ابوالفضل محمدی

2016-08-25 18:32:38 ‍ بسم ربّ الحسین
شب زیارتی حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه است و دل مبتلا به فراق مولا چون مرغ سرگشته و حیرانی با بال شکسته ی تمنّای وصال بر در و دیوار قفس تنگ و تاریک سینه ی خسته می کوبد، به امید این که روزنه ای از این مَحبس غم انگیز به نور و عِطر تربت مصفّای حضرت عشق بگشاید. شب های جمعه اهل بیت علیهم السلام یاد دادند چگونه این دریچه را برای دل واله و شیدا به سوی قلب قبله ی عالم وجود، یعنی کربلا بگشاییم. با این کلمات نورانی:

« السلام علیک یا أباعبدالله الحسین و رحمة الله و برکاته»

باشد که سلام بی مقدار ما شوریدگان حبّ و ولای اباعبدالله علیه السلام نیز امشب در لابلای غوغا و هیاهوی سلام و ندبه و روضه و شیون و ضجّه ی ملکوتیان و انبیاء و اولیاء و صلحاء و شهداء، به محضر مولایمان حضرت حسین سلام الله علیه رسانده شود.

ابوالفضل محمدی
4 شهریور 1395
@abolfazlmuohamadi باز کردن / نظر دهید

2016-08-17 14:21:11 ‍ بسم اللّه
یک کتاب مهم؛ یک گزارش مهم تر!
آقای هاشمی رفسنجانی خبر یکی از ملاقات های مهم اش با رهبرانقلاب در رابطه با موضوع «حل مسأله مان با آمریکا» در زمان ریاست جمهوری اش را این گونه گزارش می کند. متن آن را بی هیچ تحلیل و بررسی ضمیمه شده ای ببینید:

آقای روحانی مشاور من و رئیس شورای عالی امنیت ملی بود، نظر او هم مثل من است که ما باید مسأله مان را با آمریکا حل کنیم. آقای روحانی برای منافع و ضررهای این کار دو ستون درست کرده بود. من بر آن اساس و نظر و ضمن این که خودم هم نظراتی داشتم و اضافه کردم، رفتم و با آقا صحبت کردم...خیلی بحث کردیم، یکی_دو ساعت بحث کردیم و به نتیجه نرسیدیم. معمولاً وقتی با ایشان اختلاف داشته باشیم نهایتاً نظر ایشان را برای خودم حجت می دانم. چون ایشان رهبر هستند و حق اظهارنظر قاطع دارند. همین الان هم همین طور است. من گفتم نمی توانم حرف دیگری به شما بزنم و فقط مسأله ی ما و خدا است. بالأخره در روز قیامت از من و شما می پرسند چرا این همه ضرر و مشکلات برای نظام و مسلمانان ایجاد شد؟! اگر این ها را بر عهده می گیرید من دیگر حرفی ندارم. ایشان گفتند: بله! جواب خدا با من باشد
روایتی از زندگی و زمانه اکبر هاشمی رفسنجانی (1313 تا 1394)؛ صفحه 675؛ جعفر شیرعلی خانی؛ انتشارات سایان؛ چاپ اول؛ 1395

اگر فرصت و حوصله داشتید؛ برای آشنایی، تحلیل و قضاوت منصفانه درباره ی اندیشه های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جناب آقای هاشمی رفسنجانی و همین طور اطلاع از کارنامه ی عملکرد و مواضع ایشان تا امروز، این کتاب را مطالعه کنید.

