Get Mystery Box with random crypto!

احمد مسجدجامعی

لوگوی کانال تلگرام a_masjedjamei — احمد مسجدجامعی ا
لوگوی کانال تلگرام a_masjedjamei — احمد مسجدجامعی
آدرس کانال: @a_masjedjamei
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 412
توضیحات از کانال

کانال اطلاع‌رسانی احمد مسجدجامعی

Ratings & Reviews

3.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

2

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها

2022-07-31 09:14:45 بوی سبز برگ درخت

احمد مسجدجامعی| روزنامه شرق | هشتم مرداد 1401

وقتی در برنامه چهارم توسعه در دولت اصلاحات، مبانی نگاه شهری به فرهنگ پایتخت را تصویر می‌کردیم، چند راسته متفاوت در دستور کار قرار گرفت: راسته موزه‌ها که مجموعه‌بناهای سر‌در باغ ملی، نقطه محوری آن بود، راسته موسیقی و تئاتر که با ساخت پیاده‌راه میان تالار وحدت و تئاتر شهر آغاز می‌شد و بالاخره راسته کانون هنرهای تجسمی که در خیابان سمیه با محوریت ساختمان حوزه هنری و بنای ارزشمند اطراف آن تا خیابان طالقانی را در بر می‌گرفت.

خاطره حوزه هنری جز نام مؤسسان، با انباری پر از تابلوهای هنرمندان همراه بود که از همان آغاز، حبیب‌الله صادقی یکی از ستون‌های آنجا به‌شمار می‌آمد و بیشتر با زنده‌یاد ابوالفضل عالی در پی یافتن جای مناسبی برای آثاری بود که در طول زمان، نقاشی شده و به‌جا مانده بودند و اینک در سوله‌ای سیمانی در هوایی دم‌کرده و گرم و در شرایطی نامناسب روی هم انبار شده بودند.
در آن ایام، گزارش یک دهه از فعالیت‌ پدیدآورندگان این آثار در مجموعه‌ای نفیس چاپ شده و هر‌یک از نقاشان، جملاتی کوتاه در آغاز نوشته بودند.


برای خواندن متن کامل این یادداشت به لینک زیر بروید:

https://www.sharghdaily.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-100/851935-%D8%A8%D9%88%DB%8C-%D8%B3%D8%A8%D8%B2-%D8%A8%D8%B1%DA%AF-%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D8%AA


@A_MASJEDJAMEI
41 views06:14
باز کردن / نظر دهید
2022-07-24 14:26:16 بازگشت به علی امیرالمؤمنین (ع)

احمد مسجدجامعی| روزنامه اطلاعات | دوم مرداد 1401

از اواسط دهه ۴۰ تا پیروزی انقلاب، نقطه عطفی در اندیشه‌های نوین اسلامی پدید آمد که تأمل و بحث درباره علی امیرالمؤمنین در آن نقشی بسزا داشت. آثار و سخنرانی‌های دکتر علی شریعتی، همچون «علی تنهاست» و «علی حقیقتی بر گونه اساطیر» را همه کمابیش می‌شناسیم که بین دانشگاهیان و دانشجویان فراوان هوادار داشت.

مرحوم آقای مطهری از بنیانگذاران این نگاه نو بود و کتاب پرفروش «جاذبه و دافعه امام علی» ازجمله سخنرانی‌های ایشان در آن دوره بوده است. در کتاب پرفروش«داستان راستان» نیز، داستان‌های مربوط به امیرالمؤمنین چشمگیر است. گذشته از این، مرحوم آقای مطهری بحثی را در پرفروش‌ترین نشریه آن سال‌ها یعنی مکتب اسلام ذیل عنوان «سیری در نهج‌البلاغه» آغاز کرد و ادامه داد که هزاران تن از خوانندگان آن مجله پیگیر آن بودند و بعدها به صورت کتاب مستقلی درآمد.

آقای مطهری در توضیحی درباره سبب علاقه خود به نهج‌البلاغه به حوزه علمیه اصفهان و مدرسه صدر و استاد خود، میرزا علی آقای شیرازی اشاره می‌کند که بسیار از او آموخته و تحت تأثیر بیان و اندیشه‌اش قرار گرفته و به قول آقای منتظری «مجذوب ایشان» شده است. این استاد، نهج‌البلاغه تدریس می‌کرد و همین موضوع مایه حیرت آقای مطهری شده بود. آقای مطهری این استاد را «نهج‌البلاغه مجسم» می‌خواند. عمر آقای مطهری وفا نکرد، اما مرحوم آقای منتظری در ادای دین به این استاد شیرازی ـ اصفهانی، مجالس درس نهج‌البلاغه را ادامه داد.

