Get Mystery Box with random crypto!

اندیشه و حرکت

لوگوی کانال تلگرام thinkthenmove — اندیشه و حرکت ا
لوگوی کانال تلگرام thinkthenmove — اندیشه و حرکت
آدرس کانال: @thinkthenmove
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 2.32K
توضیحات از کانال

کانالی برای دریافت اندیشه های انگیزشی در حوزه های اقتصادی، مالی، مدیریتی و کارآفرینی
ادمین: @AmirabbasZinatbakhsh
MBA(Finance)&Chartered Islamic Finance Professional
مشاور توسعه کاروکسب، نویسنده و سخنران
amirabbaszinatbakhsh.blogfa.com/posts

Ratings & Reviews

2.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها

2022-08-25 18:21:29 بازی متناهی یا بازی نامتناهی؟!

... ادامه

بگذارید یک داستان واقعی برای شما تعریف کنم. من در یک اجلاس آموزشی برای مایکروسافت سخنرانی کردم. همچنین در اجلاس آموزشی برای اپل سخنرانی کردم.
در اجلاس آموزشی مایکروسافت (در زمان استیو بالمر)، می‌توانم بگویم که ٧٠ درصد از مدیران حدود ٧٠ درصد از سخنرانی‌های خود را صرف صحبت در مورد چگونگی شکست دادن اپل کردند.
در اجلاس آموزشی اپل، ١٠٠ درصد از مدیران آنها ١٠٠ درصد از سخنرانی های خود را صرف صحبت در مورد چگونگی کمک به معلمان در تدریس و نحوه کمک به دانش آموزان در یادگیری کردند!
یکی متناهی و دیگری نامتناهی بازی می کند. حدس بزن! کدام یک ناامید می شود؟
در پایان صحبت من در مایکروسافت، آنها به من هدیه دادند. آنها مایکروسافت Zune جدید خود را به من هدیه دادند. و اجازه دهید به شما بگویم! چیز فوق العاده ای بود! زیباترین تکه فناوری بود که تا به حال استفاده کرده بودم! رابط کاربری باورنکردنی بود، طراحی عالی بود، من کاملا آن را دوست داشتم! استفاده از آن آسان بود، پر جلوه و زرق و برق دار بود! شگفت آور بود! در حالی که در صندلی عقب تاکسی با یکی از مدیران ارشد اجرایی اپل نشسته بودم گفتم: می دانید که مایکروسافت Zune جدید خود را به من داده است. خیلی بهتر از آی پاد تاچ شما! آن مرد رو به من کرد و گفت: شک ندارم! گفتگو تمام شد!

بازیکن نامتناهی می فهمد که گاهی جلوتر هستید، گاهی اوقات عقب هستید. گاهی اوقات، محصول شما بهتر است، گاهی اوقات، بدتر! هدف این نیست که هر روز بهترین باشید، هدف این نیست که هر روز از رقبای خود پیشی بگیرید. این حرفها مال یک بازی محدود است!

رقیب اصلی من کیست؟
https://t.me/ThinkThenMove/134

اگر در آن زمان به مایکروسافت می‌گفتم که آی‌پاد تاچ جدید را دریافت کردم، بسیار بهتر از Zune شماست، آنها می‌گفتند: آیا می‌توانیم آن را ببینیم؟ چه کاری انجام می‌دهد؟ و به شکل بی وقفه به واکنش خود ادامه می دادند!
بازیکنان محدود، بازی می کنند تا شرط بندی شوند تا افراد اطراف خود را شکست دهند. بازیکنان نا محدود، برای بهتر بودن از خودشان بازی می کنند.
آنها هر روز از خواب بیدار می شوند و می گویند که چگونه ما شرکت خود را امروز نسخه ای بهتر از دیروز آن کنیم؟ چگونه می توانیم محصولی را در این هفته ایجاد کنیم که بهتر از محصول هفته گذشته مان باشد؟ ما هم باید بازی نامتناهی را انجام دهیم.
موضوع؛ رتبه یکم بودن نیست. مهم این نیست که در توییتر فالوورهای بیشتری نسبت به دوستان خود داشته باشید. موضوع؛ پشت سر گذاشتن دیگران نیست! موضوع؛ در مورد چگونگی پیشی گرفتن از خود است! موضوع، فروش کتاب های بیشتر یا دریافت بازدیدهای TED بیشتر از دیگران نیست، بلکه این است که چگونه مطمئن شوید آثاری که تولید می کنید بهتر از کارهایی است که قبلا تولید کرده اید. شما رقیب خود هستید! و این چیزی است که تضمین می کند که شما در بازی، طولانی ترین مدت بمانید و این همان چیزی است که باعث می شود شادی پیدا کنید! زیرا
شادی ها نه از مقایسه، بلکه از پیشرفت حاصل می شود!

سایمون سینک‌؛ کوچ بیزنس، نویسنده و سخنران انگیزشی
امیرعباس زینت بخش

کانال اندیشه و حرکت
@ThinkThenMove
209 views15:21
باز کردن / نظر دهید
2022-08-25 18:20:38 بازی متناهی یا بازی نامتناهی؟!

