Get Mystery Box with random crypto!

نظم، تغییر و مطالبه گری زنان در پارادایم تفسیری پرگمتیستی: مید | جامعه شناسی"زنان و خانواده"

نظم، تغییر و مطالبه گری زنان در پارادایم تفسیری پرگمتیستی: مید"
قسمت (3)

عالیه شکربیگی


در اینجا لازم است ذکر شود گونه های مختلفی از زنان در جامعه ی ایران شناسایی شده است که تعریف مشترکی از مسائل مختلف ندارند و در این صورت، این پراکندگی تعاریف، خودرا در شکاف برنامه ریزی ها و شکست های پی در پی مسائل زنان در همه ی زمینه ها نشان می دهد و البته سیاستگذاران دارای جبر ساختاری در این زمینه هستند.
مثال روشنی در این زمینه می زنم، به عنوان مثال طرح هایی که مرتبط با مسائل زنان در زمان دولت آقای روحانی بوده است دارای فهم مشترک از سوی زنان مسئول در آن ساختار بوده است و با تغییر حکومت، آن مفاهیم مشترک ، جای خود را به نقد و شکاف تعاریف می دهد وپیامدش ، از بین بردن یا نقد کردن هر چیزی که در این 8 سال در باره ی زنان انجام شده است و در این ارتباط، نظم 8 ساله جای خود را به تغییر می دهد و البته در این تغییر مطالبه گری هم وجود دارد، پس من فکر می کنم نظم و تغییر اموری نسبی هستند یعنی تا زمانی که تعاریف مشترک در باره ی پروژه های زنان وجود دارد، نظم هم قاعده مند است اما به محض اینکه این نظم از سوی گروهی با فشار و بدون اشتراک معانی زنان ، تغییراتی را رقم زنند از دید خود جبرگرایان این امر یک تغییر مطلوب است و به دنبالش نظم سیستمی هم از نظر آنها به وجود می آید.
نقدی که به این وضعیت زنان در ایران وارد است فقدان اشتراک معانی است در باره ی مسائل مبتلابه ی زنان . در اینجا به نظر می رسد باید به نکته ی مهمی اشاره نماییم و آن دموکراتیزه شدن فرهنگ در پارادایم تفسیری پرگمتیستی می باشد و به اعتقاد من ، این یک مفهوم بسیار مهم در مسائل زنان در ایران است که زنان با دیدگاههای مختلف با هم صحبت نمی کنند، با هم همکاری نمی کنند ، با هم به اشتراک معانی در مورد مسائل مبتلابه نمی رسند و این یعنی استبداد در رای و استبداد در اندیشه و نبودن فرهنگ گفتگو و نبودن فرهنگ هم کنشی و و نقشی بازی کردن جلوی صحنه برای همدیگر، فرهنگ دموکراتیزه شدن، یعنی زنان خودشان باشند، خواته های خود را با هم طرح کنند عاری از قضاوت ارزشی و تنها به واقعیت موجود در میدان بنگرند و فرود به زمین داشته باشند. فرهنگ دموگراسی ،یعنی زنان خود واقعی شان را به منصه ی ظهور بگذارند و دموکراسی را در ارتباطات خود رقم بزنند و اینجاست که مید بدرستی اشاره می کند : ارتباطات که مهم ترین ابزاری است که همکاری و دنیاهای اجتماعی مشترک در آن تنیده و پروریده می شوند از خلال رقابت بر نمی خیزد، (رقابت تاریخی زنان اصلاح طلب و اصول گرا)بلکه از نظر مید در فرآیندی از همکاری سازنده بوجود می آید. به عبارتی جامعه ای بودن، نه از خلال استراتژی محتاطانه سلطه یا بقای فردی ، که در عمل، در ظهور و خلق زبان از ابتدا موجود بوده است.
اشتراک معانی در معنای دیگرش در پارادایم تفسیر گرایی ، به معنای "اخلاقی بودن "است، یعنی توجه و دریافت درک و تفسیر دیگران، و به اشتراک گذاشتن دنیاهای معانی و تفسیرهای مشترک آدمی در گذارهایی از همکاری اجتماعی و فرآیندی از حامعه ای بودن، و در معرض قضاوت "دیگری تعمیم یافته قرار گرفتن"، بدون آن که از پیش، آدمی در چمبره ی جبر بیرونی راه را بر انتخاب خود ببندد. اخلاقی بودن، نه تنها به معنای تمامی موارد بالا است، بلکه در همان حال، به معنای کنشگری آدمی بر اساس معنا و تفسیری است که از جهان اجتماعی، به جکم آدمی بودن، و در هر موقعیتی، از نو بر ساخته می شود. پس اخلاقی بودن مهم ترین نقد به ساحت آسیب زای مسائل زنان در ساختار و عاملیت حاکم بر آنان است .


مفهوم دیگری که می تواند به تحلیل مسائل زنان در ایران بپردازد، مفهوم مطالبه گری است و ،بررسی تاریخی و فرهنگی جوامع نشان می دهد هر چه حکمرانی در جوامع ناکارآمدتر باشد، مطالبه گری سخت تر و خشونت آمیزتر می شود و حکمرانی خوب، فضای مناسبی برای مطالبه گری مسالمت آمیز فراهم می نماید.
محتوای مطالبه گری که به مطالبات می پردازد.عناصر مطالبه گر که امکان شنیده شدن صداهای به حاشیه رانده شده را فراهم می کند، مطالبات فردی را در صورت به هم پیوستن زنان به همدیگر به مطالبات اجتماعی تبدیل می کند، بستر مسئولیت پذیری در جوامع را شکل داده و قوام می بخشد، عملگرايانه و معطوف به هدف است و با شکل گیری خرد جمعی و رسیدن به اهداف جمعی همراه است.
دکتر تنهایی مدیر گروه‌های علمی و تخصصی جامعه‌شناسی تفسیری و نظری "مطالبه گری "را بیانگر افزایش نارضایتی و وجود شکاف عمیق بین مطالبات مردم و دولت دانستند که می تواند با کنش های نمادی گسترش یابد و به جنبش اجتماعی منجر گردد یا با کنش نانمادی همراه شده و تبدیل به شورش شود. مطالبه گری در پارادایم تفسیری ، کنشی آگاهانه و مبتنی بر تفسیر و خردجمعی از موقعیت اجتماعی است که کنش پیوسته به شمار می رود.
ادامه دارد.........