از دیگر آثار مهم آن سال‌ها پیرامون نهج‌البلاغه، انتشار شرح آن به قلم مرحوم محمدتقی نقوی قائینی با عنوان «مفتاح السعاده فی شرح نهج‌البلاغه» است. آقای نقوی واعظ و مدرس مجالس و مدارس علمیه تهران بود. دقت نظر و نوآوری و شیوه بحث این اثر را مرحوم سید محمدرضا گلپایگانی از مراجع تقلید قم بسیار پسندید و از مؤلف خواست به همین شیوه قرآن را تفسیر کند که ایشان هر دو کار را به سرانجام رساند. مباحث آقای نقوی در حوزه‌های علمی تهران بازتاب گسترده‌ای داشت...

برای خواندن متن کامل این یادداشت به لینک زیر بروید:

https://telegra.ph/%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DA%AF%D8%B4%D8%AA-%D8%A8%D9%87-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%A4%D9%85%D9%86%DB%8C%D9%86-%D8%B9-07-24


@A_MASJEDJAMEI
96 views11:26
باز کردن / نظر دهید
2022-07-20 08:28:49 پیرایش و نوسازی مجسمه‌های شهری

احمدمسجدجامعی| سه شنبه 28 تیرماه روزنامه اعتماد

از جمله کارهایی زنده‌یاد کیومرث درم‌بخش فیلمبرداری از مجسمه‌های شهر تهران برای معرفی و نگهداری و حفظ خاطرۀ آنها بود. او خاطره‌ای هم از همین مجسمۀ جنجالی میدان فردوسی می‌گفت. می‌دانیم در خیابان بسیار طولانی آن سوی میدان آزادی تا میدان امام حسین و خیابان دماوند و پس از آن دهها خیابان و میدان کوچک و بزرگ قرار دارد که در طول این سالها نام همۀ آنها عوض شده جز نام خیابان فردوسی و میدان فردوسی. فردوسی یگانۀ همۀ دورانهاست. دلیل دیگر آن همین اجرای نمایش سیصد است که در آن شاهنامۀ فردوسی محور این نمایش و مهمترین جاذبۀ آن است.

نکتۀ مهمی که درم‌بخش از این تندیس می‌گفت آنکه زمانی نوشته‌ای به دست او داده که انسانم آرزوست و از آن عکسی برگرفته. و این عکس موجب بسته‌شدن نشریه‌ای در آن روزها بوده است. اگر از این خاطره بگذریم پیش از این تندیس دیگری پارسیان هند ساخته‌اند و همانجا گذاشته‌اند که اینک در ورودی دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران قرار دارد. بین این دو مجسمه، مجسمۀ دیگری از فردوسی بود ساخته شده به دست ارژنگ که آن را به میدان فردوسی مشهد برده‌اند زمانی در پایتخت مشهور شده که چهرۀ او شبیه مدرس است که به دست پهلوی اول به شهادت رسید.

شاید دلیل این جابجایی همین تصور جنجالی بوده باشد. ولی به‌هرحال این قصه‌ها دربارۀ مجسمۀ میدان فردوسی ریشه در ارادت این مردم به آرمان او دارد که هنوز هم حتی نسبت به شستشوی آن عکس‌العمل نشان می‌دهند. چنانکه من هم به درم‌بخش از چگونگی فانوس به دست دادن مجسمه پرسیدم. و اینکه آیا احتمال نمی‌دادید که این کار به این اثر فاخر هنری آسیب برساند؟ در میان مجسمه‌های شهری باز هم موارد مشابهی است.

برای مشاهده متن کامل یادداشت روزی لینک زیر بزنید:

https://telegra.ph/%D9%BE%DB%8C%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D9%88-%D9%86%D9%88%D8%B3%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D9%85%D8%AC%D8%B3%D9%85%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D9%87%D8%B1%DB%8C-07-20


@A_MASJEDJAMEI
118 views05:28
باز کردن / نظر دهید
2022-07-16 15:49:14
ببینید/ انتشار برای نخستین بار

«یادگار دوست» بخشی از روایت قاسم رفعتی از غدیر ۱۳۵۶ در گفتگو با احمد مسجدجامعی

@A_MASJEDJAMEI
148 viewsedited  12:49
باز کردن / نظر دهید
2022-06-28 12:28:58 آمدم ای شاه پناهم بده
احمد مسجدجامعی / روزنامه اعتماد 18 تیر 1401

یکی از بارزترین مراکز مذهبی، که وجه فرهنگی ـ هنری آن کم از دیگر وجوه آن نیست، بارگاه امام رضا (ع) است؛ مجموعه‌ای که می‌توان آن را محوطۀ بی‌نظیر تاریخی و هنری و موزۀ هنرهای قدیم و جدید خواند که از ۱۲۰۰ سال پیش، جلوه‌گاه انواع هنرها بوده است. برخی از مجموعه‌های تاریخی ـ آیینی دنیا هستند که قدمتی دیرینه دارند؛ اما هنر در آنها جاری نیست و در گذشته مانده‌اند؛ درحالی‌که محوطۀ مربوط به حضرت رضا (ع) محصول نسلهای متمادی از هنرمندان ایران بوده است که در آن، می‌توان نمونه‌هایی برجسته‌ از خط و خوش‌نویسی، کاشی‌کاری، سفالگری، گره چینی، حجاری، پارچه‌بافی، آهنگری، معرق، خاتم‌کاری، منبت‌کاری، معماری، آینه‌کاری، نجاری، فلزکاری و ... سده‌های مختلف ایران یا گاهی کشورهای دیگر را یافت.

