Get Mystery Box with random crypto!

روزنومه چی(مصطفی داننده)

Logo saluran telegram mostafadanandeh — روزنومه چی(مصطفی داننده) ر
Logo saluran telegram mostafadanandeh — روزنومه چی(مصطفی داننده)
Alamat saluran: @mostafadanandeh
Kategori: Agama
Bahasa: Bahasa Indonesia
Pelanggan: 2.44K

Ratings & Reviews

5.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

2

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

0


Pesan-pesan terbaru

2023-05-23 07:47:06 اگر "ابلق" را ندیدید این یادداشت را نخوانید
خانم آبیار! دخترها باید فریاد بزنند

مصطفی داننده

در همین ابتدا بنویسم که اگر سینمایی «ابلق» که این روزها به صورت آنلاین در حال اکران است را ندیده‌اید این یادداشت را نخوانید، چون قرار است به صورت واضح داستان را روایت و نقد کنم.

در فیلم ابلق دختری با بازی الناز شاکردوست به همراه همسرش با بازی هوتن شکیبا و دختر کوچکش در یک محله حاشیه‌ای در تهران زندگی می‌کنند.

شوهر خواهر او با بازی بهرام رادان فردی است که یک کسب و کار خانگی را برای خانم‌های محله ایجاد کرده است. او فردی هیز است که نگاه ناصوابی نسبت به خواهرزنش(الناز شاکردوست) دارد.

رفتارهای او و مزاحمت‌هایش برای الناز شاکردوست باعث می‌شود حرف‌هایی پشت سر او در محل ایجاد شود. در نهایت مشخص می‌شود که بهرام رادان به تمامی زن‌های محل نظر نادرست داشته اما سرانجام به واسطه ملاحظاتی که توسط بزرگ‌تر خانواده با بازی مهران احمدی و افراد محل، ماجرای تجاوزهای بهرام رادان ( البته تجاوز اینجا به نگاه، حرف و اقدام ناموفق به تعرض جنسی تعریف می‌‌شود.) جمع می‌شود و به همه دوباره به زندگی خود ادامه می‌دهند، گویی نه خانی آمده است و نه خانی رفته است.

به عنوان یک ببینده وقتی سکانس‌های پایانی فیلم رسیدم انتظار داشتم به واسطه زن کارگردان ( نرگس آبیار) ابلق، شاهد طغیان زنان علیه مردی باشیم که آرامش را از زندگی آنها گرفته است. ولی زنان این داستان به خاطر حفظ آبرو سکوت کردند.

البته کارگردان سعی کرده است با نماد موش نشان دهد که این سکوت باعث می‌شود که متجاوزین به حریم خانم‌ها به تجاوز خود ادامه دهند بدون اینکه کسی به آنها اعتراض کنند.

اگر می‌خواهیم پایانی بر این تجاوزها باشیم باید یاد بگیریم که سکوت در برابر این افراد به بهانه حفظ آبرو، یعنی گذاشتن هر روزه یک بره در مسیر گرگ‌ها.

این افراد با خیال راحت و با اسلحه آبرو، به افکار شیطانی خود جامه عمل می‌پوشانند. چه زنان و دخترانی که هنوز که هنوز است توانایی گفتن اینکه کسی در خیابان یا کوچه و حتی برخی از خویشان مزاحم آنها شده است را ندارند چون خانواده نگران آبروی خود است.

برخی خانواده‌ها حتی حاضر هستند دختر خود را قربانی این آبرو کنند و این مسئله بسیار دردناک است.

یکی از راه‌های مقابله با این فرهنگ غلط همین فیلم‌های سینمایی است. فیلم‌هایی که می‌توانند نشان دهند بیان واقعیت و مبارزه با این افراد عین آبروست. این کار باعث می‌شود دیگران قربانی امیال پلید این افراد نشوند. اگر زنی که در آن محله حاشیه‌ای تهران، دست این فرد را رو می‌کرد اون دیگر نمی‌توانست به دیگران تعرض کند.

