هر چیزی که ما زیاد بشنویم تبدیل میشه به باورهای ما و موضوع مهم | خانواده صمیمی عباس منش
هر چیزی که ما زیاد بشنویم تبدیل میشه به باورهای ما و موضوع مهم اینجاست که شما هر باوری که داشته باشین جهان به شما ثابت میکنه که شما درست فکر میکنید
کسی که فکر میکنه این جهان پر از خوبی و زیبایی و سلامتی و ثروت و فراوانی هست درست فکر میکنه چون جهان همین ها رو بهش نشون میده و کسی که فکر میکنه جهان پر از فقر و بدبختی و بیماری و اتفاقات نازیباست درست فکر میکنه چون جهان همین شرایط رو براش فراهم میکنه پس ما نمیتونیم به کسی ثابت کنیم که درست فکر میکنیم و نیازی به این کار نداریم ما نمیتونیم شرایط کسی رو تغییر بدیم زمانی که خودش نمیخواد ما نمیتونیم دست کسی رو بگیریم و از یه فرکانس بد بیاریمش تو فرکانس خوب ما نمیتونیم کسی رو خوشبخت کنیم
استاد من قبلا جایی کار میکردم که صاحب کارم یه آشنایی داشت که بیکار بود و اوضاع خوبی نداشت
صاب کار من دلش برای این آدم میسوخت و میخواست بهش کار بده و این آدم همیشه براش مایه دردسر میشد با اینکه چند بار از اونجا بیرونش کرده بود ولی باز دوباره اون آدم میومد و میگفت من عوض شدم و از این حرفا و صاحب کار من دوباره دلش میسوخت و بهش کار میداد تا اینکه دیگه یه روز کلا اخراجش کرد و بهش گفت تو فقط برای ما دردسر درست میکنی
و این آدم و من الان چند ساله که میشناسم و هنوز سرگردان و آواره هست نه شغل درست و حسابی داره نه زندگی درستی داره نه رابطه عاطفی موفقی داره خوب این آدم نمیخواد تغییر کنه نمیشه به زور کسی رو خوشبخت کرد کسی که خودش نمیخواد چون اون تو مدار بدبختی مونده و بالاتر هم نمیره و اتفاقاتی رو تجربه میکنه که توهمون مدار هستند
استاد یه درس خیلی مهمی که تو این فایل بود این بود که تمرکزت رو روی یک کار بزار و یک کار رو خوب یاد بگیر این استراتژی افراد موفق هست به خاطر همینم شما تاکید داری که یک کار رو خوب یاد بگیر و مهارتت و تو اون کار ببر بالا اونوقت موفقیت و ثروت خودشون میان به خاطر همینم شما تاکید میکنی که فقط با من باش و با آموزشهای من پیش برو چون هرچی بخوایم تو این موضوع منابع مختلف رو مطالعه کنیم شک مون بیشتر میشه
کاری که من روز اول انجام دادم و هرچی دوره از استاید دیگه داشتم و پاک کردم و به خودم تعهد دادم که فقط و فقط با شما پیش برم و الان دارم نتیجه شو میبینم استاد یه موضوع دیگه که در مورد اینکه باورها چگونه شکل میگیرن گفتین کار من عکاسی هست. من وقتی رفتم تو این شغل که خیلی بچه بودم. یه روز صاحب کارم به پدرم گفت این پسرت و بفرست بیاد پیش من کار کنه من میخوام ازش یه عکاس حرفه ای بسازم
من همون روز همون لحظه باور کردم که من یه عکاس حرفه ای میشم. میخوام بگم همون لحظه این جرقه در ذهن من زده شد که تو یه روزی یک عکاس موفق میشی
چون به قول شما بچه ها باور هاشون خیلی قوی تره
چون همه ما از جایی اومدیم که اونجا این آگاهی ها وجود داشته
چون همه ما پاره ای از خدا هستیم
و الان اون اتفاق برای من افتاده
خدایا شکرت
کدامیک از این موارد به شما بیشتر کمک کرده است و برنامه شخصی شما برای اجرای این آگاهی ها در عمل چیست ؟
استاد من از زمانی که باور کردم همه چیز حاصل فرکانس های خودم هست و هر اتفاقی که تو زندگی من میفته خودم خلق کردم شرایط زندگیم تغییر کرد که البته این تغییر کردن یک شبه به وجود نیمد وقتی شروع کردم به کار کردن روی خودم و آموزشهای شما و ورودیهام و کنترل کردم و کانون توجهم رو به سمت خوبی ها و زیبایی ها بردم
اتفاقات خوب یکی یکی از راه رسید همه افرادی که سر راهم قرار میگیرن انسانهای صالح و درستکار هستند من که هر شب سردرد داشتم و قرص میخوردم الان مدتهاست که دیگه خبری از بیماری و اون سردردها نیست جنس مشتریام عوض شدن از وقتی که باور کردم که خداوند مشتریان پولدار و با فرهنگ و هم فرکانسی رو به سمت من هدایت میکنه دیگه از اون مشتریان بد حساب و بدقلق و ایراد گیر خبری نیست
و نود و نه درصد مشتریانی که میان پیشم میگن دفترتون یه انرژی خیلی خوبی داره
دفتر من نه دزدگیر داره نه دوربین مدار بسته داره در صورتی که همه بهم میگن دزدگیر یا دوربین بزار ولی من سپردمش به خدا و میدونم که خداوند حافظ من هست استاد یه بار وقتی برای عکاسی رفتیم تو یه لوکیشن یکی از لنزهای دوربینمون و جا گذاشتیم و متوجه نشده بودیم
ما صبح اون لنز و جا گذاشتیم و غروب فهمیدیم که لنز نیست وقتی برگشتیم دیدیم لنز همون جاست و کسی بهش دست نزده با اینکه یه جای شلوغی بود که رفت و آمد زیاد بود چون من باور کردم که دنیا پر از انسانهای خوب هست
و موضوع مهم اینجاست که باید رفتارمون تغییر کنه تا اتفاقات زندگیمون تغییر کنه
اگه ما همون رفتارهای قبلی رو انجام بدیم نمیتونیم بگیم که باورهامونم تغییر کرده