دراین‌ بین، کتابخانۀ آستان قدس رضوی هم جای خود را دارد و ازلحاظ وجود و نگهداری قدیم‌ترین نفایس از دورترین زمانها تا امروز بی‌مانند است.

از مهم‌ترین بخش‌های این مجموعه، کتابخانه‌ی بی‌نظیر آنجاست که در عین حال از کهن‌ترین کتابخانه‌های بر جای مانده در جهان است و پیشینه‌ای بیش از هزار سال دارد و از طریق نسخه‌های مهم آن می‌توان موضوعاتی چون تحول و تطور زبان فارسی و وقف کتاب را پیگیری کرد.
در همین روزهای فوت مرحوم استاد احمد مهدوی دامغانی «خدمتگزار بی جیره و مواجب فرهنگ و ادب » نیز، بحثی درباره‌ی نقش ایشان در معرفی گنجینه‌ای از نسخ خطی که در غرفه‌ای از حرم رضوی پنهان کرده بودند پیش آمد که در دهه ۵۰ توسط آقای احمد علی رجایی بخارایی کشف شد.

بعضی از آن نسخه‌ها، به نظر ایشان رسیده و با حواشی و مقدمه و تحقیق آن مرحوم منتشر شده است مانند دیوان خازن (ابو محمد عبدالله خازن؛ شاعر برجسته عربی گوی ایرانی).

در میان آثار گران‌قدر فرهنگی ـ هنری، نشانه‌های صوتی هم سهمی دارد که کمتر به آن پرداخته شده است. قدیم‌ترین آنها نقاره‌نوازی و نقاره‌خانه است و افزون‌بر آن در هر دوره‌ای، قاریان، مناجات‌خوانها، منقبت‌خوانها و ذاکرانی بوده‌اند که کاری از خود به یادگار نهاده‌اند؛ البته، برخی از این کارها با خدامی است که براساس وقف‌نامه‌ها این کارها را پیوسته انجام می‌دهند. به‌جز نهاد خدام، که خود جای گفت‌وگوی بسیار دارد، در دورۀ ما، «اذان آقاتی»، «صلوات خاصۀ انصاریان» و «قرائت قرآن خاندان شجریان» رنگ ‌و‌ بوی امام رضا (ع) و مشهد را دارند. مرحوم کریم‌خانی با خواندن شعری از "حسان" نام خود را جزو این گروه ثبت کرد و با تثبیت جایگاه آوای گرم و رسای خود در حافظۀ ملی ماند و دریافت نشان رضوی را هم در کارنامه‌اش به ثبت رساند. نکتۀ درخور توجه آنکه شعر و آواز به شکلی گفته شده است که در هر کسی شوق زیارت برمی‌انگیزد.

در یکی از تهران‌گردیهای منطقۀ ۱۳ به منزل آقای چای‌چیان، شاعر آیینی معاصر، رفتیم. این شعر جزو خاطرات شاعر است که چون مادر را در وضعیت دشوار بیماری با بدنی رنجور، به زیارت امام رضا (ع) می‌برد، این شعر سوزناک را می‌سراید و هرچند مرحوم استاد محمدعلی کریم‌خانی رحمت‌الله علیه فقط سه بیت آن را خوانده، سبب بیشترین شهرت برای سراینده و خواننده شده است.
آمدم ای شاه پناهم بده
خط امانی ز گناهم بده
ای حرمت ملجأ درماندگان
دور مران از در و راهم بده
لایق وصل تو که من نیستم
اذن به یک لحظه نگاهم بده

نکتۀ درخور توجه آنکه مرحوم کریم‌خانی در خواندن این شعر تصرف کلامی کرده که به گرمی و دل‌نشینی کلام افزوده است. خواندن او آغازی جرس‌گونه دارد؛ نخست، می‌گوید: آمده‌ام ... ؛ سپس، با فاصله‌ای کوتاه ادامه می‌دهد: آمدم ای شاه ... خواندن او سیری پایین‌رونده دارد و به ندا و نجوا تبدیل می‌شود.

در تهران‌گردی آن سال، شهردار منطقه از تصمیم خود برای خریدن و نگهداری خانۀ شاعر سخن گفت که به سرانجام روشنی نرسید. امیدوارم برای این صدای ماندگار ملی و برگزیدۀ جشنوارۀ رضوی کاری درخور انجام شود.