در تئوری بازی؛ دو نوع بازی داریم: بازی متناهی و بازی نامتناهی!

در بازی متناهی؛ بازیگران مشخص، قوانین ثابت، و روی اهداف از قبل توافق می گردد. مثل بازی بیس بال.
در بازی بیس بال توافق می کنیم که قوانین چه هستند و در پایان ٩ دوره یا ست بازی؛ هر کسی که دویدن بیشتری داشته باشد، برنده اعلام شده و بازی تمام می شود.
هیچ کس نمی گوید صبر کن صبر کن صبر کن! اگر بتوانیم ٣ ست دیگر بازی کنیم، می‌دانم که می‌توانیم پیروز شویم.
این اتفاق نمی افتد! ما در بازی بیس بال یا یک بازی متناهی؛ برنده و بازنده داریم.

بازی دیگر، بازی نامتناهی است. در این بازی؛ هم بازیکنان شناخته و هم ناشناخته تعریف می شوند، قوانین قابل تغییر هستند و هدف؛ حفظ بازی، و بازی برای تداوم یا ادامه بازی است!
وقتی یک بازیکن محدود را در مقابل یک بازیکن محدود قرار می دهیم، سیستم پایدار است مانند بازی بیس بال.
وقتی یک بازیکن نامحدود را در مقابل یک بازیکن نامحدود قرار می دهیم، سیستم باز پایدار است؛ مانند جنگ سرد! زیرا هیچ برنده یا بازنده ای وجود ندارد. بنابراین، ما آنرا حفظ می کنیم و به بازی ادامه می دهیم تا آن را پایدار نگه داریم.
از آنجایی که در یک بازی نامحدود هیچ برنده یا بازنده ای وجود ندارد، اتفاقی که می افتد این است که بازیکنان وقتی اراده یا منابع لازم برای بازی را تمام می کنند، آنرا ترک می کنند. سپس، آنها توسط بازیکنان دیگر جایگزین می شوند و از زمانی که بازیکنان تغییر می کنند و جایگزین می شوند، بازی تداوم می یابد. (مثل بازی تجارت بین الملل که با حذف چند کشور، متوقف نمی شود و به راحتی، بازیکن جایگزین شروع به بازی می کند.)
مشکل زمانی پیش می‌آید که شما یک بازیکن محدود را در مقابل یک بازیکن نامحدود قرار می‌دهید! زیرا بازیکن محدود برای بردن بازی می‌کند و بازیکن نامتناهی برای ماندن در بازی! بازیکن محدود، همیشه ناامید می شود زیرا خود را در باتلاق و اوضاع بسیار دشوار می بیند. به عنوان مثال، ایالات متحده در جنگ ویتنام؛ ایالات متحده برای پیروزی می جنگید، ویتنامی ها برای زنده ماندن برای زندگی خود و برای مردم خود! نمونه دیگر؛ اتحاد جماهیر شوروی در جنگ افغانستان است! اتحاد جماهیر شوروی برای شکست دادن مجاهدین می جنگید، در حالی که مجاهدین تا زمانی که برای مردمش لازم بود می جنگیدند!

حالا بیایید به بازی تجارت نگاه کنیم. بازی تجارت طبق تعریف خود یک بازی نامتناهی است. قبل از اینکه هر شرکتی در این سیاره وجود داشته باشد، از قبل وجود داشته است و از تمام شرکت‌های روی این سیاره هم بیشتر خواهد بود.
اما اگر به حرف‌های اکثر شرکت‌ها گوش دهید، آنها نمی‌دانند در چه بازی ای هستند آنها فقط می گویند که می خواهند شماره یک باشند. بر اساس چه معیارهایی؟ بر اساس کدام چارچوب زمانی؟ درآمد؟ سهم بازار؟ متر مربع؟ تعداد کارکنان؟ بر اساس چه مدت زمانی؟ یک فصل؟ یک سال؟ ۵٠ سال؟ چه کسی با آن استانداردها موافقت کرده؟ شما نمی توانید ناگهان خودسرانه بگویید "ما شماره یک هستیم" در حالی که هیچ کس دیگری با آن استانداردها موافقت نکرده است!
شکست دادن رقبا بی معنی است! برخی از شرکت ها رقبای خود را مطالعه می کنند و سعی می کنند از آنها پیشی بگیرند. با این حال، ما هرگز از شرکتی نشنیده ایم که توسط رقبایی که می شناسند، سقوط کرده باشد. آنها همیشه توسط رقبایی که نمی شناسند از بین می روند.
آیا فکر می کنید شرکت مای اسپیس می دانست که فیس بوک وجود دارد؟ آن موقع نگران فرندستر بودند!
شما نمی توانید با مطالعه رقبای خود تصمیمات استراتژیک بگیرید بلکه می توانید تصمیمات تاکتیکی بگیرید. به همین دلیل است که وقتی به روشی که اکثر شرکت ها بازی می کنند گوش می دهید، آنها در بازی اشتباه هستند. به همین دلیل ناامید می شوند!