ابوالفضل محمدی
27 مرداد 1395
@abolfazlmuohamadi باز کردن / نظر دهید

2016-08-16 17:18:40 ‍ بسم اللّه
امام خمینی ره با پیگیری نهضت و قیام دینی و در ادامه با ایجاد جمهوری اسلامی بر مبنای حضور وسیع مردمی،گزاره ی تساوی بین سیاست و دیانت را از نظریه پردازی های انتزاعی به مصداقیت خارجی و عینی تبدیل نمود.در مدل سیاست ورزی امام دیگر تحلیل سیاسی، حضور سیاسی و تأثیرگزاری سیاسی؛ مختص یک عده رجال خاص که وابسته به دایره ی قدرت هستند، نیست.بلکه هر فرد متدیّن و هوشیار جامعه از کاسب و کارگر و معلم و دانشجو و روحانی و روستایی و شهری می تواند و حق دارد سیاسی باشد و در عرصه های سیاست جمهوری اسلامی مؤثر شود.در این الگو امام و بعد از او رهبر انقلاب برای این که تنیدگی بین سیاست و دیانت در آحاد جامعه حفظ بشود، همواره مجاهدت نمودند تا اولاً هیچ حجابی بین رهبر و مردم نباشد و در حسّاس ترین مقاطع سیاسی با مطلّع نمودن مردم از جزئیات وقایع، ارائه ی تحلیل و تبیین و بصیرت افزایی، تأثیر حضور و مسئولیت پذیری سیاسی مردم را همیشه حفظ کنند. ثانیاً؛ با حساسیّت فراوان، تقوا، صداقت، ساده زیستی، معنویت و صراحت را، هم در زندگی سیاسی فردی خویش اجرا و هم مستمر آن را از تمام مسئولین سیاسی جمهوری اسلامی مطالبه نمودند.این الگوی رفتاری امام و رهبری مردم را به فرضیه ی «سیاست ما عین دیانت ما است» امیدوار نمود و باعث شد با تمام مشکلات و سختی ها در صحنه ها حضور داشته باشند و اثرات آن را ببینند.
اما متأسفانه باید بگوییم جدایی تقوا، صداقت، معنویت، انصاف، ادب در گفتار و رفتار، حریّت، ساده زیستی، بی رغبتی به قدرت، خدمتگزاری مردم و در یک کلام دیانت از عملکرد برخی مسئولین سیاسی و اجرایی که می آیند و می روند، بزرگ ترین آفت الگوی سیاسی امام شده است. سیاستمداران بی تقوا در هر دولت و مجلس و جناح و حزب و دسته ی سیاسی که باشند، چون منتسب به نظام اسلامی با محوریت ولیّ فقیه اند، می توانند مردم را از کارآمدی الگوی سیاسی امام مأیوس کرده و آنها را به الگوی ضدّش یعنی جدایی سیاست از دیانت معتقد نمایند. باید توجه داشت تنها راه پیش رو برای جلوگیری از این آفت خطرناک و مقابله ی با آن، دو امر است که هر دو نیز از اجزاء کلیدی همان الگوی سیاسی امام و مردم سالاری دینی می باشد:
مردم باید با پیگیری موضع گیری های مختلف و بالا بردن قدرت تحلیل و درک عمیق سیاسی بتوانند با شناسایی دقیق افراد و جریانات سیاسی منفعت طلب و بی تقوا، از حضور آنها در عرصه ی قدرت جلوگیری کنند، چون تمام مسئولین جمهوری اسلامی مستقیم و غیرمستقیم توسط مردم انتخاب می شوند.
مردم باید بعد از تحویل قدرت سیاسی با برگه های رأی به آنها، کار را تمام شده تلقّی ننموده و با مراقبت و رصد دائمی رفتار سیاسیون، همراه با مطالبه ی معیارهای صحیح و پرسش گری مداوم از ایشان، تقوا، صداقت، آزادگی، شجاعت و دیانت سیاستمداران را سنجیده و داوری نمایند تا اگر لعزش ها و خطاهای ناشی از بی تقوایی تبدیل به یک رویّه ی سیاسی در مسئولین شد، مردم از بخشیدن دوباره ی قدرت به آنها خودداری کنند.