مرحوم کریمخانی و مرحوم مهدوی دامغانی خادمان مخلص حریم رضوی بودند که به تازگی از میان ما رخت بر بستند، امید که آن پادشاه پناهشان باشد.

@A_MASJEDJAMEI
322 views09:28
باز کردن / نظر دهید
2022-06-21 12:52:47 چرخ را از نو اختراع نکنیم
حل مشکلات مردم بهتر از آرمان گرایی است

احمد مسجدجامعی / روزنامه سازندگی سه‌شنبه 31 خرداد

چندی پیش در مسیری به‌طور اتفاقی، با یکی از وزیران دهۀ ۶۰ دیداری دست داد. ایشان از کسانی است که هنوز هم در نهادهای مهم تصمیم‌گیری، منشأ اثر است و بیشتر به جناح دولت تمایل دارد.
در طول راه، نمونه‌هایی از شکوه‌های رودرروی مردم را در مقام کسی که او هم در دولت‌های پیشین حضور داشته است، گفتم و افزودم که در این کشور، بزرگان اهل اقتصاد و اجتماع کم نیستند، که می‌توان از تجربه‌های ایشان بسیار بهره برد. آن‌ها دیوان‌سالارانی‌اند که حتی در موقعیت‌های دشوار از مسئولیت‌پذیری در دفاع از سرزمین و مردمشان شانه خالی نکرده‌اند؛ اما نمی‌دانم آنچه این دولت به مردم وعده می‌دهد، تا چه اندازه شدنی است و برای نمونه، سخنان وزیر مستعفی کار و امور اجتماعی را بیان کردم و نتایج افزایش حقوق کارگران را مثال زدم که چه پیامدهای اجتماعی‌ای در پی دارد و چگونه به گسترش بیکاری و تورم و درنتیجه، فقر دامن خواهد زد. ایشان هم در این زمینه، نمونه‌ای از تجربۀ شخصی‌اش را بیان کرد و در این باره، با من همراه بود و این نکته را بر سخن من افزود که برای اجرایی‌شدن سیاست‌های اعلام‌شده، به زیرساخت‌هایی نیاز است که هنوز، به آن‌ها دسترسی نداریم.

برای فهم وضعیت کنونی نمونه‌ای که خود آن را شاهد بودم، می‌آورم. من افتخار چهارده سال نمایندگی مردم پایتخت را در شورای شهر تهران داشته‌ام. در سال نخست ورودم، بن‌های شهروند ده‌هزار تومانی و در سال خروجم، یعنی پارسال، صدهزار تومانی، یعنی ده برابر بوده است؛ اما نکتۀ مهم آنکه قدرت خرید ده‌هزار توان در سال ۱۳۸۶ از قدرت خرید صدهزار تومان ۱۴۰۰ بسیار بیشتر بوده است؛ بگذریم که درهمین نود روز آغاز سال، قدرت خرید به‌مراتب کاهش یافته است و گفته می‌شود که تورم سال جاری تورم‌های گذشته را پشت سر خواهد گذاشت. همۀ این‌ها ما را بدین سمت می‌برد که تدبیری هوشمندانه برای نان شب مردم بیندیشیم و آن را اولویت خود بدانیم. اگر به نیازهای اولیۀ مردم، یعنی تغذیه و بهداشت مناسب، توجه کنیم، آنگاه، کمترین وظیفۀ خود را انجام داده‌ایم و می‌توان انتظار حداکثر همراهی آن‌ها را داشت؛ وگرنه ممکن است شهروندان به مشکلات خود توجه کنند، نه آرمان‌هایی که در برنامه‌های دولتیان ترسیم شده است.

همۀ آنچه گفته شد، ما را به این نتیجه می‌رساند که راهکاری اساسی برای امروز، به‌ویژه زندگی روزمرۀ ایرانیان داشته باشیم. اوضاع بحرانی جهان، از جمله حملۀ روسیه به اوکراین، که بخش مهمی از غلۀ جهان را تأمین می‌کرد؛ نیز خشک‌سالی در کشورمان، رقم ارزی لازم را برای تأمین خوراک و بهداشت مردم بیش از دو برابر کرده است. همۀ این‌ها نشان می‌دهد که از تجربه‌های درست و نادرست و دستاوردهای پیشین برای یافتن راهکاری مؤثر بهره بگیریم؛ وگرنه با جابه‌جایی دوره‌ای مدیران راه به جایی نخواهیم برد؛ چنان‌که در همین روزها، در تیم اقتصادی دولت، تغییراتی مشابه روی داده است. پیشنهادی که در بدو امر به ذهن هرکسی می‌رسد، این است که به تجربه‌های مثبت و منفی دیوان‌سالاری در چهار دهۀ گذشته بیاندیشیم و از آن‌ها در نوشتن برنامه‌ها و تصمیم‌سازی‌ها کمک بگیریم و چرخ را از نو اختراع نکنیم.


