~ ما با لحظهای ویژه در موضوع سپیده رشنو روبرو هستیم. این لحظه | تجربه زیسته l امین بزرگیان
~ ما با لحظهای ویژه در موضوع سپیده رشنو روبرو هستیم. این لحظه را نباید به مسأله حجاب اجباری و نزاعهای حولوحوش آن فروکاست. موضوع رشنو با وجود ظاهری ویژه و تکین، خصلتی از مناسبات حکمرانی را توضیح میدهد که فهم آن در شناخت ویژگیهای اکنونی دولت مهم است.
رشنو مقابله کرد. او در برابر تذکر حجابی که گرفت، مقابله کرد و با نماینده فرهنگی طبقه حاکم وارد نزاع شد. این موضوعی تازه و ویژه نیست. خصلت دیگر واقعه این بود که وی این مقابله را ثبت و ضبط کرد، بگونهای که دیگران آن را همچون یک قطعه از اثری سینمایی مشاهده کردند. به طور خلاصه در موضوع رشنو، ما با قطعهای تصویری از مقابله با طبقه حاکم روبروییم. تا بدینجا هم با رویدادی ویژه روبرو نیستیم. در سالهای اخیر ما شاهد بسیاری از این مقابلهها و نمایش تصویری آنها بر سر موضوعات مختلف بودهایم. سؤالی که پیش میآید این است که موضوع رشنو چه ویژگی خاصی داشته است که چنین عکسالعملی را از سوی حاکم برانگیخته است؟ حاکم چه ضرورتی دیده که بر سر مسأله او تا این حد سرمایهگذاری کند؟
رشنو همچون یک مفصل عمل کرد. او ناخواسته سه موضوع را به یکدیگر پیوند زد و این نقش، او را به موضوعی ویژه مبدل کرد: موضوع رشنو از یک سو نشان داد که حاکم در «خیابان» یعنی عرصه اشتراکیاش با رعیت با خطر «بینظمی» روبروست. نظمْ شکننده شده و در هر فضایی پتانسیلهای «تشویش» در حال فعال شدن هستند. به تعبیری دیگر، تشویش اذهان عمومی از متون و فضای بینالاذهانی به خیابان و فضای آبژکتیو آمده است.
دوم، موضوع رشنو نشان داد که غلبه بر ساختار «ممکن» است. بیرون انداختن نماینده طبقه حاکم از اتوبوس، نمادی است از گشودگی یک «امکان». نکته مهم اینجاست که این امکان را همگان دیدند، و دوم اینکه آن را نه در خلال یک جنبش خیابانی که در خلال زندگی روزمره مشاهده کردند. بروز این امکان در «زندگی روزمره» لحظهای است که حاکم را آشفتهتر از هر فضایی میکند. ما در موضوع رشنو با نوعی اقدام علیه امنیتی مواجه هستیم که در خود زندگی روزمره ذخیره است.
از سوی دیگر و در بعد سوم، در موضوع رشنو آسیبپذیری طبقه حاکم را مشاهده میکنیم. همگان موقعیت تضعیف شدهی گروهی را مشاهده کردند که قرار است مهمترین عنصر حفظ وضعیت موجود باشد. حاکم این «توهین» را نمیتواند تحمل کند، زیرا تضعیف عینی و واقعی حامیاناش میتواند از تعداد آنها کاسته و آنان را فرودست کرده و در نتیجه حکومت را به خطر بیندازد. حاکم برای حفظ مناسبات موجود باید بیش از هر چیز از حامیان و مهمتر از آن، از تصویر حامیاناش مراقبت کند و آنان را فرادست نشان دهد؛ خشونت را با تصویر مخالفان منطبق کند و ازین طریق این ایده را گسترش دهد که «مردم» خواهان زندگی آرام و بدون خشونتاند. فراموش نکنیم که منبع تولید خشونت همواره خود را بزرگترین منتقد خشونت نمایش میدهد. رشنو نه به سبب فیلم گرفتن و بیحجابی که در وهله اول به سبب پریدن در موقعیت طبقه حاکم، چنین تنبیهی را متحمل شده است. حاکم نمیتواند تحمل کند کسی جز خودش و طبقهاش، «غلبه» کند.
موضوع رشنو مفصلبندی این سه وضعیت شده است. تمام این سازوکار برنامهسازی، اعترافگیری، دادگاه، محاکمه و در مجموع سرمایهگذاری بر روی یک شهروند عادی اقداماتی است برای جلوگیری از گسترش این نوع تقاطعها. موضوع رشنو با تشویش اذهان، اقدام علیه امنیت و توهین به طبقه حاکم، یعنی همان ترومای حاکم که مدام در احکام دادگاهها بگونهای روانشناسانه انعکاس مییابد، در لحظهای خاص موقعیتی را ساخت که یک نیروی سیاسی را نمایش داد؛ نیرویی که میتواند به خود سپیده رشنو و خاستگاههای فکریاش هیچ ارتباطی نداشته باشد. موضوع رشنو از سپیده رشنو جداست و سپیده در حال تأدیب بخاطر این مفصلبندی و لحظه ویژه (یعنی موضوع رشنو) است، و به همین دلیل بیش از هر کس دیگری به حمایت عمومی نیاز دارد. او تاوان یک موقعیت اجتماعی را میدهد که ورای خودش رفته و خصلت معاصر وضعیت حکمرانی را نمایش میدهد. @AminBozorgiyan