حالا شکی ندارم که از مدت ها پیش، من و تو به سوی هم کشیده می شد | صفحه هنری آفاق🌱
حالا شکی ندارم که از مدت ها پیش، من و تو به سوی هم کشیده می شدیم. گرچه هیچ یک از ما پیش از آشنایی، دیگری را ندیده بود، اما ورای بیخبریِ ما، نوعی ندای درونی به ما اطمینان میداد که هم دیگر را خواهیم دید، مانند دو پرنده تنها که به حکم تقدیری آسمانی بر فراز دشت های بزرگ پرواز میکنند، ما هم تمام این سال ها و در تمام مدت زندگی مان به سوی هم در حرکت بودیم.