آدرس کانال:
دسته بندی ها:
دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین:
9.64K
توضیحات از کانال
﷽
📚📚کتابخانه ای همراه؛
همراه با شما تا هنر زندگی🌹🌹
خرید کتاب:
⬇️⬇️⬇️⬇️
www.sayehsokhan.com
📚ثبت سفارش مستقیم کتاب در دایرکت اینستاگرام:
👇👇👇👇
https://b2n.ir/s05391
آدرس: خ 12فروردین، کوچه بهشت آیین، پ19 همکف
تلفن:66496410
Ratings & Reviews
Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.
5 stars
0
4 stars
0
3 stars
2
2 stars
0
1 stars
0
آخرین پیام ها
2022-09-01 13:06:51
@Sayehsokhan
175 viewsHassan Malekian, 10:06
2022-09-01 13:06:07
عنوان #یادداشتهای_زیرزمینی
نویسنده #فئودور_داستایفسکی
@Sayehsokhan
176 viewsHassan Malekian, 10:06
2022-09-01 11:49:07
اگر بازار وکالت بیشتر از این دچار کسادی شود و در همان حال بر طبل جذب نامتعارف وکلا کوفته شود، آنچه شاهد خواهیم بود بیشتر سرکار گذاردن افرادی خواهد بود که با شوق فراوان بهجای بوستان خرم در بیابانی دژم قدم نهادهاند. آنگاه، گم کرده راه به جای ره کعبه، راه ترکستان رفته و در عوض قرب حق، خار مغیلان پاداش گرفتهاند. من نمیدانم که آیا این سخن ناصحانه که بر این قلم جاری شد، فایدتی بر ساکنان قلعه که پیوسته بر جای باشد و پیرامونیان آن که توفیق قرین راهشان باد، میرساند یاخیر؛ اما حق این است که چنین شغلی شریف، نه ارث پدری و نه جهیز مادری کسی است تا بتواند دیگران را از چنگ انداختن به آن بازدارد، با این وجود، باید حد نگاه داشت و مرز بست و اعتدال جست و جز این خسران ببار آید و دودی برخیزد که بر چشم همه رود.
#دکتر_علی_رادان
#حقوقدان_و_استاد_دانشگاه_اصفهان
@Sayehsokhan
294 viewsHassan Malekian, 08:49
2022-09-01 11:48:44
#از_شما
دودش به چشم همه میرود!
آنکه این قلم از اوست، وکیل است. پس برای آنکه به غرضورزی متهم نشود، در شروع بحث، قسم به حضرت عباس و شمشیر و سم اسب آن بزرگوار میخورد که فقط آنچه در کله دوارش (با تشدید و) در گردش است را عرضه میدارد؛ همین و بس.
در سالهای اخیر بسیار شنیده شده است که خیل بزرگ فارغان از تحصیل حقوق یا بیکارند و یا به مشاغل غیر حقوقی پرداختهاند. این حرف درستی است و خدا منکرش را هدایت کند. یکی از راه هایی که برای اشتغال این جمع بزرگ مطرح میشود، بازکردن بیشتر در (ببخشید! دروازه) کانونهای وکلا بر روی متقاضیان است. این راهحل ، طرفداران زیادی در بین فراغت یافتگان از تحصیل در رشته حقوق دارد. طرفه آن که بعضی از مقامات قوه قضاییه نیز گرایش خود به افزایش تعداد وکلا را پنهان نکردهاند. کانونهای وکلا دادگستری نیز با این اتهام مواجه شدهاند که برای حفظ جایگاه صنفی و منافع خود، راه اشتغال جوانان مشتاق را بسته و یا مسیر آنان را ناهموار میسازد. این نزاع سالهای اخیر جنگ.های سابق را به خاطر میاورد: گروهی سواره و پیاده به برجهای قلعهای حمله آورده تا آن را مسخر سازند و قلعه نشنیان نیز برای جلوگیری، سخت به دفاع برخاستهاند. بگذریم که گاه و بیگاه، سنگهای بزرگ منجنیق نیز از سوی حامیان مهاجمان به باروهای قلعه فرود میاید.