2022-01-22 19:27:43
روانپزشکی و روانطنزی
دكتر فربد فدائی
آنچه در این جا مورد بحث است، طنز بهعنوان یك سازوكار دفاعی روانی است كه در آن واقعیتی چنان ناخوشایند كه بهصورت مستقیم قابل بیان نیست، به شكلی ارائه میشود كه تبسمی هم بر لب مخاطب ظاهر گردد یا حتی باعث خنده شود.
برای نمونه به تقابل فقر و ثروت در طنز زیر توجه كنید:
«جوانی از اوناسیس میلیاردر معروف یونانی پرسید: برای رسیدن به رفاه و خوشبختی چه باید كنم؟ اوناسیس پاسخ داد: باید بیست سال مانند خر كار كنی و مثل سگ زندگی كنی! جوان پرسید: پس از آن میلیاردر میشوم؟ اوناسیس پاسخ داد: نه، اما به همان زندگی سگی عادت میكنی و احساس خوشبختی خواهی كرد!»
كانت و شوپنهاور نظریة ناهمخوانی را در مورد طنز بیان كردهاند. مصداق آن طنز زیر از نویسندة نكتهسنج ایرلندی، «جرج برنارد شاو» است:
«بانوی زیبارویی در مجلسی به برنارد شاو میگوید: آقای شاو! اگر ما با یكدیگر ازدواج میكردیم و فرزند ما زیبایی را از من و هوش را از شما به ارث میبرد، چه عالی میشد! برنارد شاو پاسخ میدهد: اما فكر كنید اگر هوش را از شما و زیبایی را از من به ارث میبرد چه فاجعهای میشد!»
خوب است در اینجا اشاره شود كه اصولا جمع ضدین باعث خنده میشود، خواه در طنز و خواه در شوخی. برای نمونه پسر كوچكی كه لباسهای پدر را به تن و كفش او را به پا كرده یا فرد بزرگسالی كه لباسهایی خیلی كوچكتر از اندازة خود به تن كرده است سبب خندة بینندگان میشود، از جمله به كت كوچك، شلوار گشاد و كفشهای بزرگتر از اندازة چارلز چاپلین میتوان اشاره كرد.
شوخی، فكاهه، هجو و واژههای مترادف آنها از سازوكار دفاعی روانی دیگری به نام جابهجایی حكایت میكند، به این نحو كه خشم یا تمایل جنسی فرد كه در صورت ابراز مستقیم مورد تنبیه قرار میگیرد، جابهجایی شده و بهصورت نیابتی توسط شوخی و بذله ارضا میشود. لطیفههایی كه در مورد اشتباهات افراد مشهور ساخته میشود از این قبیل است. چه طنز و چه شوخی، احساس رهایی و آرامش پدید میآورند و در نتیجه كاربردهای روانشناختی فردی و اجتماعی دارند.
در حكومتهای تمامیتخواه و دیكتاتوری، طنز و شوخی رواج دارد و مردم با استفاده از آن تا حدودی احساس آرامش میكنند. در حكومت كمونیستی اتحاد شوروی كه مردم از ابراز عقیده محروم بودند این طنز ساخته شد:
«مردی در میدان سرخ مسكو تظاهرات یكنفرهای به راه انداخته بود و فریاد میكشید: خروشچف (كه در آن زمان رئیس حزب كمونیست اتحاد شوروی بود) احمق است! مأموران پلیس او را دستگیر كردند. این مرد محاكمه و به سه سال و سه روز زندان محكوم شد. سه روز به علت تظاهرات بدون مجوز و سه سال به علت افشای اسرار محرمانه مملكتی!»
طبق «نظریه تعارض گریك و منون»، فرد زمانی میخندد كه همزمان عواطف متضادی را حس كند. برای نمونه در داستان لباسهای امپراتور از كریستیان اندرسن، زمانی كه امپراتور با لباس خیالی و در واقع برهنه جلوی جمع ظاهر میشود، مردم همزمان احساس ترس و احساس رضایت و تلافی میكنند كه برآورد آن به صورت خنده ظاهر میشود.
فروید ساز وكارهای مورداستفاده در شوخیها و طنز را ادغام و جابهجایی میداند. یك نمونه از این وضعیت:
«در زمان جنگ جهانی دوم، رئیسجمهور آمریكا در خانة شمارة 10 داونینگ استریت به ملاقات چرچیل نخستوزیر انگلستان میرود. چرچیل كه در حمام بود چون خبر آمدن رئیسجمهور را شنید برهنه نزد او رفت و در برابر تعجب او گفت: ما انگلیسیها چیزی را از دوستان آمریكایی خود پنهان نمیكنیم!»
طنز در ادبیات ایران از دیرباز سابقه داشته است. شاعرانی چون سعدی، مولوی و حافظ در لابهلای نثر و نظم و اشعار فاخر خود از طنز نیز بهره جستهاند. سعدی به گفتة خویش، «داروی تلخ نصیحت را به شهد ظرافت به هم آمیخته» و از جمله گفته است:
«پادشاهی حكیمی را گفت: از عبادتها كدام فاضلتر است؟ گفت: تو را خواب نیمروز تا در آن مردم دمی بیاسایند!»حافظ میفرماید:
« ناصح به طعنه گفت كه رو ترك عشق كنمحتاج جنگ نیست برادر، نمیكنم!»عمدة شهرت عبید زاكانی به مناسبت آثار منظوم و منثور طنز اوست. برخی شاعران هم چون سوزنی سمرقندی به هجو و هزل معروف هستند.
بین دو نیمكره مغزی از نظر ادراك طنز تفاوت وجود دارد. نیمكره راست محتوای طنز را درمیِیابد و نیمكره چپ با شكل و ساختار طنز سر و كار دارد. بهطور كلی نیمكره راست، محل دریافت و صدور عواطف و هیجانات است. نوآوری و تخیل از آن برمیخیزد. نیمكره چپ با منطق، زمان و زبان سر و كار دارد.
طنز و شوخی سبب ترشح هورمون اندورفین میشود كه سبب احساس رضایت میگردد. همچنین از ترشح هورمونهای موجد اضطراب كاسته و قدرت سامانه ایمنی بدن را در برابر بیماریها میافزاید.
تلخیص از #تحلیل_اجتماعی
https://t.me/tahlyleejtemaaey
متن کامل
http://www.bookcity.
org/detail/29133/root/poetry
5.4K viewsedited 16:27