@A_MASJEDJAMEI
274 views09:52
باز کردن / نظر دهید
2022-06-12 08:02:48 امام رضا عنصر هویت ملّی ایرانیان
احمد مسجدجامعی / روزنامه سازندگی 22 خرداد 1401

برای نسل ما کمتر فیلمی چون قیصر و دیالوگ‌های صحنه و مکانها و لباسها و از این‌گونه چیزها در ذهن جایگزین شده است. موج سینمای نو در ایران از همان سالها و با همین فیلمها آغاز شد، قهرمان فیلم که در پی آن بود انتقام خون برادر و خواهر بی‌گناهش را از قاتلان یا برادران آب‌منگل بگیرد، از آبادان است. در همین اثر ماندگار یاد امام رضا علیه‌السلام به این شیوه گرامی دانسته می‌شود که قیصر به پیرزنی فقیر و بی‌کس قول داده، او را به پابوس حضرت ببرد. اشاره به آن بزرگوار در این فیلم برگزیده و پربیننده آقای کیمیایی بی‌مناسبت نیست.

زمانی در دولت آقای خاتمی صحبتی جدی بین چند وزیر کابینه، همچون مرحوم دادمان و آقای موسوی لاری و من ، برای احیا و معرفی مسیری که آن حضرت از مدینه تا مرو پیمود، انجام شد و مقدماتی فراهم آمد. این راه را بین خودمان «جاده گفتگو» نام نهادیم. در همان ایام از سازمان میراث فرهنگی کشور، که در آن سالها وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود، خواستم که دراین‌زمینه بررسیهای تاریخی باستان‌شناسی، و مردم‌شناسی در چند استان مسیر حرکت آن حضرت انجام شود، که در قالب یک پژوهش انجام شد.

هر چند این کار به اجرا نرسید، اما جشنواره فرهنگی هنری رضوی راه افتاد، که سالهای سال است تا امروز برگزار می‌شود و از همان آغاز استان خوزستان مورد توجه قرار گرفت و دراین‌زمینه نیز چندمین گزارش تصویری مستند تهیه شد.

بنابر گزارشی که خانم زهرا گلشن در مقاله امام رضا و سینما نوشته تا سال 95 در بیش از 75 فیلم سینمایی و مستند و سریال به امام رضا و حرم و خاطره و تصاویر آن مستقیم و غیرمستقیم اشاره شده است، پژوهشگر خود آگاه است که این نخستین فهرست، که تهیۀ آن البته دشوار بود، باز هم به تکمیل نیاز دارد. آقای محسن شمس رقمی نزدیک به صد را برشمرده است. اگر این روال درباره تئاترها و ترانه‌ها و موسیقی و آوازها را پی‌گیری کنیم همین شکوه و دلدادگی را شاهدیم. هنرهای سنتی و خوش‌نویسی که جای خود را دارد. اگر به اسامی شناسنامه‌های ایرانیان دقت کنیم در هر دوره‌ای و بین هر طبقه و گروهی نام رضا به صورت تک یا ترکیبی، پرطرفدار بوده و پیوسته تکرار می‌شود. زیرا امام رضا از عناصر هویت ملی ماست ، البته امام رضایی که ادراک عمومیِ مردم علاقمند به ایشان با امام رضایی که حکومت‌ها ترویج می‌کرده‌اند متفاوت بوده است.

در پژوهش آماری که در همان سالها انجام شد گردشگران بیشترین سفر را به مشهد داشته‌اند و این مقصد، همچنان گردشگرپذیرترین شهر کشور است.

به هر حال حرکت امام رضا از مدینه تا مرو، از طریق خوزستان امروز انجام گرفت.

خوزستان از مناطقی است که از دوره‌های پیشین، سابقه تمدنی درخشانی داشت همچون دانشگاه جندی‌شاپور که تا قرنها پس از اسلام آوردن ایرانیان جایگاه علمی یگانه‌ای در جهان آن روز داشت و یا سازه‌های آبی، تاریخی شوشتر که ساخت‌وساز آن از دوره هخامنشیان تا ساسانیان را در برمی‌گرفت و به فهرست یونسکو راه یافته و ثیت جهانی شده است.
مرقد جناب دعبل که آن شعر مشهور به قصیدۀ تائیه را نزد امام رضا خواند و از ایشان لباس شخصی حضرت و مشتی سکه صله گرفت و از همه مهمتر آن که حضرت بیتی حاکی از پیشگویی مدفن خود بر آن افزود، در همین خوزستان واقع شده است.