چون هر نبردی را پایانی است، پس باید راهی برای خلاصی از این جدال ٢٠ساله یافت. راه تنها تصرف قلعه نیست و یا هزیمت آنان که بر گرد آن جمع شده و سعی در گشودن آن دارند. باید عقلانیت به خرج داد. نباید از مردان سیاسی کشور تقلید کرد؛ غلبه بر حریف و حذف او تنها مسیر ممکن نیست. آیا راه میانه وجود دارد؛ شاید، به شرط آنکه چشمها را شسته و نگاهی دیگر به "واقعه" داشته باشیم. اشتغال، یک حق است و نه امتیاز. کسی که چهار سال جور استاد برده، تنها از آن کوشش، پاره کاغذی به نام مدرک نمیخواهد. او شغل میخواهد، خوبش را هم میخواهد. گناه هم نکرده که زمانه با او بر سر مهر نیست.در اینکه باید به این نیاز مهم پاسخی داد، هیچ حرفی نیست، سخن در فشاری است که تنها به کانون وکلا وارد میشود. چرا با آنکه دستگاه قضا از کمبود دادرس در رنج و زحمت است، حاضر به پذیرش هزاران جوان با استعداد در دادگستری، برای پایان دادن یکباره به مشکلی که ارباب رجوع را نیز به فغان آورده نیست؟ آیا ارباب ثبت اسناد کشور مایل به گشودن" حصن دست نایافتنی دفاتر اسناد رسمی" برای جذب خیل حقوقدانان شدهاند؟ آنچه باعث شده تا دژهای دستگاه قضا و توابع آن از سرازیر شدن جویندگان شغل در امان باشد چیست؟ وضع دیگر مشاغلی که رنگ و آبی داشته و خواهان فراوان، چگونه است؟ رشته طب در چه حال است؟ دانشکدههای طب به چه منوال روزگار میگذرانند؟ طبیبان چه می کنند؟ آیا یک ده بلایی که بر سر شغل وکالت آمده بر این پیشه نیز نازل شده است؟ آیا دانشکدههای طب، بیوقفه و مدام خط تولید اطباء بیکار را زنده و سرپا نگاه داشتهاند؟ آیا آن چه بر کانون و وکلا رفته جز ستمی است که بر ایتام میرود؟ اگر حق جز این است، چرا کانون وکلا چون مرغ عزا و عروسی، همیشه روانه قربانگاه است؟ بعضی گمان میکنند که قلعه نشینان در برج عاج آرمیده اند؛ آنچه این روزها مردم از تلویزیون و رادیو میبینند و میشنوند، کوششی در راه اثبات این مدعاست . وقتی مردم در زیر چرخ دندههای ماشین مهیب تورم و بیکاری گرفتار آمدهاند، دیدن وکلای مرفهای که هر روز کیسههایشان پرتر از دیروز است، چه بر سر روح و روان خسته آنان خواهد آورد؟ روزگاری حال شغل وکالت خوش بود، اقبال وکلا بود یا سازگاری روزگار ، که لقمه نانی میرسید با خورشتی به فراخور تواناییها. اما به برکت اقتصاد رو به ضعف کشور، سفره آنان نیز چون دیگر صاحبان حرف، کوچک شد و رنگ و برکت از آن رفت. امروز از آن وکالت سمین جز پوست و استخوانی چسبیده به آن برجای نمانده است. کم نیستند کارآموزانی که به جای آرمیدن در سایه درختی پر برگ و بار، خود را در صحرایی بیآب و خشک یافتهاند. آنچه آنان از دور چشمهای جاری میدیدند، سرابی مواج بود؛ فریبنده و دور از دست. جز بخش کوچکی از وکلا، بقیه نیز وضع بهتری ندارند. حال در چنین شرایطی که توسعه کشور در حال توقف است و جیب مردم روز به روز خالیتر میشود، چه میتوان گفت و کرد. انصاف آن است که کانونهای وکلا تا میتوانند و مقدورات آنها اجازه میدهد، به سیاست جذب حداکثری روی آورند. خط قرمزی هم تعریف شود تا مصلحت این شغل و کرامت آن از بین نرود. مصلحتی که نفع جامعه نیز در آن لحاظ شده است. از آن سو، کسانی که سودای پوشیدن شولای وکالت را دارند و نیز حامیان با نفوذ آنان دریابند که هدف از این جوش و خروش، باید بر" سر کار آوردن" باشد و نه" سرکار گذاردن".