متجاوزین در ایران به راحتی افکار شیطانی خود را اجرا می‌کنند، چون می‌دانند دختران و پسران از پُتکی به نام آبرو می‌ترسند. آبرو تبدیل به یک غول بی‌شاخ و دمی شده است که برخی از زنان حتی در برابر کسانی که در خیابان، تاکسی و مترو، مورد تجاوز کلامی یا لمس بدن می‌شوند، سکوت می‌کنند و دم نمی‌زنند.

سکوت؛ متجاوزین را دریده‌تر می‌کند. دزد اگر ببیند هر دفعه که دزدی می‌کند، کسی از او شکایت نمی‌کند و یا حتی اعتراض نمی‌کنند، حریص‌تر می‌شود و داستان سرقت‌های خود را تکرار می‌کند.

باید کاری کنیم که جامعه برای فرد متجاوز ناامن باشد نه دختر یا پسر مورد تجاوز قرار گرفته. احتمالا بخشی از دختران این سرزمین جمله « بابات بشنوه می‌کُشتت» را شنیده‌اند. چرا پدر اگر بشنود دخترش مورد تجاوز قرار گرفته است، حاضر است او را بکشد اما از دختر یا حتی پسرش در برابر فرد متجاوز و حرف مردم دفاع نکند؟ بسیاری از خانواده‌های ایرانی به واسطه این سنت غلط که آبرو از همه چیز مهم‌تراست، چشم خود را بر روی یک فاجعه می‌بندند.

تنها راه حل مبارزه با این افراد آموزش است. باید به خانواده‌ها آموزش داد که چگونه با این پدیده روبرو شوند. در این میان صداوسیما و رسانه‌ها می‌توانند کمک بزرگی برای مبارزه با فرهنگ غلط «سکوت برای حفظ آبرو» باشند. قوه قضاییه و پلیس هم می‌توانند به خانواده‌ها اطمینان دهند که رسیدگی به پرونده‌های شکایت آنها در امن‌ترین حالت ممکن وبدون نام بردن انجام خواهد شد.

https://www.asriran.com/files/fa/news/1402/3/2/1575687_942.jpg

@mostafadanandeh
678 views04:47
Buka / Bagaimana
2023-05-11 05:19:33 خودروهای شاسی بلند ناظم مدرسه ما و نمایندگان مجلس


مصطفی داننده

دوران مدرسه یکی از بچه‌ها نامه‌ای با الفاظ نه چندان خوب خطاب به معلم ریاضی نوشته و آن را زیر برف‌پاکن ماشینش گذاشته بود. معلم نامه را خوانده و مدیر و ناظم را مطلع کرد. جناب ناظم هم فردای آن روز درست زمانی که صف ایستاده بودیم دستور داد تا هفته دفترهای مشق‌مان را در دست چپ‌مان بگیریم تا او و دفتر دار، معلم ورزش و معلم ریاضی تا آنها را نگاه کنند. نامه اصلی دست ناظم بود و سه نامه پلوکپی شده هم در دستان دیگران.

در عرض نیم ساعت دست‌خط نویسنده نامه شناسایی و اولیایش به مدرسه احضار و بعد از آن به مدت دو هفته دانش آموز شاکی از دبیر ریاضی اخراج شد. البته نمی‌دانم چرا باید یک دانش آموز را به خاطر بیان صریحش در آن سن، اخراج کنند و کسی حاضر نشد حتی با او حرف بزند و دلیل کارش را بپرسد!

این مثال را زدم تا بگویم به راحتی می‌شود به شیوه ناظم مدرسه ما داستان "ماشین‌های شاسی بلند" را حل کرد. واقعا اینقدر سخت است که بفهمیم ماشین داده شده است یا خیر؟ اگر پاسخ مثبت بود، کدام نمایندگان این اتومبیل‌ها را گرفته‌اند و دلیل اهدای این ماشین‌های گران قیمت چه بوده است؟

به همین سادگی می‌شود افکار عمومی را در این زمینه خاص روشن کرد. از روزهای قبل از استیضاح وزیر صمت، ماجرای ماشین‌ها مطرح شده است و هر روز شاهد یک حرف تازه در مورد آن هستیم.