سازمان های بزرگ می دانند که برای ماندن در بازی، بازی می کنند. به عنوان مثال، جیمز دی سینگال، یکی از بنیانگذاران و مدیر عامل سابق Costco؛ یک زنجیره خرده فروشی بین المللی، گفت که وال استریت در حال کسب و کاری است که یک فصل از سال را می سازد، اما ما در کسب و کار ساختن شرکت برای ۵٠ سال آینده هستیم.

درک این موضوع که بدانید در چه بازی ای هستید (متناهی یا متناهی)، نوع تصمیم گیری شما و نوع نگاه شما به جهان را به شدت تغییر می دهد. این یک ساختار و اصل فوق العاده قطعی است.

@ThinkThenMove

ادامه...
215 views15:20
باز کردن / نظر دهید
2022-07-29 13:29:55
به راستى كه مردم بنده دنيا هستند و دين لقلقه زبان آنهاست،
تا جايى كه دين وسيله زندگى آنهاست، دين دارند!
و چون در معرض امتحان قرار گيرند، دينداران كم مى شوند!

امام حسین (ع)

@ThinkThenMove
232 views10:29
باز کردن / نظر دهید
2022-07-23 13:23:32 زیباترین ساختمان و سازه جهان در دوبی
نمایشگاه موزه آینده

این سازه هفت طبقه که به شکل چشم (سمبل دیدن آینده) طراحی شده، توسط بنیاد آینده دوبی ساخته شده و سه جمله عربی از جملات حاکم دوبی شیخ محمد بن راشد آل مکتوم روی آن‌ نقش بسته است:

We may not live for hundreds of years, but the products of our creativity can leave a legacy long after we are gone.
ما ممکنه برای صدها سال زندگی نکنیم، اما محصولات خلاقیت ما میتونن مدتها بعد از رفتن ما؛ از خود میراثی بجا بذارن!

The future belongs to those who can imagine it, design it and execute it.
آینده متعلق به اوناییه که میتونن اونو تصور کنن، طراحی کنن و اجرا کنن!

The future does not wait. The future can be designed and built today.
آینده منتظر نمیمونه! آینده میتونه امروز طراحی و ساخته بشه!

اینجا خوبه یادی کنیم از جمله معروف بنیان گذار مدیریت مدرن؛ جناب پیتر دراکر:

The best way to predict the future is to create it!
بهترین راه پیش‌بینی آینده اینه که (همین امروز) خلقش کنیم!

کانال اندیشه و حرکت

@ThinkThenMove
954 viewsedited  10:23
باز کردن / نظر دهید
2022-02-19 15:00:27 داستان یک بهشت مالی

طبق آمار جامعه دارندگان مدرک CFA سنگاپور؛ ٣۶۶۵ نفر از ٢٠١۴٠٠ فعال بازار مالی این بازار، داری این مدرک حرفه ای هستند!

صندوق توسعه ملی سنگاپور یا GIC؛ ٧۴۴ میلیارد دلار دارایی تحت مدیریت دارد که ٨٠ درصد آن از داخل کشور مدیریت می‌شود و البته این اقتصاد، یک صندوق سرمایه گذاری دولتی دیگر هم دارد بنام هلدینگ Temasek با ۴٠۵ میلیارد دلار دارایی تحت مدیریت.
یعنی این دولت شهر کوچک که یک دو هزار و سیصدم ایران است، برای آینده جمعیت ۵.٧ میلیون نفری خود؛ فعلا ١.١۵ تریلیون دلار سرمایه گذاری و پس انداز کرده است!
ماموریت این صندوق‌؛ حفظ و رشد قدرت خرید ذخایر مالی کشور با هدف رسیدن به بازدهی بالاتر از تورم جهانی طی یک افق ٢٠ ساله می باشد. این صندوق با ١۵٠٠ پرسنل در ١٠ مرکز مهم سرمایه ای جهان از آمریکا گرفته تا استرالیا و چین و ژاپن، دفاتر فعال دارد.

در حال حاضر بالغ بر ۴.٧ تریلیون دلار دارایی در جهان توسط مدیران مستقر در سنگاپور مدیریت می شود!

درآمد سرانه این اقتصاد ٣۴٠ میلیارد دلاری؛ حدود ۶٠ هزار دلار است.
ثروت ٢٧٠ هزار نفر بین ١ تا ۵٠ میلیون دلار و ١٣۶١ نفر بالای ۵٠ میلیون دلار دارند که ثروت ۶٠ نفر از آنها بیش از ١ میلیارد دلار می باشد.

سنگاپور به لحاظ سهولت انجام کاروکسب؛ در جایگاه دوم جهان و به لحاظ سلامت اداری در میان ١٨٠ کشور جهان در جایگاه چهارم است.

رتبه اعتباری بین المللی سنگاپور؛ AAA یعنی امن ترین بازار و بورس آن یعنی SGX؛ با بنچ مارک شاخص های سهام چین و هند و ژاپن و آ سه آن؛ نقد ترین بازار جهانی محسوب می گردد.
در SGX که پیشرفته ترین بازار بورس آسیا‌ می باشد؛ کلیه عملیات لیست کردن، معامله، تسویه، سپرده گذاری و خدمات داده و اطلاعات برای ۴٠ درصد شرکت های لیست شده و ٨٠ درصد اوراق قرضه خارج از این بازار، به وقوع می پیوندد!

