Get Mystery Box with random crypto!

رو به درون

لوگوی کانال تلگرام towardinside — رو به درون ر
لوگوی کانال تلگرام towardinside — رو به درون
آدرس کانال: @towardinside
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 1.76K
توضیحات از کانال

@towardinside

Ratings & Reviews

3.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها

2022-08-01 18:16:45 https://www.instagram.com/p/CguDwKJN8Ip/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
@towardinside



اتاق من، یک اتاق «ریخت و پاش» قلمداد می‌شود.
البته روی زمین چیزی نیست. تمیز است. اما روی میزها و داخل کمدها، معلوم نیست چه خبر است. انبوهی از لوازم و اشیاء، که هر کدام‌شان را هر بار وقتی می‌خواهم فیصله‌بخشی کنم و مکانی نهایی برای آن در نظر بگیرم، دو مرحله در پیش دارم.

مرحله‌ی اول: برمی‌دارمش، یک نسبتی با آن شیء برایم تداعی می‌شود. یک خاطره‌ای، یک وجه تأثیرگذاری.
و مرحله‌ی دوم: آن زمانی است که متوجه می‌شوم فعلاً باید دست نگه داشت و نباید یک مکان دائمی برای آن تصوّر کنم. جلوی چشمم باشد بهتر است.

این‌طور است که تمام محیط اتاق، یعنی رو و داخل میزها و کمدها، شلخته به چشم می‌آید؛ که البته از نظر خودم این‌گونه نیست؛ و حکمتی دارد حضور هر شیء در هر نقطه!

روی میز کارم، همیشه یک جلد از شش جلد مثنوی معنوی باز است. انگار چشمم باید هر بار روی بیت و مصرعی بیفتد. ضروری است.

به نظرم، بزرگترین مانع برای «مولانا پژوهی»، جلسات فانتزی و خصوصی‌ و پر از نمایشی است که غالبا در مناطق مرفّه‌نشین شهر برگزار می‌شوند.
حضّار، ردای عارفانه تن می‌کنند. موی بلند و پریشان. دف به دست. می‌روند در خلسه‌ای ساختگی. و سر و صداهای عجیب از خودشان درمی‌آورند!
به اوج جذبه‌ی خوشایند که رسیدند، معرفت مولانا که تمام و کمال بر ایشان آشکار شد، خوشحال به زندگی عادی برمی‌گردند.

علی اشکان نژاد

#داستان
56 views15:16
باز کردن / نظر دهید
2022-08-01 17:22:48 "در هر آدم پیری یک آدم جوون نهفته است که از خودش می‌پرسه پس چرا این‌طوری شد."

گروچو مارکس






@towardinside
61 views14:22
باز کردن / نظر دهید
2022-08-01 15:09:38 شکست خورده‌ها از همه بیشتر شکوفا میشن!

Split | 2016







@towardinside
76 views12:09
باز کردن / نظر دهید
2022-08-01 13:14:37 درک کردن همان آسیب دیدن است و از آنجا که «حقیقت» بسیار بی‌رحم است، هرچه بیشتر بدانی بیشتر آسیب خواهی دید!

فوئنتس





@towardinside
84 views10:14
باز کردن / نظر دهید
2022-08-01 11:13:42 https://www.instagram.com/tv/CgtSigMDOjb/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
@towardinside



جوانانِ هیجان‌زده!
به حکمت‌های اقوام مختلف از گذشتگان،
خُرده بگیرید و قاه قاه بخندید. فرض کنید که تمام آن‌ها مجموعه‌هایی تمسخرآمیزند.
چهار خط حکمت برای «اداره‌ی امور» می‌توانید جایگزین کنید؟
یا با «اولین مواجهه با مسؤولیت»، شلوارتان را خیس ‌خواهید کرد؟

نقدِ صِرف، همواره، تنها سرمایه‌ی‌ احمق‌ است.

هر «عمل»،
ناچار از نادیده‌گرفتنِ انبوهی مسائل است.

خَبائثِ بی‌کاره، در خفای حمام‌های عمومی، از کالبد تصوّرات خام خویش، چِرک درنیاورند.
ننشینند، دست‌روی‌دست، هر کس که عملی انجام داد، اشکالاتش را ذکر کنند و راه نقد بگیرند.

علی اشکان نژاد
91 views08:13
باز کردن / نظر دهید
2022-08-01 09:39:16 ‌مکتب فلسفی رسمی اگزیستانسیال آغاز روشن و مشخصی دارد. بعضی آغاز آن را بعد‌از‌ظهر یکشنبه‌ای در سال ۱۸۳۴ دانسته‌اند، زمانی که یک دانمارکی جوان در کافه‌ای نشست و سیگاری گیراند و غرق در این اندیشه شد که دارد پیر می‌شود بی‌آنکه چیزی به این جهان افزوده باشد. به بسیاری از دوستان موفقش فکر کرد:
... نیکوکاران زمانه می‌دانند چگونه با آسان و آسان‌تر کردن زندگی به بشریت خدمت کنند، یکی با راه‌آهن، دیگری با اتوبوس و کشتی بخار، یکی با تلگراف، دیگری با کتب و رسالات فشرده و گزارش‌های کوتاهی درباره‌ی هرآنچه به دانستن می‌ارزد، و بالاخره نیکوکاران حقیقی زمانه کسانی‌اند که روشمندانه و به فضل اندیشه، زندگی معنوی را آسان و آسان‌تر می‌کنند.
سیگارش به آخر رسید. دانمارکی جوان، سورن کیرکگور، سیگار دیگری روشن کرد و به تفکر ادامه داد. ناگهان به ذهنش خطور کرد:
تو هم باید کاری کنی، ولی با ظرفیت محدودی که داری، قادر نیستی چیزی را آسان‌تر کنی، پس باید با همان شور و شوق انسان‌گرایانه‌ای که دیگران دارند، چیزی را سخت‌تر از آنچه هست، کنی.

