Get Mystery Box with random crypto!

A . H psychology

لوگوی کانال تلگرام ahpsychology — A . H psychology A
لوگوی کانال تلگرام ahpsychology — A . H psychology
آدرس کانال: @ahpsychology
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 2
توضیحات از کانال

بزرگترین اکتشاف نسل من این است که نوع بشر با اصلاح دیدگاهای ذهنی خود می تواند زندگی خود را بهبود بخشد.
ویلیام جیمز

Ratings & Reviews

5.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

3

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها

2016-05-05 10:46:29 اختلال اضطراب اجتماعی چیست؟
@markazkajj
اختلال اضطراب اجتماعی با پریشانی شدید در پیش بینی، هنگام و بعد از موقعیتهای اجتماعی که ممکن است فرد در نظر دیگران مورد بررسی یا ناارزنده سازی قرار بگیرد، مشخص می‌شود. این اختلال با پریشانی شدید در تقریباً تمامی حوزه های زندگی بیمار همراه است و پنجمین اختلال ناتوان‌کننده‌ی روان‌پزشکی به شمار میرود. مشخصه های کلیدی، تشخیص اختلال اضطراب اجتماعی عبارت است از:
• ترس بارز و پایدار از موقعیتهای اجتماعی و عملکردی@markazkajj
• نگرانی درباره ارزیابی منفی شدن از سوی دیگران
• اجتناب از موقعیتهای اضطراب زا @markazkajj
• تداوم ترس، اضطراب، یا اجتناب پایدار به مدت شش ماه یا بیشتر
• تحمل پریشانی معنی‌دار و ایجاد اختلال در عملکرد اجتماعی، شغلی و یا دیگر حیطه ها به دلیل ترس، اضطراب، یا اجتناب@markazkajj
به کانال «آکادمی روانشناسی کاج » با مدیریت دکتر محمدخانی بپیوندید و از مطالب و مقالات روانشناسی علمی و کاربردی ما بهره مند شوید
https://telegram.me/markazkajj
تماس با ادمین: @Markaz_kaj
5 views07:46
باز کردن / نظر دهید
2016-05-04 21:43:20
@ahpsychology
77 views18:43
باز کردن / نظر دهید
2016-05-02 12:28:55 رنگ تاثیر بسیار زیادی در زندگی، شخصیت و روحیه افراد دارد و توجه به رنگ هایی که افراد ایجاد می‌کنند ما را به روحیه آنها راهنمایی می‌کند.در این زمینه تست‌های رنگ بسیاری است که از نظر روانشناسی صورت می‌گیرد که به نظر تست ترکیب رنگی نتیجهٔ دقیق تری را ایجاد می‌کند.در کل آدمی به رنگ‌ها علاقه نشان می‌دهد ور در محیط بی رنگ عکس العمل جالبی را نشان نمی‌دهدوبه طور کلی رنگها در تمام احوال و زمانها توجه انسان را جلب نموده ومی نماید.انسان می کوشد تا اسرار و رموز آن را بشناسد و در زندگی خود بکار ببردو منبع الهامات آن طبیعت است.

@ahpsychology

https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C_%D8%B1%D9%86%DA%AF%E2%80%8C%D9%87%D8%A7
63 views09:28
باز کردن / نظر دهید
2016-05-02 09:15:53 نتیجه جالب یک دستاورد پزشکی؛
رژیم غذایی با چربی بالا مغز را گرسنه می کند
محققین دانشگاه Cologne آلمان با قرار دادن چربی بالا در رژیم غذایی موش ها دریافتند که این شیوه غذایی باعث کاهش مقدار گلوکزی می شود که باید به مغز برسد. 
در آزمایشات صورت گرفته مشخص شد که بعد از چهار هفته مغز شروع به ذخیره قند موجود در خون می کند و از رساندن آن به مغز به اندازه نیاز جلوگیری می کند. در واقع بکارگیری رژیم غذایی با چربی بالا موجب پایین آمدن کارایی بدن می شود و به دنبال آن چاقی و دیابت نوع دوم را به همراه می آورد.
@mignachannel
محققین آلمانی متوجه شدند که با داشتن این نوع رژیم غذایی بعد از سه روز، میزان گلوکز خون مورد نیاز در مغز کاهش پیدا می کند و این امر باعث گرسنه ماندن مغز علیرغم استفاده از میزان بالای کالری در بدن می شود. 
در انجام آزماشات معلوم شد که به دنبال کاهش گلوکز خون در مغز، اسیدهای چربی اشباع شده اثر مخربی بر روی سلول های «جداساز خون مغز» می گذارند.
از دیگر عوارض این رژیم غذایی کاهش قدرت یادگیری است.
http://migna.ir/vdcbzzbf.rhb09piuur.html
4 views06:15
باز کردن / نظر دهید
2016-04-30 20:47:58
@mignachannel
دلیل این‌که آدم‌ها به سختی شاد می‌شوند این است که همواره گذشته را بهتر از آنچه بوده، حال را بدتر از آنچه هست، و آینده را نامشخص تر از آنچه خواهد بود می‌بینند.