یکی می‌گوید گرفتیم ولی به خاطر استیضاح نگرفتیم. دیگری می‌گوید این ماجرا قدیمی است و مربوط به امروز و دیروز نیست. آن یکی می‌گود گدابازی در نیاورید یک ماشین است دیگر. برخی هم کلا می‌گویند ماشینی نیست و این حرف بی اساس است.

مسئولان خود را جای مردم بگذارند و ببیند آنها با این همه تناقض چه قضاوتی در مورد دولت و نمایندگان مجلس دارند.

این شیوه برخورد با مسائل به ویژه سیاسی و اجتماعی است که باعث می‌شود اعتماد مردم از بین برود و دیگر به مسئولان اعتماد نکند. اگر به صورت شفاف و با بیان مستندات کافی درباره این خودروها حرف بزنیم و مردم را در جریان آن قرار بدهیم، اعتماد خود به خود شکل می‌گیرد.

مردم با دیدن این حجم از اظهار نظرها با خود فکر می‌کنند حتما اتفاقی افتاده است که هیچکس به صورت روشن و واضح در مورد آن حرف نمی‌زند. نکته جالب داستان هم اینجاست که نهادهای نظارتی داریم که به راحتی می‌توانند با بررسی‌های لازم برای این پایان باز ماشین‌های شاسی بلند نقطه پایان بگذارند.

امیدوارم هرچه زودتر شاهد مشخص شدن تکلیف این خودروها باشیم.

https://www.asriran.com/files/fa/news/1402/2/21/1569857_257.jpg

@mostafadanandeh
1.5K views02:19
Buka / Bagaimana
2023-05-05 19:45:58 و گفت :
هیچ معصیت عظیم تر از جهل نیست...

-----------------------

تذکرة الأولیا
فريدالدين عطار نیشابوری
ذکر سهل بن عبدلله التُستری
#ذکر_شب

@mostafadanandeh
1.9K views16:45
Buka / Bagaimana
2023-05-03 17:53:52 آقای وزیر! کار از قناعت گذشته است...

مصطفی داننده

صولت مرتضوی که وزیر کار دولت سیزدهم است در پاسخ به سوال پرسشگر تلویزیون در مورد حقوق کارگر و زندگی گفت:« زندگی با حقوق کارگری سخت است اما با قناعت هم می توان ساخت. در طول عمرم با حقوقم کار کردم، البته آدم ها فرق می کنند و خانواده من کم توقع است.»

آنگونه که وزیر می‌گوید، پس در این زمانه می‌شود با قناعت زندگی کارگری را مدیریت کرد. بهترین میزان سنجش حرف وزیر می‌تواند این باشد که او برای یک ماه نه بیشتر، نقش یک کارگر را بازی کند با حقوق حدود 8 میلیون تومان.

جناب مرتضوی در یک خانه کوچک در جنوب تهران که ماهیانه حدود 3 میلیون تومان هم اجاره‌اش است با همسر و دو فرزندش زندگی می‌کند. یکی از بچه‌ها مدرسه می‌رود و دیگری امسال کنکور دارد و یا نه به دانشگاه رفته است که نگویند هزینه فرزند پشت کنکوری کمر بالانشین‌ها را خرد می‌کند چه برسد به کارگر!

خوب بسم‌الله آقای وزیر بفرمایید در جامعه‌ای سبد زندگی یک خانواده آنهم فقط کالاهای اساسی، حدود 15 میلیون تومان است، زندگی خانواده 4 نفره را مدیریت کنید.

اجازه بدهید واقعیت را من به شما بگوییم. به عنوان کسی که سال‌ها در جنوب تهران زندگی کرده است و زندگی کارگران را از نزدیک دیده است به شما می‌گویم که کار از قناعت گذشته و سفره کارگران خالی‌تر از آنی است که فکر می‌کنید.

