2022-07-24 18:30:25
- همیشه دوست داشتم فکر کنم، بفهمم، بخونم، بحث کنم، اما زندگی این فرصت رو بهم نداد. در عوض، همین که خواستم روسپی بشم، همهی درهای پیشرفت به روم باز شد.
- به نظر تو اگه من نباشم، در وضعیت اسفبار کنونیات، اتفاق مثبتی میافته؟
- آدم نباید در بند اون باشه که عوام دربارهاش چی میگن.
- کاسه و کوزهی نقره و لباس فاخر فقط به درد نمایش میخوره، نه زندگی. من همیشه گفتهام آدم باید چیزی بخوره که نه تناش رو به زحمت بندازه نه روحاش رو؛ به دست آوردناش هم آسون باشه.
- فقط احمقهایی که خیال میکنند مقامی قُدسی دارند از شوخی و انتقاد میترسند.
- سکون در برابر حوادث؛ عوام اسماش رو میذارن تقدیر و مشیت خداوند.
- پدرم به من شانس زندگی و حیات داد، پس بهش احترام میذارم. اما قرار نبوده و نیست که من در راه برهان اون قدم بردارم.
- من برای حفظ این زندگی هر کاری میکنم.
+ حفظاش نکن. حفظاش نکن. یا درستاش کن یا خراباش کن.
- اون حکومتی که تعیین کنه آدمها چی باید بگن یا چگونه باید فکر کنند، در واقع شکلی از بردهداری مدرن رو اعمال میکنه.
- به نظر من بهجای محکوم کردن مردم یا این و اون، باید با آگاهیبخشی به همه، به سمت یک شکوفایی پیش بریم. احمق فرض کردن مردم نه یک خطا که جنایته.
+ آگاه کردن این مردم، مردمی که همهی هدفشون در زندگی رسیدن به امیال جنسی و سیر کردن شکمشونه، هزار سال زمان میبره.
- بی حقیقتی وضع موجود رو نمیشه از راه اقدامهای سیاسی بزرگ و کوچیک ریشهکن کرد. تنها کاری که باید کرد اینه که فرد فرد جامعه رو اصلاح کرد. مهم، انسان به عنوان انسانه. صرف نظر از این که به مقامی رسیده باشه یا نه. انسانی که با دانایی و بینایی رشد کنه و به آزادی واقعی و حقیقی برسه، میتونه در برابر خدایان هم بایسته.
- آدم برای این که ظلم نبینه آیا کافیه که ظلم رو نخواد یا واجبه که خودش رو نیرومند کنه؟
- تو بهم یاد دادی ببینم، بشنوم، بفهمم، فکر کنم.
- تودهی مردم زیاد حرف میزنند.
برگرفته از نمایشنامه: سقراط
نویسنده: حمیدرضا نعیمی
#واژه
#متن_مانا
@Ri_sheh
www.instagram.com/Like_a_director
551 views15:30