بیهوده نبود که در نبرد هشت ساله، همه وام‌دار خوزستان هستیم. وامی که هیچگاه بازپرداخت نشد. نخستین پیروزی ما در این جنگ، با شکست حصر آبادان اتفاق افتاد که رمز آن عملیات نیز علی بن موسی الرضا بود.

باری امام رضا نماد مکتب ایران و به‌واقع آستان آن حضرت مرکز ایران است.

@A_MASJEDJAMEI
284 views05:02
باز کردن / نظر دهید
2022-06-05 20:03:56 در صف اول نمی نشست

یادداشت احمد مسجدجامعی در پی درگذشت مدیرمسئول روزنامۀ اطلاعات

به گزارش روابط‌عمومی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، «احمد مسجدجامعی»، قائم‌مقام مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی در پی درگذشت «سیّدمحمود دعایی»، مدیرمسئول روزنامۀ اطلاعات در یادداشتی نوشت :

«قدیمی‌ترین مدیر فرهنگی رسانه‌ای کشور حجت‌الاسلام سیّدمحمود دعایی درگذشت. او از پیشگامان نهضت امام خمینی بود و از آغاز کار با ایشان همراه و هم‌پیمان شد و تا پایان عمر بر این عهد استوار ماند. پایداری او در این راه چه در زمان زندگی مرحوم امام و چه پس از آن همواره پیدا بود.

در کمتر محفل و مجلسی بود که او سخن بگوید و با بیانی شیرین یادی از امام نکند و نکته‌ای یا خاطره‌ای نگوید.

روحیۀ خضوع در او بارز بود و ندیدم در صف اوّل مجلسی نشسته باشد؛ با اهل فرهنگ و هنر بسی مهربان بود و در حیات و ممات از همراهیِ آن‌ها کناره نمی‌گرفت. در روزنامۀ وزین اطلاعات جایی برای گروه‌های گوناگون وجود داشت و نوشته‌ها و گفته‌ها و بزرگ‌داشت‌ها و یادداشت‌های آن‌ها چاپ می‌شد. چراکه او وجه فرهنگی انقلاب را نمایندگی می‌کرد و جایگاه فرهنگی‌اش بارزتر از وجوه دیگرش بود. ایشان در بین عموم اصحاب فرهنگ و هنر و رسانه به کرامت و رحمت و بزرگ‌منشی شناخته می‌شد.

استواری‌اش در مواضع سیاسی جز درایتِ ناشی از نوعی شجاعتِ همراه با متانت و آرامش بود. نه با بادها از جا می‌جنبید و نه در ابراز مواضعش فریادهای بلند می‌کشید؛ حتی در شرایط دشوار به شخصیت‌هایی که از مناسبات قدرت کنار گذاشته می‌شدند، بی‌اعتنایی و در حق آن‌ها کوتاهی نمی‌کرد و گاه احترام او به ایشان بیشتر بروز می‌کرد.
او چندین دوره نمایندۀ مردم پایتخت در مجلس شورای اسلامی شد که نشان از اعتماد عمومی به مشی و منش ایشان بوده است.

حتی مخالفان منصف هم در حق او بد نمی‌گفتند. خود او هم به شیوه‌ای زیست و رفتار می‌کرد که یاد و خاطره امام را مخدوش نکند.

منزل مسکونی او در شهرآرا بود؛ نه در برج‌ها و ویلاهای آن‌چنانی. یک نیمۀ شعبان، با گروه تهران‌گردی به خانۀ ایشان رفتیم، آن‌چنان ساده و صمیمی برخورد کرد که خاطره‌ای ماندگار در ذهن حاضران به جا گذاشت. از اتفاق گروهی از همسایگان و اهل محل که از آمدوشد ما باخبر شدند نیز به دیدارش آمدند و حدود سی‌نفر در اتاق‌های خانۀ دوطبقۀ او تقسیم شدیم و صبحانه‌‌ای که به‌دست همسر، فرزندان، عروس‌ها و داماد او در منزل تهیه شده بود، خوردیم. آقای دعایی در پایان جدی و صمیمانه از همۀ میهمانان خوانده و ناخوانده دعوت کرد که در هر نیمۀ شعبان در همین‌جا میزبان ما باشند.

ایشان در روز ١۵ خرداد درگذشت. این شاید ناشی از صفای باطن و پیوستگی روحی و معنوی او و مرادش مرحوم امام باشد. خدایش رحمت کند.

