Get Mystery Box with random crypto!

‍ تو روزای پوچ و تو دنیای سردم تو رو کوه دیدم،بهت تکیه کردم تو | یک فنجان شعر

‍ تو روزای پوچ و تو دنیای سردم
تو رو کوه دیدم،بهت تکیه کردم
تو رو شمع دیدم که دورت بگردم!
تو اصلا شبیه یه عابر نبودی

غرور تو اهل شکستن نبود و
کسی بینمون فکر رفتن نبود و
تو بالت واسه پرکشیدن نبود و
شبیه پرنده مهاجر نبودی

لجنزار دنیا تو رو غرق کرد و
دوباره رسیدم به دنیای سرد و
پناه تو به وعده های یه مرد و
نگو که از اول مسافر نبودی...

دلم فصل سرد فروغه عزیزم
بگو که دروغه،دروغه عزیزم
که دورت زیادی شلوغه عزیزم
تو که واسه هرکاری حاضر نبودی!

تو سربازی و زوده شاه و بفهمی
ستاره!واست زوده ماه و بفهمی
زلیخا!نمیتونی چاه و بفهمی
حرم بودم اما تو زائر نبودی

تو اصلا شبیه یه عابر نبودی
شبیه پرنده مهاجر نبودی
حرم بودم اما تو زائر نبودی
کنار تو در بند دنیا نبودم

زمستونم اما به ظاهر بهارم
بهت گفته بودم كه طاقت ندارم
كه تا عمر دارم ببارم ببارم
براي بريدن مهيا نبودم

غم خنده هامو نفهمیده بودی
سکوتِ صدامو نفهمیده بودی
شكستِ چشامو نفهميده بودي
ولي باز هم با تو تنها نبودم


شاعر
#محمد_شمس
دکلمه
#علی_محمدی_دکلمه


برای دنیای خودم و دنیای اطرافم
من به کلمه مومن ام
#یک شعر...
@alimohammadi58