2023-07-05 21:30:29
فرانسه چند پاره/ اعتراضات حاشیه شهرها چگونه به تشدید شکافهای سیاسی و اجتماعی در فرانسه منجر شد؟
محمدحسین لطفالهی
نه توضیحات ساده و یکخطی که تنها مرگ یک نوجوان را عامل شورشهای اخیر در حاشیه شهرهای بزرگ فرانسه میداند و نه سیاستمدارانی که تلاش میکنند این شورشها را نتیجه هیجانات زودگذری مانند تاثیر شبکههای اجتماعی بخوانند، هیچکدام نمیتواند توضیح دقیقی درباره وضعیت حاشیه شهرها در فرانسه ارایه دهد.
در نظر گرفتن چند مساله میتواند به درک بهتر آنچه در فرانسه میگذرد کمک کند. این معترضان، هرچند اعتراضات و شورشهایشان تاثیر عمیقی بر سیاست داخلی فرانسه و تشدید شکافهای سیاسی در این کشور خواهد داشت اما به هیچوجه معترضان یا شورشیان سیاسی به حساب نمیآیند.
اعتراضات آنها ریشه مذهبی هم نداشت. بسیاری از معترضان و شورشیان جوانانی بودند که اعتقادات مذهبی عمیقی نداشتند و به سختی میشد آنها را افرادی دانست که دین یا مذهبشان، هویتشان را تعریف میکند. آنچه آشکار شد این بود که آنها را خشمی عمیق از طیف گستردهای از مسائل نظیر نابرابریهای اقتصادی و تبعیض نژادی هدایت میکند.
درست مانند کشته شدن جورج فلوید، شهروند سیاهپوست امریکایی به دست پلیس مینیاپولیس که به ماهها اعتراض در ایالاتمتحده منجر شد، ناهلام نوجوان الجزایری- مراکشیتبار 17 ساله نیز در مقابل دوربینها درحالی که از پذیرش دستور پلیس برای متوقف ساختن خودرو سر باز زده بود با شلیک یک افسر پلیس به قتل رسید.
با شروع اعتراضات به این قتل و درخواست «عدالت» برای ناهلام، خشونتها به سرعت افزایش یافت. این جدیترین اعتراضات در حاشیه شهرها از سال 2005 به این سو به حساب میآید.
دلایل زیادی هم برای این مساله وجود دارد که کارشناسان اصلیترین آن را تبعیض نژادی میدانند. جان لیشفیلد، سردبیر پیشین بخش اخبار بینالمللی روزنامه ایندیپندنت که سابقه 20 سال حضور در پاریس و پوشش اخبار فرانسه برای این روزنامه را دارد، مینویسد: «این معترضان و شورشیان ضدپلیس بودند. براساس گزارش رسانههای فرانسوی از آمارهای پلیس، پلیس فرانسه افراد با تبار آفریقایی و عربتبار را بسیار بیشتر از سفیدپوستان برای بازرسیهای بیشتر متوقف میکند. برخوردها با این گروه نیز بسیار خشنتر است. طی 18 ماه گذشته 17 نفر به دلیل سرپیچی از متوقف کردن خودرو به دستور پلیس کشته شدهاند که بیشتر آنها آفریقایی یا عربتبار بودهاند.»
اعتراضات سال 2005 که با جرقهای مشابه (مرگ دو نوجوان حین فرار از دست پلیس) آغاز شده بود، حدود سه هفته (اکتبر و نوامبر 2005) به طول انجامید. هرچند اعتراضات و شورشهای اخیر پس از 6 روز نشانههایی جدی از نزدیک شدن به پایان بروز داده اما مرزهایی در این اعتراضات شکسته شدند که بر همین اساس شاید بتوان آن را یکی از جدیترین شورشها در حاشیه شهرها در فرانسه توصیف کرد.
در شورشهای 2005 ماجرا فقط به حاشیه شهرها محدود میشد. حملاتی به ساختمانهای دولتی و وسایل حملونقل عمومی صورت گرفت اما تقابل مستقیم با نیروهای پلیس و حمله مستقیم به آنها خیلی محدود بود. غارت و تخریب فروشگاهها هم جایی در شورشهای 2005 نداشت.
بر خلاف حوادث 2005، اینبار نیروهای پلیس بارها و بارها هدف حمله معترضان قرار گرفتند و با ابزارهایی نظیر کوکتل مولوتف به آنها حمله شد. مغازهها و مراکز خرید هدف حمله قرار گرفت و اگرچه حملات به مرکز شهر از جمله خیابان شانزهلیزه قدرت چندانی نداشت اما دیوار نامرئی میان حومه فقیر و شهرهای مرفه فرانسه شکسته شد.
تفاوت اساسی دیگری که با سال 2005 وجود دارد، وضعیت سیاسی فرانسه است. 18 سال قبل فرانسه کشوری بود که رقابتهای سیاسی در آن به رقابت میان احزاب سنتی راست میانه و چپ میانه محدود میشد و هیچ سیاستمدار شناختهشدهای به حمایت اعتراضات برنخاسته بود.
اینبار اما سیاست در فرانسه براساس رقابت میان راست و چپ افراطی و میانهروهایی که اغلب در انتخابات با حمایت از مکرون او را به قدرت رساندند، تعریف میشود. در شرایط فعلی جامعه فرانسه با شرایطی روبهرو است که از یکسو جان لوک ملانشون، رهبر حزب چپگرای فرانسه تسلیمناپذیر میگوید حاضر به محکوم کردن اعتراضات نیست و به جای این خواستار جاری شدن عدالت است و از سوی دیگر احزاب راست افراطی یک صدا از دولت میخواهند که با شدیدترین شیوهها به سرکوب معترضان برخیزد./اعتماد
#امتداد
@emtedadnet
2.0K views18:30