@A_MASJEDJAMEI
243 views17:03
باز کردن / نظر دهید
2022-05-31 08:57:12 یادداشت احمدمسجدجامعی درباره حادثه تلخ آبادان
جای خالی کمیتۀ حقیقت‌یاب

روزنامه سازندگی / 10 خرداد 1401

وقتی آن فاجعۀ بزرگ انسانی در پلاسکو رخ داد، همۀ کشور در همان روز آشفته شد. هنوز ساعتی از فروریختن بنا نگذشته بود که من در مقام یکی از اعضای شورای شهر در محل حاضر شدم و بلافاصله، معاون اول رئیس‌جمهور را در جریان امر قرار دادم و استاندار در صحنه حاضر شد. ساعتی بعد، شهردار تهران نیز به ما پیوست. ده‌ها خبرنگار دست‌به‌کار شدند. هنوز روز به پایان نرسیده بود که ستادی برای پیگیری کارها در همان ساختمان‌های اطراف شکل گرفت و مدیران میدانی بحران معرفی شدند، هرچند در «زمان طلایی» غفلت‌هایی هم رخ داد.

قرار بود فردای همان روز، من به کتابخانۀ ملی بروم و مسئولیت آنجا را عهده‌دار شوم؛ اما به‌سبب ضرورت پیگیری مسائل پلاسکو، از این مقام انصراف دادم. کوشش برای تصویب «کمیتۀ حقیقت‌یاب» از کارهای دیگری بود که هرچند به نتیجه نرسید، اما همۀ این‌ها شهروندان را امیدوار کرد که کسانی از همان لحظۀ وقوع فاجعه، پیگیر امور و حقوق آن‌هایند. صدا و به‌ویژه سیما هم خبرهای فاجعه را پوشش گسترده می‌داد.

فروریختن نخستین برج بلند تهران با عمری بیش از نیم‌قرن براثر آتش‌سوزی و عوامل ثانوی و کشته‌شدن شانزده تن هزینه‌ای گزاف بود که به ملت تحمیل شد؛ اما جان‌باختگان آن فاجعه کسبه و مردم عادی نبودند؛ آتش‌نشان‌ها مردم و کسبه را از آنجا بیرون راندند و خود قهرمانانه و جان‌برکف، تا آخر در صحنه ماندند و در آتش سوختند و همگان مظلومیت و شجاعت ایشان را ستودند. درواقع، در «زمان طلایی»، آتش‌نشان‌ها به داد مردم رسیدند، هرچند پس از حادثه در همان «زمان طلایی»، هماهنگی لازم برای نجات آن‌ها به‌عمل نیامد. برخلاف فروریختن متروپل، که مسئولان ملی و محلی دیر عمل کردند و رسانه‌های رسمی نیز به میدان درنیامدند. این ضعف حضور و همراهی و پوشش ناقص اخبار، اعتماد اجتماعی را سلب کرد و موضوع با گزارش‌های شهروندان دنبال شد و کسی چندان دربارۀ مظلومیت، جان‌باختگان، مفقودان، حادثه‌دیدگان و خانواده‌های آن‌ها سخنی نگفت. در حادثۀ پلاسکو، حجم اخبار و گزارش‌ها به حدی فراگیر بود که ما در پایان، پرکارترین خبرگزاری‌ها را معرفی کردیم.

از اتفاقات تلخ پلاسکو و به‌ازای هزینه‌ای که ملت و به‌ویژه پایتخت‌نشینان دادند، تنها چیزی که باقی ماند تجربه بود؛ تجربه‌ای که در قالب مباحث پرشور نمایندگان مردم در شورای شهر و با حمایت رسانه‌ها ارائه می‌شد و چندین سند ملی در این باره تهیه شد؛ ازجمله «گزارش ملی پلاسکو». همۀ این‌ها می‌توانست مانع از وقوع فاجعۀ مکرر شود.

متأسفانه امروز، با فاجعه‌ای بزرگ‌تر روبه‌رو هستیم که ابعاد انسانی و اجتماعی آن بسی بیشتر است و چگونه می‌توان آن را توجیه کرد، آن هم وقتی ساختمان متروپل آبادان در کمتر از سه سال گذشته ساخته شده، به بهره‌برداری رسیده و اکنون، فرو ریخته است؟

اینجا هزینه‌های قابل ردیابی و نیز پنهان بوروکراسی آشفته و نظارت‌های ناقص حاکمیتی را مردم می‌پردازند تا مگر در آسایش، آرامش و سلامت زندگی کنند. اکنون، به‌ازای بی‌توجهی، بی‌تدبیری، سهل‌انگاری و شاید حتی فساد این آرامش و امنیت نه‌تنها از مردم آبادان و نه‌تنها از مردم خوزستان، بلکه از همۀ ما سلب شده است.