ابوالفضل محمدی
26 مرداد 1395
@abolfazlmuohamadi باز کردن / نظر دهید

2016-08-12 22:14:00 ‍ ‍ بسم اللّه
فتنه ی رسانه ای که فرزندان آقای منتظری با همراهی جبهه ی رسانه ای دشمنان جمهوری اسلامی با بازنشر یک فایل صوتی از او علیه حکم حکومتی امام ره آغاز کرده اند؛ فقط تکرار یک مغالطه و اتهام زنی قدیمی است.آقای منتظری امام ره و جمهوری اسلامی را به خاطر اجرای حکم فقهی و الهی اعضای یک فرقه ی محاربِ جانی و تروریست، جنایتکار می داند که بر مبنای فتوای فقهی خود او نیز محارب و حکم آنها اعدام بود. متن استفتاء و جواب او را ببینید:
«سؤال 2502:آيا براى تحقّق موضوع حدّ شرعى«محاربه»اقدام مسلحانه در سلب امنيّت مردم معتبر است، يا محاربه اعم از آن است؟
جواب: در عنوان «محارب»- بنابر آنچه در روايات اهل بيت (ع) و فتاواى فقها تصريح شده- داشتن سلاح قيد شده است....علاوه بر عنوان «سلاح» در بسيارى از روايات و فتاواى فقها عنوان «اخافة الناس» نيز مشاهده مى‌شود؛ بلكه مى‌توان گفت «قصد اخافة» نيز بايد احراز گردد. بنابراين محارب به كسى اطلاق مى‌گردد كه به قصد ترساندن مردم و با به كارگيرى اسلحه، آرامش و آزادى و امنيت عمومى را سلب نمايد...به نظر مى‌رسد عنوان «سلاح» فى نفسه موضوعيّت نداشته باشد، بلكه اشاره به ابزار نيرو و قدرتى است كه موجب ترساندن مردم مى‌شود. بنابراين شامل سلاحهاى غير آهنى و آتشى نيز مى‌شود، و حتى شامل آتش زدن خانه و كاشانۀ مردم نيز مى‌شود// نجف‌آبادى، حسين على منتظرى، رساله استفتاءات (منتظرى)، ج‌2، ص: 519، قم - ايران، اول، ه‍ ق»
بنابر این فتوای روشن، صریح و واضح فقیه عالیقدر،برتمامی اعضای وابسته ومنسوب به سازمان مجاهدین خلق که در خردادماه 1360 رسماً و علناً علیه نظام اسلامی و مردم قیام مسلحانه نمودند و با ترور17000 نفر از ائمه جمعه و جماعات، مسئولین نظام و مردم کوچه و بازار،آرامش وآزادی و امنیت عمومی را با ترساندن مردم و ایجاد جوّ ارعاب و تهدید از بین بردند؛ عنوان«محارب» اطلاق گردیده و حکم شرعی اعدام در حق آنها محقق شده است. اتفاقاً بنا براین فتوا، منافقین سنگدل نه فقط با سلاح گرم به جان مردم افتاده بودند بلکه با چاقو زنده زنده پوست بدن پاسداران و حزب اللهی ها را می کندند، یا به طور مثال دختر خردسال زن و مردی که جرمشان عضویت در جهاد سازندگی بوده است را در خانه و کاشانه شان سوزاندند!! با این حساب جناب آیت اللّه، با این اتهام زنی ها هم در حق امام ره و استادش، هم در حق نظام اسلامی که مبانی نظری اش را خود ترسیم کرده بود و هم در حق فقه اسلامی که همه ی حیثیت اش از آن بود جفای بزرگی کرد. جفا و ظلمی که هنوز هم وزر و وبالش دامنگیر او در عالم برزخ است!

ابوالفضل محمدی
22 مرداد 1395
@abolfazlmuohamadi باز کردن / نظر دهید

2016-08-11 07:11:01 ‍ بسم اللّه
بی بی سی فارسی، نمایندگی لندنی دفتر آقای منتظری بعد از هفت سال از فوت او هنوز فعال است و صوتی از اظهارات«فقیه ساده لوح» دهه اول تاریخ جمهوری اسلامی منتشر کرده است،تا ساده لوحی ها و تحریک پذیری های او و جفاهایش در حق حضرت امام ره هیچ گاه از اسم و نام و یاد او جدا نشود.موضوع این اظهارات همان دفاعیّاتش از داعشی های وطنی است،همان ها که به قول امام ره وقت افطار در ماه مبارک رمضان سر افراد انقلابی را گوش تا گوش جلوی چشمان خانواده هایشان سر می بریدند.اعتراض منتظری به امام ره این بود که چرا حکم فقهی اعدام 3000 نفر از محاربان علیه نظام اسلامی که قاتل 17000 نفر از مردم کوچه و بازار بودند را اجراکردید؟!