... و حرف آخر اینکه همانگونه که در اول متن آمد؛ سرمایه انسانی با کیفیت و ذهنیت عالی؛ اول و آخر داستان این بهشت مالی در جهان است!

امیرعباس زینت بخش
کانال اندیشه و حرکت

@ThinkThenMove
4.6K viewsedited  12:00
باز کردن / نظر دهید
2021-12-22 15:34:00 نقش آفرینی اسپک ها در توسعه استارت آپ ها و رونق بورس

در اخبار بورس نیویورک، هفته پیش اعلام شد؛ سهام شرکت هواپیمایی Joby Aviation Inc با نماد JOBY پس از ادغام با یک "شرکت به مقصد خاص تصاحب" یا Special Purpose Acquisition Company یا SPAC با جهش ٢٠ درصدی به ١٠.۶٢ دلار رسید.

تاکسی های برقی هوایی عمودپرواز یا eVTOL این شرکت قادر به حمل ۴ مسافر و یک خلبان و به مسافت ٢۴٠ کیلومتر با هر بار شارژ و با سرعت ٣٢٠ کیلومتر در ساعت می باشد.
بویینگ، ایرباس، هیوندای و تویوتا؛ بازیگران و رقیبان اصلی این صنعت می باشند که سهام این شرکت ها به جهت سرمایه گذاری آنها در صنعت eVTOL مورد استقبال سرمایه گذاران قرار گرفته است.
نا گفته نماند که شرکت آمازون هم هواپیماهای ترابری برقی عمودپرواز یا eVTOL خود را با نام Alia توسعه داده که ادعا می کند خیلی زودتر از عمومی شدن تاکسی های eVTOL؛ تجاری و عمومی شوند. این کارگوهای هوایی تماما برقی و شارژی قادر خواهند بود تا وزن ۵٧٠ کیلوگرم بار را تا مسافت ٣٢٠ کیلومتر و با سرعت ۴٠٠ کیلومتر در ساعت جابجا کنند!

سهام رقیب شرکت جابی؛ یعنی آرکر یا Archer Aviation Inc هم پس از انجام معامله با یک اسپک در ماه سپتامبر امسال در بورس نیویورک با نماد ACHR لیست گردید.

اسپک چیست؟
اسپک ها یا شرکت های چک سفید (به این جهت که سرمایه گذاران، ایده ای در خصوص اینکه سرمایه آنها در چه شرکتی بکار گرفته خواهد شد) در بورس ها به منظور تصاحب یا ادغام با یک استارت آپ، توسط افراد خبره در یک حوزه، تاسیس و در بورس عرضه اولیه و لیست می شوند و به محض انجام موفق معاملات، شرکت های ادغام یا تصاحب شده؛ در واقع عرضه اولیه می شوند! موسسان و بانیان اسپک ها، در ابتدا شرکت هایی را برای تصاحب یا ادغام مد نظر دارند اما به منظور عدم افشای اطلاعات محرمانه در فرایند عرضه اولیه، در خصوص اهداف مورد نظر، نامی اعلام نمی کنند.
نکته قابل توجه اینکه ​SPAC ها بیش از سه دهه است که در بازارها وجود دارند اما اخیرا تعداد آنها به شکل فزاینده ای رو به گسترش می باشد.
به عنوان مثال؛ در سال ٢٠١٠ تنها ٢ اسپک وارد بازار شدند و در سال ٢٠٢٠ تعداد ٢۴٧ اسپک وارد عرصه شده اند و توانسته اند ٨٠ میلیارد دلار سرمایه گذاری جذب کنند و تنها در فصل اول ٢٠٢١ تعداد ٢٩۵ اسپک توانسته اند ٩۶ میلیارد دلار سرمایه جذب نمایند!
اسپک ها هیچ عملیات اجرایی ندارند و همانگونه که گفته شد، در خصوص شرکت مورد هدف هم هیچ اظهار نظر علنی و رسمی صورت نمی گیرد!
رنج سرمایه گذاران در این شرکت ها؛ از پی ای ها (Private Equities) گرفته تا سرمایه گذاران خرد می باشند.
پس از تامین مالی، اسپک ها نهایتا ٢ سال فرصت دارند تا وجوه بدست آمده را برای ادغام یا تصاحب استفاده کنند و طی این دو سال و قبل از سرمایه گذاری، وجوه را در حساب سپرده سرمایه گذاری کرده (سود بدست آمده می تواند به عنوان سرمایه در گردش آنها بکار گرفته شود) و در صورت عدم انجام معامله، وجوه را به سرمایه گذاران بر می گردانند.

