع
#خانه_خاص_خدا #کعبه_دل
#دریا #ساحل #توده_گل
#محراب #سجده_گاه #نماز
#کنایه #تشبیه #استعاره #تلمیح
#را_ی_فک_اضافه #مجاز
#را_ی_مالکیت
@Parvin_Etesami_reading


توضیحاتِ شعر۱۵۷، بخش :
۱-مرآت: آیینه ؛ ذوالجلال: صاحب بزرگی(از اَسماء و صفات خداوند) ؛ عروسِ پرده: کعبه پوشیده در پرده؛ بزم وصال: کنایه از مراسم حج ؛ معنی بیت: مَن آیینه یِ نور خداوند بزرگم که در ایّام وصال و انجام مناسک حج هم پرده پوشم.
۲-خَلیلُُ الله: دوستِ خالصِ خدا، لقبِ حضرت ابراهیم_علیه السّلام_(اشاره به آخرِ آیه ی ۱۲۵ سوره ی نساء) ؛ این بیت اشاره دارد به فرمان الهی و بازسازیِ خانه ی خدا به دست ابراهیم_ع_(اشاره به آیات ۱۲۵ بقره و ۲۶ حج).
۳-ارشاد: راهنمایی، هدایت ؛ کشورِ ارشاد: ارشاد به کشور تشبیه شده است (اضافه ی تشبیهی) ؛ بِنایِ شوق را بُنیاد: بُنیادِ بِنایِ شوق("را"ی فکِّ اضافه، "بنا" در نقشِ مضافٌ الیه است).
۴-پروانه: استعاره از طواف کنندگان بر گِردِ کعبه ؛ خداوندِ جهان را خانه: خانه ی خداوندِ جهان("را"ی فکِّ اضافه، "خداوند" در نقشِ مضافٌ الیه).
۵-حقیقت را کتاب و دفتر: کتاب و دفترِ حقیقت("را"ی فکِّ اضافه، "حقیقت" در نقشِ مضافٌ الیه).
۶-زِ بام آویختندم: از بامم آویختند(جا به جایی ضمیر) ؛ در پا ریختندَم: در پایم ریختند(جا به جایی ضمیر).
۷-به صورت: در ظاهر ؛ به معنی: در معنی، در حقیقت ؛ افتادگان: بی چارگان، فروتنان.
۸-کتابِ عشق را جز یک ورق نیست: کتابِ عشق فقط یک ورق دارد("را"ی مالکیت).
۹-اَنالحَق می زنند: اشاره(تَلمیح) به زندگی حسین بن منصورِ حلّاج، عارفِ شوریده و به وصالِ حق رسیده یِ قرن سوم هجری، که به دیگران و به خود اشاره می کرد و می گفت: حق، حق، حق...، اَناالحَق: (ظاهر کلام:) شما هریک خدایید، من حق(خدا) هستم،(باطن کلام:)کسی نیست، من نیستم هر چه می بینم، اوست(خداست)، در واقع به مقامِ درکِ این قول قرآن رسیده بود که:
"وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ ..." مشرق و مغرب از آنِ خداست. پس به هر طرف كه رو كنيد، خدا آن جاست. (آیه ۱۱۵ بقره) ؛ اَناالحَق می زنند این جا در و بام: این جا همه به مقامِ درک حقیقتِ عالَم می رسند، این جا چشمِ حقیقت بین، بینا می شود.
۱۰-بلندی را کمال: کمالِ بلندی ؛ روحُ الاَمین: لقبِ جبرائیل ؛ مصراع دوم: کنایه از رفت و آمدِ بسیار جبرائیل به کعبه.
۱۱-دست: توانایی(مجاز) ؛ این بیت و بیت بعد به حَرام بودنِ جنگ و شکار برای مُحرِم اشاره دارد.

@Parvin_Etesami_reading
26 views06:32
باز کردن / نظر دهید
2022-05-15 13:34:02
کجا خفته ای، ای بلند آفتاب؟
برون آی و بر فرق گردون بتاب!
نه اندر خور توست روی زمین؛
ز جا خیز و بر چشم دوران نشین!
#فردوسی
#بیست_و_پنج_اردیبهشت
شعر از #حسین_مسرور، در نکوداشت فردوسی

بیا تا جهان را به بد نسپَریم؛
به کوشش همه دستِ نیکی بریم؛
نباشد همی نیک و بد پایدار؛
همان بِه که نیکی بُوَد یادگار.
همان گنج و دینار و کاخ بلند،
نخواهد بُدَن مَر تو را سودمند؛
سخن از تو مانَد همی یادگار؛
سخن را چنین خوارمایه مدار!
#شاهنامه
#فردوسی
@bustanesadi_reading
49 views10:34
باز کردن / نظر دهید
2022-05-01 07:35:59
https://t.me/Parvin_Etesami_reading
61 views04:35
باز کردن / نظر دهید