° دوستان بسیار محدودی دارم و همواره از برقراری روابط دوستیِ گس | تجربه زیسته l امین بزرگیان
° دوستان بسیار محدودی دارم و همواره از برقراری روابط دوستیِ گسترده ناتوان بودهام. این ناتوانیِ بنیادین که بسیاری دیگر نیز از آن رنجور یا خشنودند بیش از هر چیز به اهمیت جایگاه «دوستی» باز میگردد. بگمانم با محدود نگه داشتن دوستان است که میتوان دوستی را گسترش داد. گسترش دادن دایرهی دوستان، تمام پتانسیلها و قوای محدود دوستی را مصروف تعدادی میکند که در نهایت محدودند، کنار ما هستند و به ما بهنوعی ابراز محبت و وفاداری میکنند، به نام و چهره میشناسیم و محبتی دوسویه را از آنان طلب میکنیم. هر چه تعداد دوستان محدود باشد این نیرو و قوایِ دوستداشتن میتواند در میان همگان، «دیگری» و غریبهها توزیع شود؛ به آنها که هیچ نمیشناسیم. دوست داشتن همگان که چیزی نیست جز پذیرفتن دیگری، همدلی و خوشبینی نسبت به آنان -اگر آن را توجیهی برای ناتوانیام در نظر نگیرید، بهنظرم- با محدود کردنِ دوستان و روابط دوستی ممکن است. @AminBozorgiyan