Get Mystery Box with random crypto!

نظم، تغییر و مطالبه گری زنان در پارادایم تفسیری پرگمتیستی: مید | جامعه شناسی"زنان و خانواده"

نظم، تغییر و مطالبه گری زنان در پارادایم تفسیری پرگمتیستی: مید"
(قسمت پایانی)
عالیه شکربیگی

گونه ای دیگر از رویکرد هم کنش گرایی انتقادی در تحلیل چشم انداز ترکیبی فمنیسم و هم کنش گرایی دیده می شود. بر اساس این مطالعه این موضوع تاکید و بررسی و هم کنش گرایی دیده می شود که چگونه نابرابری جنسیتی در کنش هر روزه ، تقویت یا از هم گسیخته می شود.
برای مثال، کندیس وست و دان زیمرمن در سال 1987، از فمنیسم، هم کنش گرایی نمادی و روش شناسی قومی استفاده کردند تا تبیین کنند چگونه مردم از طریق هم کنشی و گفت و گوهای عادی شان جنسیت را تولید می کنند. وست و زیمرمن، این موضوع که چگونه مردم، منفردا و یا نهادینه ای، به قواعد جنسیت عمل کرده و آن را بازتولید می کنند را شفاف و روشن نشان داده اند. با نشان دادن این نکته که جنسیت یک اجرا در زندگی هر روزه است، وست و زیمرمن اعلام می کنند که مردم می توانند نظم جنسیتی را تغییر داده و یا آن را زیر سوال بگیرند، بشرطی که دارای آگاهی و هم کنشی و همکاری و مفاهیم مشترک در این بستر باشند.
نتیجه گیری
زنان و مسائل آنان از جمله مباحثی است که باعث شکل گیری اظهارنظرها و گفت و گوهای زیادی درجوامع بشری و علی الخصوص، ایران گشته است، و در جایی که بحث و گفت و گو وجود دارد، گویای آن است که هنوز نکات بسیاری در باره ی زنان وجود دارد که نه تنها اطلاعات در مورد آن ها ناچیز است، بلکه توافقی نیز در باره ی آنها وجود ندارد. موانع بازدارنده ی فقدان توافق در باره ی مسائل زنان، علاوه بر کلیشه ها ی جنسیتی و ساختاری و سقف شیشه ای، عدم شکل گیری یک خود بازاندیش و بازنگرانه در من فردی آنان است.
ناگفته نماند که حضور زنان در عرصه ی عمومی در سال های اخیر و فشارروزافزون تقاضاهای آنان برای نقش گیری در سطوح میانه و کلان در ایران باعث چالش های زیادی رویاروی آنها گشته است. تحول آرام و نرم زنان از عرصه ی خصوصی به عرصه ی عمومی از طریق آموزش، و نشان دادن قابلیت های نهان خود، باعث تغییر موقعیت زنان در خانواده و جامعه گردیده است. مطالبه گری زنان در عرصه ی سیاسی و مدنی و اجتماعی، ساختارهای پوسیده ی سنتی که تاب حضور زنان را در عرصه ی عمومی نداشت، امروز تلاش دارد با بهانه های دیگری او را به خانه برگرداند، غافل از اینکه اگر آگاهی در انسانی نسبت به موقعیت خودش به وجود آید، تلاش او قاعدتا بر بهبود است. به عنوان پژوهشگری که در عرصه ی زنان فعالیت دارم، به نظر می رسد، برای بهبود بخشیدن، بر اهداف زنان که مبتنی بر نیازهای آنان شکل گرفته است، بایستی از طریق راههایی منطقی به اهداف رسید و مهم ترین مسئله ی زنان در ایران، فقدان یک چارچوب تئوریک و پارادایم فکری برای پیشبرد اهداف زنان در ایران است.
نکته:
معرفی کتاب صدسال پس از مید و معرفی مقاله ی خودم.
انشاالله در فرصت دیگری به بررسی دیدگاه سایر صاحب نظران و شارحان پارادایم تفسیر گرایی پرگمتیستی خواهم پرداخت .