منو عشقم شما و همه

2016-10-30 20:26:05 جـَم کن بساط شاعریـَت را
تمام شـد ...!
دیروز با کسـی
وسطِ شهـر دیدمـَش ...! باز کردن / نظر دهید

2016-10-30 20:25:48 از امشب...
شعرهایم را
به حراج خواهم گذاشت
به چه درد میخورد؟؟
شعری که
هرگز تو را
عاشق نخواهد کرد! باز کردن / نظر دهید

2016-10-30 20:25:31 بعضی ها معمولین
اما پر از احساس
کم مینویسن ولی عمیق و تاثیر گذار
این معمولیا
یه مخاطب خاص دارن که اصلن معمولی نیست... باز کردن / نظر دهید

2016-10-30 20:25:19 عشق را تعریفی نیست !
اما این را بدان
هر آنچه عادی شود
عشق نیست ... باز کردن / نظر دهید

2016-10-30 20:25:07 تنها فرقِ ما،
همین تنهاییِ من است.
تو...
نه تنها نیستی، که تنها نیستی...! باز کردن / نظر دهید

2016-10-30 20:24:44 چـــــہ اعجازیست

بهار لب هایت

با هر بوسہ ڪہ مے ڪارے

گونہ هایم گل مے دهد


تقــــــــــدیم به باز کردن / نظر دهید

2016-10-30 20:24:27 آﻏﻮﺵ ﺗـــ ــﻮ
ﻣﺘﺮﺍﺩﻑ ﺍﻣﻨﯿﺖ ﺍﺳﺖ !
ﺁﻏﻮﺵ ﺗــ ــﻮ
ﺗﺮﺱﻫﺎےِ ﻣﺮﺍ مےﺑﻠﻌﺪ
ﺁﻏﻮﺵِ ﺗــ ــﻮ
یعنے ﭘﺎﯾﺎﻥِ ﺳﺮﺩﺭﺩﻫﺎ باز کردن / نظر دهید

2016-10-30 20:24:16 چقـــــد قشــــنگه
روز عروســــــــــیمون
تو آرایشگاه با یه استرس دخترونه،منتظـرت باشم
محو فڪـر ڪردن بہ آینـــــدمون
ڪـــــ یهـــــو ڪل آرایشگاه ڪَل میزنن شــــــــــاه دوماد اومــــــــــد.
میای داخل آرایشــــــــــگاه...
وای آقامو نگاه. فدای اون قدش و بالاش میشم تو دلـــــم.
یہــــــــــو با شوق فراوون همدیگرو بغــــــــــل میڪنیم.
میگے:دیدی تموم شد این سالای سخت؟ دیدی تنهات نزاشتم؟ دیدی شدی خانوم خونم؟ شدی تاج سرم.
بغضم میگیره...
میگے:اشــــــڪ نبینم تو چشــــاتا. چرا بغض ڪردی اخه کوچولو جانه من؟
با بغض بگم:آقایی جونم خــــــــــیلی دوسٺٺ دارم.
دستمو میگیری تو دستای بزرگت
پیشونیمو میبــــــــــوسی
میگي من عاشــــــــــــــــــــق این مظلومیتتم تـــــوله من.
زود بریــــــــــم جشن تا کار دســــــــــتت ندادم باز کردن / نظر دهید

2016-10-30 11:21:14 آغوش مردونه زیاده
دنبال قولای مردونه باش

باز کردن / نظر دهید