در پایان ذکر سه نکته حائز اهمیت است:

اولا؛ دوران نفت و انرژی های فسیلی به سرعت در حال اتمام است و هر کشوری بتواند از این تله خارج شده و پارادایم شیفت درستی به سمت انرژی های جایگزین و مبتنی بر فن آوری های نوین داشته باشد، خواهد توانست در عرصه تجارت بین الملل، سهم مناسبی داشته باشد. اینکه عمده توان مدیریتی کشور صرف فروش نفت و چانه زنی برای بدست آوردن پول آن می شود؛ زمانی نه چندان دور دیگر سالبه به انتفاء موضوع خواهد شد!
عمده نوآوری ها و پیشرفت های فن آوری جهان، مدیون استارت آپ ها و شرکت های خطرپذیر می باشد و راه های سرمایه گذاری سنتی با انتظار دریافت سود ثابت؛ جز به ترویج بانک ها و موسسات مالی شکننده در مقابل سیکل های رونق و رکود اقتصادی و عقب افتادن سرمایه از تورم و نقش آفرینی در رشد و توسعه نمی انجامد!
استارت آپ ها بدون تبادل فن آوری ها و مزیت های رقابتی بین المللی؛ نمی توانند منجر به جهش اقتصادی پایدار و کسب سهم در بازارهای بین المللی گردند.

... و در پایان اینکه امید است به زودی شاهد لانچ شدن اولین اسپک در بورس تهران باشیم.

امیرعباس زینت بخش
کانال اندیشه و حرکت

@ThinkThenMove

منتشر شده در پایگاه خبری بازار سرمایه ایران

https://sena.ir/news/75850/%D9%86%D9%82%D8%B4-%D8%A2%D9%81%D8%B1%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D9%BE%DA%A9-%D9%87%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B9%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D8%A2%D9%BE-%D9%87%D8%A7-%D9%88-%D8%B1%D9%88%D9%86%D9%82-%D8%A8%D9%88%D8%B1%D8%B3
1.1K viewsedited  12:34
باز کردن / نظر دهید
2021-11-28 06:15:56 از دیدگاه ذی‌نفعان، توجیه کمی وجود دارد. ممکن است استدلال شود که برای سرمایه‌گذاران، صکوک اطمینان از جریان نقدینگی، ریسک و در نتیجه بازده موردنیاز آنها را کاهش می‌دهد. از سوی دیگر، این به نوبه خود منجر به کاهش هزینه وجوه برای ناشران صکوک می‌شود. اما همین نتایج را می‌توان با صدور صکوک مرابحه یا اجاره به روشی کارآمدتر و ارزان‌‏‌تر به دست آورد. هر شرکت‌کننده آگاه در بازار باید بتواند ناسازگاری ساختار را ببیند. به خاطر داشته باشیم که اگرچه بدهی واقعا ارزان‌‏‌تر است، اما هزینه‌‏‌هایی نیز به همراه دارد. اهرم مالی ناشر افزایش می‌‏‌یابد، جریان‌‏‌های نقدی آن بی‌‏‌ثبات‌‏‌تر می‌شود و در برابر شوک‌‏‌های خارجی بسیار آسیب‌‏‌پذیرتر است. همان‌طور که شرکت‌ها بدهکارتر می‌‏‌شوند، هزینه‌‏‌های ناشی از خطرات سیستمی بالقوه برای جامعه وجود دارد.
همه اینها این سوال را مطرح می‌کند که چرا مقامات ناظر این اجازه را می‌دهند و دقیقا چه چیزی به دست می‌‏‌آید زمانی که اجازه داده می‌شود یک ابزار بدهی زیر حجاب سهام پنهان شود؟ شاید آنها بخواهند تنوع در ساختارهای صکوک را ببینند، اما این تنوع در برچسب‌‏‌گذاری است نه در ماهیت. موافقت مقرراتی با این رویه مانع از نوآوری و ارائه ابزارهای واقعی برای اشتراک‌‏‌گذاری ریسک می‌شود. به عنوان مثال، یک صکوک واقعا مبتنی بر مضاربه؛ دارای مشخصات ریسک - بازدهی است که انعطاف‌‏‌پذیری سهام را ارائه می‌کند، اما با کاهش زمان مشخص و محدودیت در سود و مالکیت. چنین مشخصات منحصربه‌فرد ریسک-بازده به طور معناداری به پرتفوی دارایی کمک می‌کند زیرا بازده صکوک همبستگی بسیار کمی با ابزارهای بدهی و حساسیت کمی به نرخ بهره دارد. برای جهانی که در بدهی غرق شده است، تامین مالی مبتنی بر تسهیم ریسک راهی است که باید پیموده شود. گزارش گروه 30 (G30 گروه مشاوره‌‏‌ای در امور اقتصاد بین‌الملل و پولی) در مورد احیای اقتصادهای پس از کووید، توصیه می‌کند که سیاستگذاران از بدهی اجتناب کنند و در عوض از سهام یا ابزارهای شبه سهام برای کمک به کسب و کارها و صنایع جهت خروج از باتلاق فعلی استفاده کنند. صکوک اشتراک ریسک مبتنی بر عقد مضاربه دقیقا با چنین نیازهایی مطابقت دارد. مالی اسلامی ابزارهایی را در اختیار دارد که به جهان کمک کند از مشکلات بدهی خود خارج شود. آنچه لازم است رویکرد، تفکر و آینده‌نگری به‌ویژه از سوی سیاستگذاران است تا ناشران را در جهت استفاده از آنها به جای بدهی سوق دهد.