این تازه برای کارگری است که حقوق خود را سر وقت می‌گیرد و بدون حقوق زندگی نمی‌کند. هستند کارگرانی که 2 یا 3 ماه حقوق طلبکار هستند.

این حرف‌ها دردی از جامعه کارگری دوا نمی‌کند و تنها نمکی است که به زخم آنها پاشیده می‌شود. کارگر با خودش می‌گوید، وزیر خودش ماه به ماه حقوق می‌گیرد، قاعدتا خوب هم می‌گیرد اما نوبت به ما که می‌رسد دم از قناعت می‌زند.

نگارنده اگر جای وزیر بود، سر به پایین می‌انداخت و در جواب سوال آن پرسشگر تلویزیون می‌گفت: نه، نمی‌شود با این حقوق‌ها زندگی کرد و من شرمنده مردم هستم و امیدوارم بتوانیم در ماه‌ها و سال‌های پیش رو، مشکلات زندگی مردم را حل کنیم.

مردمی که می‌توانند حقوق‌شان را به پایان ماه برسانند شایسته دریافت نوبل اقتصادی هستند و نیازی به توصیه کسی ندارند، چون آنها در بطن مشکلات اقتصادی هستند و مجبور زندگی خود را با شرایط قعلی کشور وفق دهند. پس بهتر است حداقل وزرا و وکلای مجلس دست از این جنس نصیحت کردن بردارند و مشکلات زندگی مردم را حل کنند که بهتر از هزار مصاحبه و سخنرانی است.

@mostafadanandeh
2.4K views14:53
Buka / Bagaimana
2023-04-25 15:40:33
مخالفت مهندس مهدی بازرگان با حجاب اجباری: آن چادر و روسری‌ای که به زور و با تهدید بر سر زنان گذاشته شود، از صد بی‌حجابی بدتر است

مهندس بازرگان در مراسم یادبود آیت الله طالقانی در مورد حجاب اجباری گفت: به حکم آیه لا اکره فی‌الدین آن دینی که با زور و اجبار تحمیل شود، پیش خدا ارزش ندارد، بنابر این پیش خلق هم ارزش ندارد.

آن چادر و روسری‌ای که به ضرب زور و با تهدید بر سر زنان گذاشته شود، از صد بی‌حجابی بدتر است.

طالقانی هم خیلی خیلی طرفدار نگاه لا اکراه فی‌الدین بود.

@Bonyadbazargan
2.3K views12:40
Buka / Bagaimana
2023-04-23 14:51:04 آقای علم‌الهدی! بهتر نیست به جای مردم، دامادتان را مواخذه کنید؟

مصطفی داننده

آیت‌الله علم‌الهدی امام جمعه مشهد گفته است: اگر سرمایه‌تان را برای سود بیشتر به ارز و سکه تبدیل کردید، این هم تراز با احتکار است؛ احتکار هم حرام است و اموال باید مصادره شود.

سخنان این امام جمعه نشان می‌دهد که چقدر ایشان و برخی دیگر از ائمه جمعه با واقعیت جامعه فاصله دارند.

البته جناب علم‌الهدی در زمان دولت گذشته به خوبی به مشکلات زندگی مردم آگاه بودند و هر هفته در نماز جمعه به آن اشاره می‌کردند اما حالا گویا داستان فرق کرده است.

باید خطاب به ایشان بگوییم که با پایین آمدن ارزش پولی ملی، مردم نگران سرمایه‌های خود هستند. اگر پول خود را تبدیل به خانه، ماشین، سکه و یا حتی دلار نکنند، پول‌شان در عرض چند ماه نصف و یا حتی کمتر از آن می‌شود.

نام این کار احتکار نیست بلکه حفظ دارایی‌های یک خانواده است. تصور کنید یک جوان پولی را برای ازدواج کنار گذاشته است مثلا ٢٠٠ میلیون تومان. او می‌خواهد طی چند ماه با این پول مراسم عروسی و حواشی آن را برگزار کند و یک خانه هم برای رفتن زیر یک سقف اجاره کند. اگر این پول خود را تبدیل به سکه یا دلار نکند، طی چند ماه ارزش ٢٠٠ میلیون به ٢٠ میلیون می‌رسد و این جوان ممکن است حتی نتواند یک جشن ساده با مهمان‌های بسیار محدود بگیرد چه برسد به باقی داستان.