این که چرا بی بی سی در این مقطع دست از سر آقای منتظری در گور بر نمی دارد و دفاعیّات او از تروریست های فرقه ی رجوی را باز نشر می دهد_فارغ از این که هنوز از منتظری مرده هم می توان علیه امام و نظام بهره برداری کرد_یک پاسخ روشن دارد.انتشار این فایل قطعه ای از پازل احیای دوباره ی فرقه جنایتکار رجوی علیه ملت ایران در آینده ای نزدیک است.همان پازلی که قطعه اول آن،رونمایی رسمی و علنی تولیت عربستان سعودی بر منافقین در کنفرانس پاریس بود!تحولات پیش رو،پیروزی های محور مقاومت در منطقه و بلاهت های بیش از پیش عربستان علیه ما این پازل را تکمیل خواهد کرد.

ابوالفضل محمدی
21 مرداد 1395
@abolfazlmuohamadi باز کردن / نظر دهید

2016-08-08 10:01:15 ‍ بسم اللّه
یک فیلم تماشایی به ضمیمه یک کتاب خوب!
اگر تا کنون فرصت نکردید فیلم فاخر«ایستاده در غبار» را ببینید، در اولین مجال آن را تماشا کنید.این فیلم زیبا ابداع مبتکرانه ای برای روایتگری قصه های سالهای ابتدایی انقلاب اسلامی و روزهای دفاع مقدس است.در این فیلم برعکس بیشتر فیلم های جنگ که اگر نمایش سخت افزار دفاع مقدس از آنها حذف شود، فیلم تمام خواهد شد؛ نرم افزار جنگ را خواهد دید.شما در این فیلم بیشتر از این که فیگورهای مصنوعی رزمندگی قهرمان داستان و انفجارهای آبکی ببینید مانند همه فیلم های بی روح و جان دفاع مقدسی؛ تحول ایمانی،قدرت یقین، صلابت و مروّت، عزم راسخ، هوشمندی و قاطعیّت فرماندهی و عقلانیّت همراه با شور و احساس «احمدمتوسلیان» را به تماشا خواهید نشست.
این ویژگیهای برتر ایمانی،نرم افزار پیشبرد و مدیریت جنگ بود که در متوسلیان ها به واسطه دم مسیحایی امام و روح معنوی انقلاب اسلامی به بلوغ نهایی خویش رسید و کارگر افتاد همان فضایل ناب انسانی که از جمع متوسلیان و شاگردان و همراهانش در کردستان و خوزستان مدینه فاضله ساخت.
مکمّل کوشش تصویری «محمدحسین مهدویان» در درک بهتر و بیشتر زندگی مجاهدانه ی حاج احمد،مطالعه ی تلاش مکتوب حسین بهزاد و گل علی بابایی در کتاب«همپای صاعقه»است.قطعه ای از این کتاب ارزشمند را برای ترغیب شما به مطالعه کامل این کتاب تقدیم می کنم.حاج احمد در غروب روز جمعه یازدهم دی ماه 1360 در جمع نیروهایش که در منطقه عملیاتی مریوان آماده رزم شده بودند،سخنرانی کرده است.برشی از گزارش سخنان او در صفحه 100 کتاب این چنین است:
«شما شهادت را انتخاب کرده اید؛ ولی ای عزیزان،یک نکته را فراموش نکنید و آن این که هدف ما اعتلای اسلام است و شهادت صرفاً در حکم مزد جهاد در راه این هدف است.از همان ابتدا،دنبال مزد نروید و هدف را فراموش نکنید!به خاطر داشته باشید که هر یک از شما سرمایه ی این مملکت هستید....پس در این حرکت و برای حفظ سرمایه های این مملکت،شما را به شجاعت،دلاوری،ایثار و در کنار آن به هوشیاری سفارش می کنم؛چرا که همه ما باید پاسخگوی موهبت الهی حیات و جان خودمان باشیم»