مارسل پانیول

.
3 views17:47
باز کردن / نظر دهید
2016-04-29 09:06:48 دیروز روز درخشانی در تاریخ روان شناسی و مشاوره ایران بود

۲۸ آپریل برابر یا ۹ اردیبهشت روز جهانی روانشناسی است که در ایران برای نخستین بار با تلاش سازمان نظام روان شناسی و مشاوره و سازمان بهزیستی « مراسم بزرگداشت روز روانشناس و مشاور» مطابق با سازمان ملل به باشکوهترین وجه در تالار وحدت و با حضور بی سابقه روان شناسان و مشاوران برگزار گردید همچنین دیروز سالروز تاسیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران نیز بود و به دلیل تقارن این دو روز، روز گذشته در اصل روز تکریم روانشناس و مشاور بوده است و روز وحدت و انسجام همه روان شناسان و مشاوران با سازمان نظام روان شناسی و مشاوره که باز هم باید قدردان مسولین برگزارکننده مراسم باشیم .

شعار سازمان ملل برای روز جهانی روانشناسی در سال ۲۰۱۶: «از آسیب پذیری به انعطاف پذیری ذهنی: استفاده از روانشناسی برای پرداختن به بحران جهانی مهاجرت».
@mignachannel
3 views06:06
باز کردن / نظر دهید
2016-04-28 11:57:58 دل نوشنه
@mignachannel
روانشناسی خواندم. 11 سال تمام. از 21 سالگی تا 32 سالگی. از روزهای نیمه نادانی تا ایام نیمه پختگی.
11سال روانشناسی خواندم؛ در کنار آدم هایی که ته کلاس به مژه هایشان ریمل می زدند و رشته شان را مسخره می کردند، و در کنار آدم هایی که فیلم خوب می دیدند و کتاب غیر درسی می خواندند و رشته شان را دوست داشتند. یازده سال روانشناسی خواندم و یازده سال از آدم های خارج از دانشگاه شنیدم: «حالا یعنی مردم رو می شناسی؟» یازده سال لبخند زدم و یازده سال مودبانه جواب دادم: «اِی...» و یازده سال جواب شنیدم: «حالا بگو ببینم، من چه جور آدمیم؟» یازده سال سکوت کردم. یازده سال دیگر هم سکوت خواهم کرد. و حتی یازده سال دیگر.
ما روانشناسی خواندیم. از فرهنگ حرف زدیم و از آداب و رسوم این قبیله و آن شهر و این روستا. از آداب و رسوم بالغ شدن، عاشق شدن، ابراز عشق کردن، هرگز ابراز عشق نکردن، از آداب و رسومِ از بی عشقی پرپر شدن، مردن. مردن در کنار کسی که دوستش نداری. مردن در کنار همسری که آرزوی مرگش را داری. همانی که به زور به عقدش در آمدی؛ بر اساس رسم قبیله. به خاطر پایان یافتن جنگ، به خاطر چند کیلو برنج و چند راس اسب، به خاطر این که عقد پسر عمو و دختر عمو را در آسمان ها بسته اند.
روانشناسی خواندیم؛ صفحه به صفحه، جزوه به جزوه، کتاب به کتاب. استادها آمدند و رفتند. استادها گفتند و گفتند و گفتند. یازده سال گذشت. مدرک کارشناسی شد کارشناسی ارشد و کارشناسی ارشد شد دکترا . حالا می دانم که هرگز نمی شود در جواب به سوال «حالا بگو ببینم، من چه جور آدمیم؟» تنها یک جمله گفت، یا حتی یک پاراگراف، یا حتی یک صفحه. حالا می دانم که «مردم» در کلمه خلاصه نمی شوند. آنها یک روز «نازنین و دوست داشتنی اند» و یک روز «عوضی نفرت انگیز». یک روز آن قدر احساساتی اند که پای تلویزیون، خیره به دهان اخبار گو، به پهنای صورت اشک می ریزند و یک روز با پوزخندی بر لب، کنار جنازه های بیرون افتاده از ماشین های تصادفی، سلفی می گیرند. یک روز عاشق اند و عشقشان را به عرش می برند و یک روز همان عشق سابق را به فرش می کوبند و مشت و لگد بارانش می کنند. یک روز کارمندی محترم و آبرومند در شرکتی بزرگ اند و یک روز در قامت یک داعشی، سر از تن انسان جدا می کنند. جمعه ها سر چهارراه برایت ترمز می کنند تا از خیابان رد شوی و دوشنبه ها سر همان چهارراه از رویت رد می شوند.
نه. مردم را نمی شود یکبار و برای همیشه شناخت. مردم مثل رود اند. رودی که در جریان است، می رود، می رود، می رود و هرگز نمی ماند. مردم را باید در شرایط مختلف، در روزهای مختلف، در مودهای مختلف، در موقعیت های اجتماعی مختلف، در حالت های عاطفی مختلف، در فصل های مختلف و در مکان های جغرافیایی مختلف شناخت. وقتی که مجرد اند و وقتی که متاهل، وقتی که بی پول اند و وقتی که پولدار، وقتی برنده اند و وقتی بازنده، وقتی اوضاع به کام شان است و وقتی نیست، وقتی در وطن اند و وقتی در غربت، وقتی کارمند اند و وقتی رئیس، وقتی غرق در ماتم اند و وقتی سرشار از خوشی، وقتی آویزان از میله اتوبوس بی آر تی اند و وقتی نشسته بر روی صندلی هواپیمای لوفت هانزا، وقتی شستشان به نشانه ی «لایک» بالا است و وقتی در حال هو کشیدن اند...
مردم را باید هر روز و هر ساعت شناخت. چرا که آنها رود اند. می روند و هرگز نمی مانند. می روند و تغییر می کنند و ثابت نمی مانند.