متاسفانه ایران تبدیل به کشوری شده است که نمی‌شود برای سال، ماه یا حتی هفته آینده برنامه‌ریزی کرد. همین الان شما برای خرید کالایی اقدام می‌کنید و به فروشنده می‌گویید یک چرخی در بازار بزنم و بعد مزاحمتان می‌شوم، و چند ساعت بعد به مغازه مراجعه می‌کنید و می‌بینید قیمت همان کالا با دو ساعت پیش فرق کرده است.

در چنین جامعه‌ای چگونه می‌شود دارایی‌های خود را حفظ کرد؟ سرپرست خانواده اگر پول خود را تبدیل نکند، چگونه می‌خواهد جواب همسر و فرزندان خود را بدهد و نیازهای آنها را تامین کند.

عقل معاش می‌گوید که نگه داشتن پول نقد و تبدیل نکردن آن در امروز ایران، از دست دادن سرمایه است.

مستاجری که با پایان موعد قرارداداش مجبور است دو یا سه برابر رهن و اجاره پرداخت کند، چه راهی به جز تبدیل پولش دارد تا بتواند از پس این افزایش قیمت بربیاید.

اگر این کار را نکند که همان سرمایه‌ای که با عرق جبین و کد یمین جمع کرده است، از دست می‌دهد و باید با اسباب پشت وانت به دنبال خانه بگردد.

پس بهتر است آنهایی که تریبون دارند به جای اینکه به مردم این چنین توصیه کنند، به دولت‌مردان بگویند که ارزش پولی ملی را حفظ کنند تا مردم مجبور نشوند ریال خود را تبدیل به طلا کنند. اوضاع زندگی مردم خوب نیست و بهتر است به جای اینکه آنها را محکوم کنیم، از مسئولان تدبیر مطالبه کنیم.

@mostafadanandeh
905 views11:51
Buka / Bagaimana
2023-04-19 06:29:21 سندروم شیشه خیارشور و سیاستمداران ایرانی

مصطفی داننده

احتمالا برای شما هم اتفاق افتاده است که وقتی فردی در حال تلاش برای باز کردن در شیشه خیارشور است، به او می‌گوییم که در یک خیار شور را هم نمی‌توانی باز کنی؟( کنایه به اینکه حتی این کار ساده را هم نمی‌توانی انجام بدهی) اما وقتی خودمان شیشه را به دست می‌گیریم، متوجه می‌شویم که باز کردن در خیارشور به این سادگی‌ها هم نیست.

به این موقعیت همان سندروم شیشۀ خیارشور (Pickle Jar Syndrome) است. در زبان فارسی هم ضرب‌المثلی نزدیک به این معنا داریم:« نشسته لب گود می گه لنگش کن»


سندروم شیشه خیارشور را می‌شود در رفتار دولت‌مردان و اهالی مجلس دید. آنها وقتی در راس کار قرار ندارند، مدام پشت سر هم تزهای مختلف اقتصادی می‌دهند. آنها به گونه‌ای حرف می‌زنند که مردم فکر می‌کنند وقتی آنها به کرسی ریاست جمهوری یا صندلی‌های سبز پارلمان تکیه بزنند، تمام مشکلات حل می‌شود و شیر و عسل است که در جوی های کشور جاری می‌شود.

به صورت مثال برخی در فضای مجازی و سخنرانی‌های عمومی می‌گفتند اگر روحانی برود و تیم او خانه نشین شود، دلار ارزان و کالاها با قیمت مناسب در اختیار مردم قرار می‌گیرد. اما وقتی همان افراد در پست‌های مختلف قرار گرفتند، هیچ اتفاقی نیفتاد و حتی وضعیت اقتصادی بدتر از گذشته شد.