278 viewsHassan Malekian, 08:48
2022-09-01 11:09:45
حواسمون به خودمون و اطرافیان باشه!
@dr_robab_hamedi
@Sayehsokhan
303 viewsHassan Malekian, 08:09
2022-09-01 10:45:00
@Sayehsokhan
320 viewsHassan Malekian, 07:45
2022-09-01 06:27:36
آه از آن رفتگان بی برگشت...
غزل معاصر ایران در دو دههی اخیر، سه چهرهی شاخص و اثرگذار خود را از دست داد: حسین منزوی که در سال ۸۳ با مرگی زودهنگام درگذشت، سیمین بهبهانی که در سال ۹۳ در اوج بالندگی دیده از جهان فروبست و اینک هوشنگ ابتهاج که امروز در طلیعهی قرن پانزدهم به ابدیت پیوست. اگرچه غزلهای این سه شاعر بزرگ در نگاه، مضمون و سیاق زبان، تفاوتهای عمدهای با یکدیگر دارند، اما بعد از شهریار هر سهی این بزرگان را استوانههای غزل معاصر ایران میدانم. البته در دهههای اخیر غزلسرایان نامی دیگری نیز ظهور کردهاند و بر ذهن و زبان غزلسرایان معاصر تأثیر گذاشتهاند. اما به باور من هیچ کدام نتوانستند به مرتبهای نظیر جایگاه این سه شاعر فقید دست یابند. بدیهیست برای اثبات درستی این ادعا لازم است به ویژگیها و امتیازات غزل هر سهی این بزرگان اشاره شود. همینطور باید به خلاءها و نقایصی که در آثار سایر غزلسرایان معاصر (البته در مقایسه با این سه شاعر بزرگ) به چشم میخورد نیز پرداخته شود. اما چون بهانهی این نوشتار، خبر درگذشت استاد هوشنگ ابتهاج است، پرداختن به آن را به فرصتی دیگر موکول میکنم و در این مجال اندک، فقدان پیر و پیش کسوت غزل معاصر ایران زنده یاد هوشنگ ابتهاج را به همهی ایرانیان، فارسی زبانان و دوستداران زبان و ادب گرانسنگ فارسی تسلیت میگویم. امیدوارم غزلسرایان امروز با همت و تلاش و وسواس، بتوانند هرچه زودتر جای خالی آن بزرگوار و سایر پیش کسوتان صدرنشین را در صحن و سرای باشکوه اما داغدار غزل، پر کنند. هرچند جای خالی رفتگان بیبرگشتی چون هوشنگ ابتهاج به آسانی پر نخواهد شد.
افشين علا
@afshinala
@Sayehsokhan
479 viewsHassan Malekian, 03:27
2022-09-01 06:23:37
@Sayehsokhan
438 viewsHassan Malekian, 03:23
2022-09-01 06:19:25
گمان میکنم زیاد نیست در جهان پارهی خاکی به اندازهی ایران که حوادث به چشم دیده، از بوی گُلِ سرخ تا بوی خون...
چه بگوییم؟ آزموده است آنچه را که کورهی آزمایش، چرخشتِ زمان، در طیّ دورانی دراز از دستش برآمده و آن را بر سرِ یک قومِ سرسخت با صبرِ ایّوب بتوان آزمود!
#ایران_را_از_یاد_نبریم
.................................
خط: استاد غلامرضا جهانشاهی
.................................
@sarv_e_sokhangoo
@Sayehsokhan
442 viewsHassan Malekian, 03:19
2022-09-01 05:57:41
#صرفا_جهت_اندیشیدن
برای من ماجرای مردی را نقل کردند.
که دوستش به زندان افتاده بود و او شب ها بر کف اتاق میخوابید.
تا از آسایشی لذت نبرد که دوستش از آن محروم شده باشد.
چه کسی؟!
چه کسی برای ما برزمین خواهد خوابید؟!
#آلبر_کامو
@Sayehsokhan
430 viewsMahboubeh Jamshidi, edited 02:57