Get Mystery Box with random crypto!

° كارل ماركس گفته بود كه در عرصه تاريخ نيز همچون عالم زيست، حي | تجربه زیسته l امین بزرگیان

° كارل ماركس گفته بود كه در عرصه تاريخ نيز همچون عالم زيست، حيات از گل و لای می‌رويد. اگر اين گفته را جدی بگيريم، بايد بپذيريم كه زندگی ما از درون سختی‌ها و رنج‌هايش بيرون مى‌آيد. چه در ساحت فردى و چه در ساحت جمعى‌اش. فقدان‌ها، زشتی‌ها، رنج‌ها و مشكلات يعنی همه آن گل‌ولای‌ها و گند وگُه‌هاى زندگى، حيات را بارور می‌سازند. به اين معنا مواجهه اخلاقى و سودمند با رنج‌ها و سختى‌ها تنها از مسير بيرون كشيدن زندگى از درون آن ميسر مى‌شود.
الگوی این منش برای من عزت‌الله سحابی بوده‌است. کسی که همواره در این اندیشه بود که رنج‌های شخصی‌اش را بدون کین‌توزی به دستاوردی برای زیست بهتر و شادمان جمعی پیوند بزند.
دكتر یدالله سحابى، در اواسط دهه چهل در روستاى احمدآباد جنازه مصدق را برای دفن شست. هاله سحابى، نوه او، ساعاتى پس از مرگ پدرش در اواخر دهه هشتاد، بر اثر رفتار خشونت آميز نيروهاى امنيتى، كشته شد و شبانه دفن شد.
در ميان اين دو سحابى، عزت الله، ميراث‌دار رنج‌ها و اميدهاى هر دو نسل شد. نام سحابى، با رنج‌ها و مبارزات و دغدغه‌ها و حتى اشتباهاتش، تمام تاريخ ما را از ملی شدن صنعت نفت تا جنبش سبز به يادمان مى‌آورد. او به واقع خلاصه تاریخ سیاسی صدساله اخیر ایران بود.

پس از دوران زندانم در سال ٨٢ يك روز مهمان مهندس سحابی بوديم. دقايقی هاله خانم به جمع ما پيوست. بيرون نرود زسر نگاه مست‌اش.