یادمان نرفته است که یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری که الان معاون رئیس جمهور هم هست در جریان مناظره‌های انتخاباتی گفت «می‌شود در عرض سه روز مشکل بورس کشور را حل کرد.» این درحالی است که دولت در حال اتمام سال دوم خود است و بورس همچنان رنگ قرمز به خود دارد.

این سندروم وقتی اتفاق می‌افتد که مسئولان شناخت درستی از مدیریت و مشکلات کشور ندارند. این بی‌تجربگی باعث می‌شود که آنها فکر کنند اداره کشور مانند مدیریت یک ساختمان مسکونی است و با چند دستور و جلسه می‌شود همه مشکلات را حل کرد. در واقعیت اما بدون شناخت و داشتن سیاست درست اقتصادی نمی‌شود باری از دوش مردم برداشت.

نمایندگان مجلس کم کم به پایان عمر نمایندگی خود نزدیک می‌شوند اما تقریبا هیچ‌کدام از آن حرف‌هایی که زمان انتخابات می‌زدند عملی نشده است. آنها حتی نتوانستند طرح شفایت را در پارلمان اجرایی کنند. این طرح مهم‌ترین نقدی بود که همین افراد به مجلس قبلی می‌کردند.

نکته جالب ماجرا این است که این افراد در آن زمان حل مشکلات کشور را به مثابه آب خوردن می‌دانستند اما وقتی خودشان به روی کار آمدند مدام از جنگ اقتصادی حرف می‌زنند و انگار نه انگار که دولت‌های قبلی هم با این مشکل روبرو بودند.

شاید اگر احزاب قدرتمند در ایران حضور داشتند و نیروهای کارآمد تربیت می‌کردند و می‌توانستند نقش دولت در سایه دولت‌های مستقر را بازی کنند و با مشکلات کشور آشنا شوند، حداقل در سطح کلان با سندروم خیارشور روبرو نمی‌شدیم.

@mostafadanandeh
1.7K views03:29
Buka / Bagaimana
2023-04-13 17:08:39 آقای دبیر! به خاطر نماز خواندن کتک نمی‌خوری ...

مصطفی داننده

در این روزها فیلمی از علیرضا دبیر رئیس فدراسیون کشتی در حال نماز خواندن در جلسه با وزیر ورزش، حسابی در فضای مجازی سروصدا کرده است.

خود دبیر در واکنش به این اتفاق گفت:« این نماز مستحبی بود و نیاز به قبله نداشت و چون نیت کرده بودم باید حتما در این زمان خوانده می‌شد. شخصی که این فیلم را نیز گرفته بود پیش من آمد و من گفتم که راضی به پخش شدن آن نیستم. خدا را شکر ما کار غیرشرعی نکردیم و کتک می‌خوریم. دو روز قبل مصاحبه‌ای داشتم و از خجالت ضدانقلاب درآمدم و گفتم به‌زودی حاشیه‌ای برایم ایجاد می‌شود؛ به طور حتم امروز هم بعد از توضیحاتم درباره ماجرای نمازخواندن باز حواشی دیگری درست می‌کنند. خوشخبتانه من به‌خاطر نماز کتک خوردم نه این‌که بگویند فلانی مشروب‌خور است یا دنبال ناموس مردم بوده!»

رئیس فدراسیون کشتی فکر می‌کند کار اشتباهی نکرده و آنهایی که از او انتقاد می‌کنند به فکر حاشیه هستند. خدمت قهرمان سابق المپیک عرض می‌کنم، که سخت در اشتباه هستید و این مسیری که می‌روید قطعا از چشم مردم خواهید افتاد.