ابوالفضل محمدی
18مرداد 95
@abolfazlmuohamadi باز کردن / نظر دهید

2016-08-05 23:56:43 بسم اللّه
«صفدرحسینی،ذخیره نظام و امانت دار بزرگ کشور است» این فقط یک جمله ی چالش برانگیز از سخنگوی دولت در حمایت از هجمه کنندگان به ارزش های انقلاب اسلامی نیست. بلکه این گزاره، چکیده ای از تفکر تکنوکراسی و بوروکراسی نسلی از کارگزاران و وزیران و مدیران دولتی است؛ که حدود سه دهه به صورت آشکار و پنهان بر نظام مدیریت اقتصادی و اجرایی کشور استیلا پیدا کرده اند. مدیران یقه سفید پوش و موجّهی که هیچ قرابتی در اندیشه و عمل با آرمان های عدالت محور نظام اجتماعی_اقتصادی انقلاب اسلامی ندارند. نسل ویژه و طبقه ی خاصی که بیشترین ظهور و تکامل شان در دو دولت سازندگی در نیمه اول دهه هفتاد اتفاق افتاد و تاکنون نیز در بدنه ی همه ی دولت های پس از آن حضور داشته و دارند. اصولا آنها هم در نطام فکری و هم در نظام اجرایی و مدیریتی با آنچه از مسئول و مدیر تراز عصر انقلاب اسلامی متوقع است، فاصله بسیار زیادی دارند.
در 12 مرداد 72 وقتی که رهبر معظم انقلاب حکم تنفیذ دوره دوم رئیس جمهور دوران سازندگی را اعطا می نماید با حساسیّت ویژه ای سه رکن را به عنوان ارکان ساختاری مسئول و مدیر دولتی تراز در عرصه اجرایی تشریح می کنند: آمادگی و احساس مسئولیت،استعداد و تعهد برای انجام کار و حفظ تقوا و پاکیزگی در عمل. ایشان با توجه به روند نوظهوری که در دولت اول کارگزارانی ها شروع شده است این گونه ادامه داده اند که
«چیزی که امروز در دوران بازسازی،مسئولین کشور،همکاران دولت مدیران درجه ی دو و سه در دستگاه های دولتی، تا پایین ترین رده ها باید با دقت مراقب باشند این است که در این دوران بدانند خطر رسوخ و نفوذ فساد، جدی و فلج کننده است.واقعا فلج کننده است!در این کار،فساد که نمی گوید«من فسادم» فرد مفسدی که دیگران را به وادی فساد می کشاند؛فساد مالی فساد کاری،قرارهای نامشروع و ناموجه در زمینه های مسائل کاری کسی که انسان را تشویق می کند و می لغزاند به این سمت، از اول نمی گوید«من آمدم شما را فاسد کنم»اول با یک عنوان موجه، با یک چیز کوچک وارد میدان می شود»
در بعد فکری و الگوی نظری مدیریت اجرایی و مسئولیت دولتی نیز این معیار را، تراز همخوان با انقلاب اسلامی معرفی نموده اند:
«در نظام های سرمایه داری اساس، رشد اقتصادی و شکوفایی اقتصادی و ازدیاد و تولید ثروت است...آنجا مسأله این نیست که تبعیض یا فاصله پیش آید.فاصله در درآمدها و نداشتن رفاه جمع کثیری از مردم،نگرانی نطام سرمایه داری نیست...نظام اسلامی این گونه نیست.نظام اسلامی معتقد به یک جامعه ی ثروتمند است،نه یک جامعه فقیر و عقب مانده.معتقد به رشد اقتصادی است،ولی رشد اقتصادی برای عدالت اجتماعی و برای رفاه عمومی،مساله اول نیست.آنچه در درجه اول است، این است که فقیر در جامعه نباشد،محروم نباشد،تبعیض در استفاده از امکانات عمومی نباشد»
وقتی در طی بیشتر از دو دهه مدیران و مسئولان تکنوکراتی در دولت های گوناگون رشد و نمو می کنند که هم در بعد نظری و هم در بعد عملی هیچ سنخیّت و اعتقاد و التزامی به این معیارها ندارند؛ آنگاه مدیر دولتی تراز، مدیری می شود امثال صفدر حسینی ها و خاوری ها و صدقی ها و ...که از بزرگان اقتصاد و امانتداران بزرگ کشور و ذخیره نظام معرفی خواهند شد، چون اینها کاملا با معیارهای یک مدیر مطلوب تکنوکرات نطام سرمایه داری در ابعاد نظری و اجرایی تطابق کامل دارند.