امیرعباس زینت بخش
عبیدالله عصمت پاشا
880 views03:15
باز کردن / نظر دهید
2021-11-28 06:15:56 با توجه به موارد فوق؛ طبیعی است که اولا رشد بازار بدهی ادامه‌‏‌دار باشد و همچنان سیطره و استیلای این بازار بر بازار سهام برقرار باشد و دوم اینکه در چنین شرایطی؛ توسعه هر نوع ابزار مالی؛ چه با پسوند و چه بدون پسوند اسلامی مبتنی بر تسهیم ریسک در ساختارهای شبیه سهام، کاری چالشی خواهد بود!
در این میان؛ نظام مالی اسلامی هم می‌تواند راهی برای برون‌رفت از مشکلات کنونی ناشی از بحران بدهی به جهان ارائه دهد. قراردادهای مشارکت در ریسک یعنی مضاربه و مشارکت؛ جایگزین‌‏‌های مناسبی برای تامین مالی با بدهی ارائه می‌کنند. نظام مالی متعارف بر دو رکن اصلی، بدهی و سهام استوار است. در حالی که مالی اسلامی با فلسفه زیربنایی تامین مالی با ابزار سهام که در واقع تسهیم ریسک است، مشکلی ندارد، اما بدهی که در آن ریسک کار و کسب به وام‌گیرنده منتقل می‌شود و بازده آن به عنوان سود ثابت و مستقل از بازده کار و کسب از پیش تعیین شده است، ناعادلانه و ممنوع تلقی می‌شود. با این حال، با نگاهی به آنچه در حال انجام است، اینکه بگوییم مالی اسلامی از ابزارهای بدهی‌محور اجتناب می‌کند، دشوار است. بانکداری اسلامی مدت‌‏‌هاست به دلیل اتکا به قراردادهای بدهی برای تامین مالی مورد انتقاد قرار گرفته است، اما به نظر می‌رسد این موضوع در فضای بازار سرمایه نیز صادق است.
صکوک؛ ابزارهای بازار سرمایه منطبق با شریعت بوده که در واقع گواهی سرمایه‌گذاری هستند. صکوک بر اساس قراردادهایی مانند اوراق مرابحه و اجاره از اوراق قرضه تقلید می‌کند. یک صکوک اجاره با نرخ ثابت و با قیمت بازخرید از پیش تعیین شده می‌تواند یک جریان نقدی دقیقا مشابه یک اوراق قرضه که اصل و سود آن تضمین می‌شود و در فواصل مشخص کوپن می‌‏‌پردازد، داشته باشد. با این حال، یک صکوک که بر اساس قراردادهای تسهیم ریسک مانند مضاربه یا مشارکت ساختار یافته است، از ساختار سهام تقلید می‌کند؛ با این تفاوت که به لحاظ انقضا، پایان‌‏‌پذیر است، در حالی که سهام، تاریخ انقضا یا سررسید ندارد.
به‌رغم وجود گزینه‌‏‌های جایگزین، اکثریت قریب‌ به اتفاق صکوک تسویه نشده متعلق به دسته بدهی است. با توجه به موارد چهارگانه که در ابتدای این نوشتار ذکر شد و همچنین به دلیل پذیرش بازار، سهولت ساختار، سهولت در قیمت‌گذاری، سهولت در رتبه‌‏‌بندی و...، این نوع صکوک در بازار بر سایر ساختارها غلبه کرده است. چیزی که واقعا ناراحت‌‏‌کننده است این است که حتی اگر انتشار صکوک مبتنی بر تسهیم ریسک حداقل است، آنها اغلب دارای ویژگی‌‏‌هایی هستند که تسهیم ریسک را از بین می‌‏‌برند یا مانع آن می‌‏‌شوند و به طور موثر آنها را به ابزارهای بدهی مانند تبدیل می‌کنند.
یک مطالعه اخیر در دانشگاه بین‌المللی مالی-اسلامی اینسیف مالزی در مورد کلیه صکوک شرکتی صادر شده در این کشور طی یک دوره 15 ساله نشان داد که از 900 مورد، تنها 86 صکوک تحت ساختار مشارکت یا تسهیم ریسک است. در حالی که تمام این صکوک‌‏‌ها از نظر شکل و ظاهر؛ منطبق با شریعت بودند، اینکه آیا آنها واقعا از نظر ماهیت دارای خاصیت تسهیم ریسک هستند یا خیر، هدف مطالعه بود. متاسفانه، با وجود برچسب مضاربه یا مشارکت، حتی یک صکوک هم یافت نشد که واقعا ریسک به اشتراک گذاشته شود.
همه دارای بندهایی بودند که ویژگی اشتراک ریسک را از بین می‌‏‌برد و ویژگی‌‏‌هایی را معرفی می‌کرد که محدودیت‌های الزام‌آور بدهی را داشت. به عنوان مثال، از طریق استفاده از الزامات بازپرداخت سرمایه ثابت از جمله ارزش اسمی، مشخص کردن پیش‌پرداخت سود، استفاده از حساب‌‏‌های ذخیره برای هموارسازی پرداخت‌‏‌ها و ارائه وثیقه؛ منجر به این می‌شود که ابزار تسهیم ریسک همچون ابزار بدهی رفتار کند. حدود 97‌درصد آنها ناشر را ملزم به بازخرید صکوک به ارزش اسمی آن در سررسید می‌کردند، دقیقا مانند اوراق قرضه!
آشکارترین مورد؛ استفاده از ویژگی موسوم به تنازل بود که به موجب آن سرمایه‌گذاران صکوک موافقت می‌کنند از بازدهی بالاتر از آستانه از پیش تعیین‌‏‌شده چشم‌‏‌پوشی کرده و در ازای آن، ناشر متعهد شد که هرگونه کسری سود زیر آستانه مورد انتظار را جبران کند. 93‌درصد صکوک نمونه بررسی شده دارای این ویژگی تنازل بود. چنین پیکربندی مجددی، با منطق شرع مبنی بر اینکه بازده باید وابسته به درآمد کسب‌وکار اصلی باشد و نباید از آن جدا باشد، در تعارض است.