واقعا لزومی داشت در جلسه رسمی که از نظر اخلاقی شما باید به حرف‌های سخنران جلسه گوش می‌دادید، نماز مستحبی بخوانید؟ اصلا فرض می‌کنیم این فیلم هم از شما پخش نمی‌شد؟ آیا رها کردن یک فریضه لازم مثل رعایت آداب جلسه به خاطر یک امر مستحب، کار پسندیده‌ای است؟ کدام از یک بزرگان چنین توصیه‌ای به شما کرده است؟

اصلا کدام یک از ما دیده یا خوانده است که یکی از بزرگان دینی، چنین رفتاری کرده باشند؟ کدام در حین یک سخنرانی، انگشتر از دست خارج کرده و نماز مستحبی خوانده است؟

نکته بعدی این قایم شدن دبیر پشت نماز و مسائل مذهبی است. شما به خاطر نماز کتک نخوردید، شما به خاطر یک کار اشتباه مورد نقد قرار گرفتید. تصور کنید به فردی در جنگ نگهبانی مقر مهمی را داده‌اند که اگر یک لحظه چشم از آن بردارد، ممکن است مورد حمله دشمن قرار بگیرد. بعد این جناب به جای انجام وظیفه به نماز مشغول شود و وقتی از او انتقاد شود، بگوید که من به خاطر نماز دادگاهی شدم!

نماز مستحبی برای وقتی است که شما در خانه یا در مسجد کاری به غیر از خواندن نماز ندارید اما وقتی در جلسه‌ای حضور دارید که باید به حرف‌های سخنران گوش دهید و آن همه دوربین و افراد دیگر در آن مراسم حضور دارند، خواندن نماز مستحبی آن هم بدین شکل، قطعا رفتار غلطی است که به جای طلبکار بودن باید بابت آن عذرخواهی کرد.

علیرضا دبیر باید بداند حاشیه‌ای که ایجاد می‌شود به خاطر رفتار خود اوست و کسی دوست ندارد بدون هیچ دلیلی از قهرمان سابق کشتی جهان ایراد بگیرد. این کار توسط هر فرد دیگری هم انجام می‌شد، مردم فرد نماز خوانده در وسط جلسه را متهم به ریاکاری می‌کردند به ویژه اینکه نماز، نماز مستحبی بوده است.

بهتر است پای ضدانقلاب، مشروب خواری و بی‌ناموسی را وسط نکشید و به راحتی بپذیرید که کار درستی انجام ندادید. همانطور که در بالا عرض شد، نماز خواندن هم گاهی می‌تواند یک اشتباه باشد و مورد سرزنش قرار بگیرد.

به امید روزی که به جای فرار رو به جلو یاد بگیریم، اشتباه خود را قبول کنیم و سعی نکنیم برای جمع کردن ماجرا به دیگران برچسب بزنیم.

@mostafadanandeh
1.2K viewsedited  14:08
Buka / Bagaimana
2023-04-08 21:06:05
صف دونات به جای صف طلا؛ پایان عصر حرف‌های بی‌سند

مصطفی داننده-عصر ایران

دوران بی‌سند حرف زدن تمام شده است. گسترش اینترنت و شبکه‌های اجتماعی به راحتی می‌تواند دست مدعیانی که بدون سند و مدرک حرف می‌زنند یا سعی می‌کنند نادرستی را درست جلوه دهند، رو می‌کند.

متن کامل    asriran.com/003iOv

@MyAsriran
631 views18:06
Buka / Bagaimana
2023-03-28 00:18:12 چرا ماه ِ رمضون های دهه ۶۰ ، حال دیگه ای داشت؟