بگذریم که همۀ کشور وامی غیرقابل پرداخت از خوزستان گرفته است. امروز، اگر ما به دستاوردهای نبرد هشت‌ساله افتخار می‌کنیم، بی‌تردید، بخش اعظم این افتخار را مدیون مردم همین خوزستانیم. این بدهی ماست که هرگز بازپرداخت نشده و ده‌ها طرح نویدبخش و بلندبالا تنها روی کاغذ نوشته شده است و می‌شود؛ اما در عمل، آنچه رخ داده، فاجعۀ متروپل است. اگر آن روز در ماجرای پلاسکو، طرح «کمیتۀ حقیقت‌یاب» به تصویب می‌رسید و کسانی را که قبل از ماجرا و حین و پس از آن، کم‌کاری و بی‌تجربگی و حتی فسادی دامن‌گیرشان شده بود، معرفی می‌کردند، شاید امروز، شاهد چنین فاجعه‌ای نبودیم. آیا وقت مراجعه به اسناد مبتنی بر تجربه‌های پیشین و شجاعت تصویب «کمیتۀ حقیقت‌یاب» فرا نرسیده است؟


@A_MASJEDJAMEI
460 viewsedited  05:57
باز کردن / نظر دهید
2022-05-01 21:52:46 معنا و مفهوم ایران؛ مهمترین ویژگی محمدعلی اسلامی ندوشن

احمد مسجدجامعی

شاید مهمترین ویژگی مرحوم آقای محمدعلی اسلامی ندوشن همین معنا و مفهوم و نام ایران است.

در نظر ایشان ایران فقط میهن محصور در این مرزهای سیاسی نیست، بلکه مفهومی بسیار فراتر و وراتر دارد. ایران به واقع بخشی از فرهنگ و تمدن بشری است و قسمت مهمی از فرهنگ بزرگ انسانی و این خود از پیوندهای اصیل جان و دل آدمی برمی‌آید. وقتی می‌نوشت ایران را از یاد نبریم درواقع در آن به جنبۀ فرهنگی و انسانی تأکید می‌کرد. برای او فردوسی و حافظ و سعدی و مولانا و آثار آنها بیش از آن که نمادی از زبان فارسی و ایران جغرافیایی باشد نمادی از زیبایی و اندیشه و مدارا بود و به همین سبب فکر می‌کرد تا زمانی که عشق و دلبستگی به فرهنگ و تمدن زنده است ایران هم زنده است و پابرجاست.

در زمانه‌ای او بر ایران تأکید می‌کرد که این رفتار میان روشنفکران و مبارزان ستیزه‌جوی آن سالها با کمال تأسف نه تنها خریدار چندانی نداشت و بسا که این‌گونه تفکر از تیر انتقاد و اتهام و انتقام آنها برکنار نمی‌ماند و غالباً کوشش می‌شد کلام و رفتار خود را با سخن دیگران همراه کنند. بی‌آنکه به تاریخ بلند و اندیشۀ ایرانی و تأثیرپذیری و تأثیرگذاری آن توجه داشته باشند یا کسان دیگری که ایران‌ستیزی و ناسزاگویی به فردوسی و شاهنامه را همچون مدالی بر سینه خود می‌آویختندو آن را جار می‌زدند و به هر حال محور اندیشۀ هیچکدام آنها ایران نبود و آنقدر که آثار دیگران را ترویج و به آن استناد می‌کردند، به متفکران این سرزمین نمی‌پرداختند. اما گردش زمانه عمق اندیشۀ او را نشان داد که انگشت اشارۀ ندوشن نقطۀ مهمی را در پهنۀ گیتی نشان می‌دهد و آن خود ایران است. کشف مختصات اندیشۀ او در این باب می‌تواند موضوع پژوهشهای گوناگون باشد. آن‌گاه می‌توان دریافت که او چگونه از میان آن‌همه هیاهو همچنان مفتون حکمت و ادب ایرانی باقی ماند. او سیمرغ ایران را ققنوس می‌دانست که هیچگاه پایان نمی‌یابد و از پی حوادث بنیان‌کن از دل آتش بارها و بارها زاده می‌شود.

در ادامۀ یکی از تهران‌گردیها برای پرس‌وجوی بیشتر روزی به منزل آقای اسلامی ندوشن رفتیم. در آنجا در بین اشیای قدیمی، یادگارهای خانوادگی و هدایای دانشگاهی در یک بشقاب چیزی همچون یک صفحه ضخیم خشتی ـ کاهگلی به چشم می‌خورد که تناسبی با بقیه اشیاء نداشت.

وقتی از آن پرسیدم خانم دکتر بیانی همسر دانشمندشان گفت: این یادآور اشغال ایران در سال 1320، به دست نیروهای متفقین است. همان کسانی که ایران را پل پیروزی نامیدند و جز فقر و تنگدستی و مرگ برای ما نیاوردند. این نمونه‌ای از مثلاً نانهای آن زمان برای بقاست که هموطنان ما اگر زنده می‌ماندند، مجبور بودند به آن اکتفا کنند: ترکیبی از گندم یا جوی سبوس‌دار و آرد هستۀ خرما و خاک اره و از این دست.


ادامه یادداشت در لینک زیر

https://www.khabaronline.ir/amp/1627187/

@A_MASJEDJAMEI
204 views18:52
باز کردن / نظر دهید