" دکتر انوشه"
@mignachannel
3 views08:57
باز کردن / نظر دهید
2016-04-27 12:52:28 نتیجه یک پژوهش در کانادا:
افراد مضطرب بیشتر ترشی بخورند!

پژوهشگران دانشگاه ویلیام اند ماری در ایالت ویرجینیای آمریکا، بعد از مطالعه بیش از 700 دانشجو، اعلام کردند که باکتری‌هایی که حاصل تخمیر غذاها هستند، در کاهش اضطراب موثرند.
به گزارش ایپوچ تایم، این محققان همه غذاهای مصرفی این دانشجویان را برای یک ماه زیر نظر گرفتند. آنها همینطور میزان ورزش و تحرک روزانه و اندازه مصرف سبزی و میوه‌ در رژیم غذایی این دانشجویان را هم بررسی کردند.
@mignachannel
نتایج این تحقیق نشان می‌داد که دانشجویانی که غذاهای تخمیری (مثل ترشیجات) بیشتری در رژیم غذایی‌شان داشتند، از اضطراب، به‌ويژه اضطراب اجتماعی کمتری رنج می‌برند. رابطه معکوس بین مصرف ترشیجات و اضطراب به‌ویژه در افرادی که از روان‌رنجوری (نوعی از اختلال روانی که باعث ضعف در تصمیم‌گیری‌ها می‌شود) رنج می‌بردند، بیشتر است.
ادامه مطلب
http://migna.ir/vdcfvedm.w6dvjagiiw.html
2 views09:52
باز کردن / نظر دهید
2016-04-26 14:40:43 هورمون اکسی‌توسین در مغز به خاطر نقشی که در پرورش اعتماد و همدلی دارد، «هورمون عشق» نیز نامیده می‌شود.
زاک در مقاله‌ای می‌نویسد:«براساس معایناتی که در طول دهه گذشته انجام داده‌ام، ‌نشان داده‌ام که یک مالیکول باستانی در مغز انسان به نام اکسی‌توسین به ما حس همدلی با دیگران را می‌دهد و باعث می‌شود اخلاقی رفتار کنیم. من اکسی‌توسین را مالیکول اخلاق نامیده‌ام».
زاک می گوید: «۹۵ درصد از هزاران نفری که مطالعه کرده ام وقتی مُحرّک اجتماعی مثبت دریافت می‌کنند اکسی‌توسین آزاد می‌کنند. این افراد شامل کسانی می‌شود که در مورد مسایل مالی به شما اعتماد می‌کنند و وقتی فیلمی نگاه می‌کنند، عاطفی می‌شوند اکسی‌توسین آزاد می کنند.
پل زاک:همچنین فهمیده‌ام که طبیعت اجتماعی ما، حس نیاز به بودن در اطراف دیگران را به ما می‌دهد و این در بیشتر مواقع باعث می‌شود خوب باشیم. اکسی‌توسین باعث می‌شود آن چه دیگران احساس می‌کنند را حس کنیم و این نه تنها به ما انگیزه می‌دهد تا از انجام کارهایی که به دیگران آسیب می‌زند دوری کنیم، بلکه واقعاً هنگامی که دیگران را شاد می‌کنیم احساس لذت‌بخشی به ما می‌دهد. موجودات اجتماعی مثل ما نیاز دارند تا یک حاکم درونی اخلاقی داشته باشند.»
اکسی‌توسین این تعادل ماهرانه بین نیازهای خود با دیگران را به سمتی هدایت می‌کند که مراقب دیگری هم باشیم.