پس چرا این اتفاق می‌افتد؟ توضیح اینکه چرا یک صکوک باید بر اساس یک قرارداد مبتنی بر ساختار سهام (مضاربه/ مشارکت) ساخته شود، تا پس از آن تحت محدودیت‌هایی قرار گیرد که آن را شبیه بدهی می‌کند، دشوار است.
713 views03:15
باز کردن / نظر دهید
2021-11-28 06:15:56 https://www.donya-e-eqtesad.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%A8%D9%88%D8%B1%D8%B3-6/3820006-%D9%88%D9%82%D8%AA%DB%8C-%D8%A8%D8%AF%D9%87%DB%8C-%D9%84%D8%A8%D8%A7%D8%B3-%D8%B3%D9%87%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D8%AA%D9%86-%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D9%86%D8%AF


وقتی بدهی، حجاب سهام به تن می کند!

یادداشت بنده و پروفسور عصمت پاشا در روزنامه دنیای اقتصاد؛ امروز یکشنبه ٧ آذر ١۴٠٠

با عبور بازار بدهی جهانی از مرزهای متعارف و نزدیک شدن مقیاس آن به حجم 300 تریلیون دلار (حدود 5/3 برابر تولید ناخالص داخلی) که بیش از 3 برابر اندازه بازار سهام جهان است، این سوال مطرح می‌شود که چرا تا این حد انتشار اوراق قرضه و وام مورد استقبال قرار گرفته و نسبت به سهام، بیشتر مورد استقبال ناشران است. در این خصوص می‌توان به 4دلیل عمده آن اشاره کرد.

عدم‌رقیق‌‏‌شدگی مالکیت

بزرگ‌ترین مزیت وام و اوراق قرضه نسبت به سهام برای قرض‌‏‌گیرنده این است که موجب رقیق‌شدگی (Dilution) مالکیت و درآمدهای آتی نمی‌شود. به همین جهت شرکت‌هایی که دارایی‌‏‌های متمرکز فراوان دارند، تمایل به اهرم مالی بالاتر داشته و به همین دلیل است که شرکت‌ها برای تامین مالی پروژه‌‏‌هایی با ریسک پایین و سود بالا از وام یا اوراق قرضه استفاده کرده و برای پروژه‌‏‌های با ریسک بالا اوراق سهام منتشر می‌کنند، چراکه سهام به جهت دائمی بودن و نداشتن سررسید، موجب رقیق‌‏‌شدگی دائمی مالکیت سهامداران (تا انحلال شرکت) شده و سهامداران؛ مالک دارایی‌‏‌های آزاد و دور از دسترس سایر طلبکاران هستند. این در حالی است که در اوراق قرضه یا وام، میزان مطالبه قرض‌‏‌دهنده و زمان مطالبه ثابت و از پیش تعیین شده است.

پشتیبانی نظام مالیاتی

اوراق قرضه از حمایت نظام مالیاتی بهره می‌‏‌برند. همان‌طور که اشاره شد، به جهت عدم‌مشارکت در ریسک پروژه، اوراق قرضه ارزان‌‏‌تر است. اما تنها ارزان‌‏‌تر بودن، آنها را مطلوب نمی‌‏‌کند. در حقیقت مطلوبیت آنها زمانی‌‏‌ است که مالیات وارد معادله شده و اوراق بدهی معاف از مالیات راه خود را از اوراق سهام جدا می‌کنند. اهرم شرکت‌های قرض‌گیرنده به منظور برخورداری از چتر حمایتی مالیاتی دولت‌‏‌ها یک آربیتراژ مالیاتی ایجاد می‌کند که در آن دولت‌‏‌ها مالیات اخذ شده را به آنها باز می‌‏‌گردانند. به همین جهت است که در تئوری مدیگلیانی و میلر (Modigliani & Miller or MM) ارزش شرکت‌هایی که اوراق قرضه منتشر می‌کنند به جهت برخورداری از حمایت مالیاتی دولت، بالا می‌رود. در تحلیل MM تفاوت ارزش شرکت دارای اهرم یا بدون اهرم؛ منوط به ارزش کنونی مقدار حمایت و معافیت مالیاتی آینده است.