مصطفی داننده

ما دهه شصتی‌ها از رمضان یک خاطره مشترک داریم. بیدار شدن‌های سحر. به سن تکلیف نرسیده بودیم اما اصرار داشتیم که سحر بیدار بشیم. الا و بلا که ما می‌خواهیم روزه بگیریم.
بیدار شدنمون هم داستان خودش را داشت. ده دقیقه قبل از اذان با زور بیدار می‌شدیم. کشون کشون خودمون به سفره می‌رسوندیم، چند قاشق خورده نخورده برمی‌گشتیم تو رختخواب. حالا چرا این کار را می‌کردیم؟ چون خواب از سرمون نپره.
هم خواب را می‌خواستیم هم سحر رو.
وقتی می‌رفتیم مدرسه سرمون بالا بود که روزه‌ایم. وقتی معلم می‌پرسید کی روزه است؟ اینقدر دستمون می‌کشیدیم که می‌تونستیم لامپ کلاس بگیریم تو دستمون.
بی‌جون از مدرسه می‌رسیدیم خونه و با اصرار مادر که روزه کله گنجشکی هم قبول، ناهار می‌خوردیم و صبر می‌کردیم تا افطار.
روزگار گذشت و گذشت و خیلی از ماها که اون روزها با شور و شوق روزه می‌گرفتیم دیگه سحر بیدار نشدیم. دیگه روزه نگرفتیم. دیگه به پدر و مادرهامون نگفتیم ما را سحر بیدار کنند؟ چرا؟
جواب این سوال‌ را حاکمان باید بدهند؟ چه بلایی سر نسلی که با ذوق روزه کله گنجشگی می‌گرفتند، آورده‌اند؟ چرا کار را به جایی رسیده است که بخشی از آنهایی که در دوران دبستان، راهنمایی، دبیرستان و دانشگاه، حرف دینی شنیده‌اند، گردن راست می‌کنند و می‌گویند بس کنید این مسخره بازی را.
حتما آنها فقط حرف دینی شنیده‌اند و رفتار دینی ندیده‎‌اند.
واقعا باید از خودمان بپرسیم چرا قبل از آغاز ماه رمضان، باید به مسلمان این همه در مورد روزه خواری هشدار بدهیم؟ آنهایی که تجربه ماه رمضان در کشورهای مسلمان را دارند، به خوبی تفاوت آن کشورها را با ایران را حس می‌کنند. مردم بدون هیچ تشویق و تنبیهی روزه می‌گیرند و رعایت روزه‌دارها را می‌کنند.
شاید وقت آن است که کمی رفتار خودمان در زمینه دین را با دیگر کشورهای مسلمان مقایسه کنیم.
کافی است جلسات قرآن کشوری مثل مصر را با ایران مقایسه کنید. در این کشور آفریقایی، اقشار مختلف با ظاهرهای گوناکون حضور دارند اما در کشور تقریبا همه یک شکل!
واقعا چرا ریش داشتن و تسبیح انداختن، نشان دین‌داری شده است؟
دین دار کسی است که غیبت نمی‌کند، دروغ نمی‌گوید. دین دار کسی که حق مردم را نمی‌خورد. دین دار کسی است که رعایت حال همسایه را می‌کند.
این که ریش داشته باشی و تسبیح در دست گرفته باشی ولی وقتی به سرکار می‌روی، کارت ورود بزنی و بدون اینکه خروجت را ثبت کنی، به کارهای شخصی برسی و بعد حقوق کار نکرده را بگیری، چندان با دین داری جور در نمی‌آید.
کاش می‌شد ما هم به سمتی برویم که آدم‌ها را بر اساس چهره قضاوت نکنیم. اصلا عادت کنیم که قضاوت نکنیم اما سعی کنیم برداشت‌مان از آدم‌ها به خاطر رفتار آنها باشد حالا می‌خواهند هر جور که دوست دارند لباس بپوشند.
قبل از کرونا دادگاه‌هایی با محوریت فساد مالی در حال برگزاری بود. برخی از متهمان این دادگاه، تسبیح به دست داشتند و ریش در صورت و جای مُهر در پیشانی. همین دادگاه‌ها سند خوبی است که رفتار ما در قبال آدم‌ها بر اساس ظاهر نباشد.
و چه درست گفت مولوی در داستان موسی و شبان که «ما درون را بنگریم و حال را كی برون را بنگریم و قال را؟»

چن مطلب کوتاه و جالب در مورد ماه رمضان از کانال آرامش چهلسالگی :

https://t.me/chehel_salegi/12755
https://t.me/chehel_salegi/12681
https://t.me/chehel_salegi/15156
https://t.me/chehel_salegi/13067
https://t.me/chehel_salegi/12920
https://t.me/chehel_salegi/16593
https://t.me/chehel_salegi/16244
https://t.me/chehel_salegi/12857

@chehel_salegi @MostafaTajzadeh
447 views21:18
Buka / Bagaimana