ابوالفضل محمدی
15 مرداد 95
@abolfazlmuohamadi باز کردن / نظر دهید

2016-08-04 04:28:58 بسم اللّه
چند خطی برای بی قراری های خانواده های شهدای مفقودالجسد مدافع اسلام و حرم!
صبر و استقامت، بارزترین ویژگی یاوران جبهه ی حق است. همان فضیلتی که فقدانش در برخی یاران همراه، پیامبر ص را پیر کرد و علی علیه السلام را به غربت کشاند! اما یاران آخرالزمانی سیدالشهدا علیه السلام که به دفاع از حریم زینبی برخاسته اند احرار صبور و مقاومی اند که بر سر عهد امام خویش ماندند و سر و جان باختند. حکایت حال این آزادمردان در کلام امام صادق علیه السلام این گونه آمده است:
«إنَّ الحُرَّ حُرٌّ على جميعِ أحْوالِهِ إنْ نابَتْهُ نائبَةٌ صَبرَ لَها ، و إنْ تَداكَّتْ علَيهِ المَصائبُ لَم تَكْسِرْهُ و إنْ اُسِرَ و قُهِرَ؛ آزاده در همه حال آزاده است . اگر بلا و سختى به او رسد شكيبايى ورزد و اگر مصيبتها بر سرش فرو ريزند او را نشكنند هرچند به اسيرى افتد و مقهور شود.»
اما روایت همسران و فرزندان و مادران و پدران شهدایی که اجساد شهیدان شان بی غسل و کفن در خاک غریب گمنام بر زمین مانده است، حال عجیبی است:

رشته صبرم به مقراض غمت ببریده شد
همچنان در آتش مهر تو سوزانم چو شمع
گر کمیت اشک گلگونم نبودی گرم رو
کی شدی روشن به گیتی راز پنهانم چو شمع
در میان آب و آتش همچنان سرگرم توست
این دل زار نزار اشک بارانم چو شمع
ابوالفضل محمدی
?
@abolfazlmuohamadi باز کردن / نظر دهید

2016-08-02 19:40:28 ‍ ‍ بسم اللّه
مکتب سیاسی امام ره، روح تمام حرکت ها و جهت گیری های جمهوری اسلامی باید باشد.این مکتب به اسم امام است اما رسمش همان اصول ثابت و لایتغیر اسلام پیشروی سیاسی_اجتماعی است که در عصر حاضر سدّ راه ابرقدرت ها شد و ندای بیدارباش امّت خفته مسلمان گردید. همان نسخه جامعی که امام با نام «اسلام ناب محمدی» در سالهای آخر حیات شان آن را از نسخه ناقص و کاریکاتوری اسلام متحجران مقدس مآب و اسلام منورالفکرهای مقهور مکاتب مادی متمایز نمود. یک رکن از ارکان همیشگی این مکتب، باور و ایمان راسخ به نتیجه مند بودن اتخاذ رفتار مکتبی در عرصه سیاست بین الملل است. برخورد مکتبی با ابرقدرتها نه رفتاری هیجانی و شعارگونه است و نه دارای تاریخ مصرف مقطعی و زمانی! منهج روشنی است که اگر گم یا فراموش شود، ملت ایران سیلی خواهد خورد.
این کلمات صریح و ساده و مستدلّ امام را در تشریح این اصل ببینید:

باید در برابر ابرقدرتها بایستیم و قدرت ایستادن هم داریم؛به شرط اینکه روشنفکران دست از غرب و شرق و غرب زدگی و شرق زدگی بردارند و صراط مستقیم اسلام و ملیت را دنبال کنند...ما باید در صدور انقلابمان به جهان کوشش کنیم و تفکر اینکه ما انقلابمان را صادر نمی‌کنیم کنار بگذاریم؛ زیرا اسلام بین کشورهای مسلمان فرقی قائل نمی‌باشد و پشتیبان تمام مستضعفین جهان است.از طرفی دیگر تمام قدرتها و ابرقدرتها کمر به نابودی‌مان بسته‌اند، و اگر ما در محیطی دربسته بمانیم قطعاً با شکست مواجه خواهیم شد.ما باید حسابمان را صریحاً باقدرتها وابرقدرتها یکسره کنیم و به آنها نشان دهیم که با تمام گرفتاریهای مشقت باری که داریم،با جهان، برخوردی مکتبی می‌نماییم.
«1 فروردین 1359؛صحیفه امام،جلد ۱۲ ص 202»

ابوالفضل محمدی
@abolfazlmuohamadi باز کردن / نظر دهید

2016-08-01 11:41:39 ‍ ‍ بسم اللّه
جدی ترین مشکل بسط حاکمیّت به حق و الهی حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام، سلطه جویی معاویه یا دسیسه چینی نو به نوی عمرو عاص نبود. سنگ راه حضرت یاران و کارگزارانی بودند که دیگر حاضر نبودند زیر بار سلوک سیاسی علوی بروند.
آنها در نیمه ی راه مقاومت علیه معاویه خسته و پشیمان شده بودند. هم پشیمان از تحمیل خواسته های نابجایشان به حضرت، هم پشیمان از انتخاب راه مبارزه و زندگی جهادی، هم خسته از سختی های راه خدا!ورشکستگان ناامید و بی انگیزه ای که نه راه پیش داشتند نه راه پس! به همین خاطر مثالشان برای مولا مانند استخوان گلوگیر و خار چشمی شده بود که هیچ راه نجاتی از شرّ آنها پیدا نمی شد.
امتی که دیگر با دشمن دشمنی نمی کرد و همراهان خموده و افسرده ای که به ایستادگی برای ادامه ی حیات بی اعتقاد شده بودند. در میان این مردگان متحرک فقط این علی علیه السلام است که به تنهایی این گونه می خروشد:
«...و اللّه ِ ، إنَّ امْرَأً يُمكِّنُ عَدُوَّهُ مِن نفسِهِ يَعْرُقُ لَحْمَهُ و يَهْشِمُ عَظْمَهُ و يَفْري جِلْدَهُ لَعظيمٌ عَجْزُهُ ، ضَعيفٌ ما ضُمَّتْ علَيهِ جَوانِحُ صَدْرِهِ أنتَ فكُنْ ذاكَ إنْ شِئْتَ فأمّا أنا فَو اللّه ِ دونَ أنْ اُعطيَ ذلكَ ضَربٌ بالمَشْرَفيّةِ تَطيرُ مِنهُ فَراشُ الهامِ ، و تَطيحُ السَّواعِدُ و الأقْدامُ ، و يَفْعلُ اللّه ُ بعدَ ذلكَ ما يشاءُ؛ به خدا سوگند كسى كه دشمنش را بر خود چنان مسلّط كند كه گوشتش را تا استخوان بخورد و استخوانش را دَرهم شكند و پوستش را بكَنَد، بس ناتوان و زبون است و در سينه اش دلى ضعيف دارد. تو اگر خواهى چنين باشى، باش، اما من، به خدا سوگند، چنين نخواهم بود، بلكه با شمشيرهاى مَشْرَفى چنان بر او خواهم نواخت كه ريزه استخوان هاى سر او بپرد و دستها و پاهایش به هر سو پراكنده شود. از آن پس، خدا هر چه خواهد مى كند. نهج البلاغة،خطبه ۳٤»
در حکایت امیرالمؤمنین علیه السلام و احوال امّتش برای امروز ما عبرت های زیادی است....فاعتبروا یا اولی الأبصار!!

ابوالفضل محمدی
@abolfazlmuohamadi باز کردن / نظر دهید