@mignachannel
1 view11:40
باز کردن / نظر دهید
2016-04-23 19:21:01 به هوش آمد و آب خواست. تزار آب خنک آورد و به مرد کمک کرد تا از آن بنوشد. در همان موقع آفتاب غروب کرد و هوا خنک شد. تزار به کمک راهب، مرد زخمی را به کلبه برد و در بستر خواباند. مرد زخمی همان طور که دراز کشیده بود چشمانش را بست و آرام گرفت.تزار آن قدر از کار کردن و راه رفتن خسته شده بود که در آستانه ی در، مثل مار چنبر(حلقه) زد و چنان آسوده به خواب فرو رفت که همه ی آن شب کوتاه تابستانی را در خواب بود. صبح روز بعد که از خواب بیدار شد، مدّتی طول کشید تا یادش بیاید که کجاست و مرد غریبه که در بستر خفته کیست؛ پس با چشمانی جویا اورا ورانداز کرد.
مرد همین که دید تزار از خواب برخاسته و نگاهش می کند، با صدایی ضعیف گفت:«مرا ببخش.»
تزار گفت:«تو را نمی شناسم و دلیلی برای بخشودنت نمی یابم.»
مرد گفت:«تو مرا نمی شناسی امّا من تو را می شناسم. من دشمن تو هستم و قسم خورده بودم که کشتن برادر و ضبط دارایی ام از تو انتقام بگیرم. می دانستم که تو تنها نزد راهب آمده ای؛ این بود که تصمیم گرفتم هنگام بازگشت بکشمت. امّا یک روز تمام گذشت و پیدایت نشد. وقتی از کمینگاهم بیرون آمدم که بیابمت، به محافظانت برخوردم که مرا شناختند و زخمی ام کردند. از چنگشان گریختم امّا اگر تو زخمم را نمی بستی، آن قدر از من خون می رفت که می مردم. من می خواستم تو را بکشم ولی تو جانم را نجات دادی. اگر من زنده ماندم و تو مایل بودی، وفادارترین غلامت خواهم شد و به فرزندانم نیز چنین خواهم گفت. مرا ببخش.»
تزار بسیار شادمان شد که به این آسانی با دشمنش آشتی کرده است؛ و نه تنها او را بخشود بلکه به پزشک خویش و نوکرانش گفتکه همراه او برگردند و قول داد که اموالش را پس بدهد. پس از این که مرد زخمی کلبه را ترک کرد، تزار برای یافتن راهب از کلبه بیرون رفت. می خواست پیش از بازگشت، یک بار دیگر از او بخواهد که به سؤال هایش پاسخ دهد. راهب در جلوی باغچه ای که روز پیش بسته بود زانو زده بود و در کرت ها سبزی می کاشت.
تزار به زراغ او رفت و گفت:«ای فرزانه مرد، برای آخرین بار از تو خواهش می کنم که به سؤال هایم پاسخ دهی.»
راهب همان طور که چمباتمه(زانو جمع کرده) نشسته بود، به سرتاپای تزار نگاه کرد و گفت:«همین حالا هم به جواب سؤال هایت رسیده ای.»
تزار گفت:«چه طور؟»
راهب گفت:«اگر دیروز بر ضعف من رحم نکرده بودی و به جای کندن این کرت ها، تنهایم گذاشته بودی، آن شخص به تو حمله می کرد و از ترک کردن من پشیمان می شدی. پس، آن هنگام بهترین زمان برای کندن کرت ها بود و من مهم ترین کسی بودم که تو می بایست به او توجّه می کردی و مهم ترین کارت کمک به من بود. پس زمانی که آن مرد دوان دوان آمد. بهترین زمان برای مراقبت از او فرا رسید؛ زیرا اگر زخمش را نبسته بود، بدون آشتی با تو می مرد. پس او مهم ترین کسی بود که باید به او توجّه می کردی و آن چه کردی مهم ترین کار بود. اکنون بدان که فقط یک زمان بسیار مهم وجود دارد و آن «حال» است و مهمترین کس آن کس است که اکنون می بینی؛زیرا هیچ گاه نمی دانی که آیا کس دیگری خواهد بود که با او رو به رو سوی یا نه و مهم ترین کار، نیکی کردن به اوست؛ زیرا انسان تنها برای نیکی کردن آفریده سده است.»
برگرفته از کتاب ادبیات فارسی سال سوم دبیرستان چاپ 1390
26 views16:21
باز کردن / نظر دهید