افزایش نرخ بازدهی حقوق صاحبان سهام

یکی دیگر از دلایل استفاده شرکت‌ها از اوراق بدهی یا وام این است که اهرم مالی موجب بالا رفتن نرخ بازده حقوق صاحبان سهام یا ROE می‌شود. دلیل آن این‌‏‌ است که سهامداران در عایدی و درآمد کل دارایی‌‏‌های شرکت حتی آن دارایی‌‏‌هایی که با قرض تامین مالی شده‌‏‌اند، سهیم هستند. بنابراین ROE شرکتی که دارای اهرم مالی است، از شرکتی که دارای اهرم مالی نیست، بالاتر است. البته شرکتی که دارای اهرم مالی بالاتر است، از ریسک بالاتری نیز برخوردار بوده و سهامداران در کنار کسب سود بیشتر، متعهد و مجبور به دقت در عملیات پروژه و نیز پرداختن دیون و بدهی‌‏‌ها در زمان‌‏‌های مقرر هستند.

کاهش تعارض منافع و هزینه نمایندگی

در حاکمیت شرکتی مدرن، مالکیت از مدیریت شرکت‌ها جدا شده و مالکان با استخدام افراد متبحر و با تجربه، عنان مدیریت شرکت خود را به دست آنها سپرده و هر کسی به ایفای نقش تخصصی و قانونی خود می‌‏‌پردازد. مساله تعارض منافع (Conflict of Interest) و مشکل نمایندگی (Agency Problem) از همین نقطه آغاز می‌شود. در شرکت‌های بدون اهرم یا دارای اهرم مالی کم، جریان نقدینگی آزاد زیادتری (نسبت به شرکت‌های دارای اهرم) در دسترس مدیران قرار می‌گیرد و به جهت عدم‌تعهدات مالی نسبت به قرض‌‏‌دهندگان خارج از شرکت، دست آنها در مصرف منابع نقدی بازتر است و احتمال سوءاستفاده از آن بالاتر می‌رود. سهامداران این شرکت‌ها، برای کنترل و کاهش ریسک تخلفات و اتلاف منابع مالی توسط مدیران اجرایی، از تامین مالی توسط اوراق قرضه یا وام و متعهد کردن مدیران به پرداخت اصل و سود، بهره می‌‏‌گیرند. از طرف دیگر، شرکت‌هایی که دارای اهرم مالی بالا هستند، همچنان تمایل به افزایش اهرم مالی دارند چراکه علاوه بر ایجاد محدودیت برای مدیران اجرایی، میزان ریسک ضرر آنها محدود به میزان سرمایه و سهم آنها در شرکت بوده و از طرف دیگر در سود کل دارایی‌ها از جمله آنهایی که با اوراق قرضه تامین مالی شده‌اند، سهیم هستند.
567 views03:15
باز کردن / نظر دهید
2021-10-31 18:53:07
ایلان ماسک ٣٠٢ میلیارد دلاری

بر مبنای شاخص میلیاردرهای بلومبرگ، پنجشنبه گذشته، ثروت جناب ایلان؛ سلطان خودروهای برقی جهان‌ با برند Teslaو همچنین موسسSpaceX و NeuralinkوOpenAIو...؛ به ٣٠٢ میلیارد دلار رسید و همون روز، در چارچوب بسته سیاستی داخلی دولت بایدن صحبت از اخذ مالیات ویژه از ٧٠٠ میلیاردر آمریکا مطرح شد(در صورت تصویب، او باید ۵٠ میلیارد دلار بده!)که واکنشش این بود:
فراموشش(ولش) کن! برنامه من اینه که با این پول، مردم رو ببرم مریخ تا نور آگاهی حفظ بشه!

در این کارزار، اونی که هم و غم و تمرکزش روی کندنه؛ هرگز حریف طرفی نمیشه که تمرکز و هدفش، کندن مردم از زمین و بردنشون به فضا و رشد دادنشونه!
اولی ته آرزوش ۵٠میلیارد دلاره و دومی آرزوش ته نداره و ۵٠میلیارد دلار خمس مالشم نمیشه!
اولی تمرکزش روی کمبوده و دومی تمرکزش روی فراوانی و وفور نعمته!
اولی از کسری بودجه و خوردن کفگیر به ته دیگ می‌ترسه و دومی ترس در وجودش نیست و میگه کل مالم رو برای اهدافم بدم و صفر بشم مهم نیست... دوباره بهترشو میسازم!
اولی هدفش پوله و دومی پول در خدمت هدفشه!

امیرعباس زینت بخش
کانال اندیشه و حرکت

@ThinkThenMove
1.1K viewsedited  15:53
باز کردن / نظر دهید