اروین یالوم




@towardinside
93 views06:39
باز کردن / نظر دهید
2022-08-01 07:40:28 با من بیا
شاید دیگر باد
چنین بر ما نوزد،
و شاید ستاره‌ها دیگر
چنین بر ما نتابند،
بیا با من
پیش از پاییز
پیش از آن که دریاهای خون
ما را از هم جدا کند

امیلی برونته




@towardinside
93 views04:40
باز کردن / نظر دهید
2022-08-01 04:18:05 https://naghd.com/2022/07/23/%d8%b3%d8%b1%d9%85%d8%a7%db%8c%d9%87%d8%af%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d9%85%d8%b5%d8%b1-%db%8c%d8%a7-%d8%b3%d8%b1%d9%85%d8%a7%db%8c%d9%87%d8%af%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d9%85%d8%b5/

سرمایه‌داری در مصر یا سرمایه‌داری مصری؟

نوشته‌ی: آرون جیکز و احمد شکر
ترجمه‌ی: سهراب نیکزاد

چگونه تاریخچه‌ای از سرمایه‌داری می‌تواند هم‌زمان محلی و جهانی باشد؟ چگونه می‌توانیم سرگذشتی را روایت کنیم که هم منطبق بر تجربه‌های متمایز سرزمینی خاص باشد و هم معطوف به الگوهای کلان‌تری که مقوله‌ای همچون «سرمایه‌داری» را معنادار می‌کند؟ پاسخ‌های ما به این پرسش‌ها در گروِ تمایزی ساده اما پراهمیت است.‌ در فصل حاضر بازتفسیری از تاریخ سرمایه‌داری در مصر و نه «سرمایه‌داری مصری» ارائه می‌شود.[1] این تاریخ آشکارا با تاریخ سرمایه‌داری انگلستان، هند یا ایالات متحده تفاوت دارد، هرچند این تاریخ‌ها هرگز دقیقاً در قالب مرزهای ملی امروزی تعریف نشده‌اند. بنابراین، در این فصل در پیگیری دگرگونی‌های عمیق دو سده‌ی اخیر دو استدلال مرتبط به هم مطرح می‌شود.

...




@towardinside
97 views01:18
باز کردن / نظر دهید
2022-08-01 03:31:29 صلا یاایها العشاق کان مه رو نگار آمد
میان بندید عشرت را که یار اندر کنار آمد

بشارت مي پرستان را که کار افتاد مستان را
که بزم روح گستردند و باده بی‌خمار آمد

قیامت در قیامت بین نگار سروقامت بین
کز او عالم بهشتی شد هزاران نوبهار آمد

مولانا



@towardinside
93 views00:31
باز کردن / نظر دهید
2022-07-31 17:32:24 https://www.instagram.com/p/CgrZHpGtFZF/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
@towardinside



سوار اتوبوس بودم. عصرگاه، به سمت منزل.

خانمی ایستاده بود در حاشیه‌ی گُلکاری‌های وسط میدان. یک شاخه گل زرد چیده بود. داشت دومی را هم از ساقه جدا می‌کرد. می‌برد خانه‌اش، یا جای دیگر. امّا مخاطبش قطعاً خوشحال می‌شد. گل‌های زرد زیبایی بودند.

از این آدم‌ها که نمی‌توانند در اتوبوس ساکت بنشینند، یکی شروع کرد به حرف‌زدن با من و کنار دستی‌ام. ردیف روبروی‌مان نشسته بود. در این وضعیت‌ها، معمولاً خیره می‌شوم به طرف، ولی پذیرای محتوای حرف‌هایش نیستم. صرفاً به مواجهه‌ی او با موضوع دقت می‌کنم. یک جور پدیدارشناسی.

گفت:
«خوراکی‌ها در جهان یکسان شده‌اند. اما شما خوراکی غیربومی را پس بزنید؛ وگرنه به زودی مجبورتان می‌کنند غذای مرغ و خروس نوش جان کنید. یک چیزی شبیه به این نودل‌ها!»

کیسه‌ی پلاستیکی بزرگی در دست داشت. پُر از خرید. چند بسته نودل هم داخل کیسه بود.

اتوبوس، سرعتش خیلی پایین است. تراکم خودروها بسیار زیاد شده.

مردی دارد با سگش از کنار پارک، رد می‌شود. سگ، با غرور به کلاغ و گربه و سار و گنجشک نگاه می‌کند و سپس دنبال صاحبش راه می‌افتد.
در بین حیوانات، سگ، مزدور انسان‌ها شناخته می‌شود. متّهم است که دارد خدمتِ اضافه می‌دهد.
ممکن است جانوران، به زودی، سگ را از دایره‌ی خود بیرون کنند.

علی اشکان نژاد

#داستان
111 views14:32
باز کردن / نظر دهید