° به میزانی که از ضعفها و ناتوانیهایمان خشمگین و مستأصل باشی | تجربه زیسته l امین بزرگیان
° به میزانی که از ضعفها و ناتوانیهایمان خشمگین و مستأصل باشیم مایلیم این خشم و استیصال را با صدای بلندتری فریاد بزنیم. ما در برابر مکانیسمهای ستم و نابرابری احساس ناتوانی میکنیم. زور «آنها» بسیار زیاد است و احساس میکنیم که عمیقاً شکست خوردهایم. «من به تنگ آمدهام از همه چیز/ بگذارید هواری بزنم». افرادی بهتر میتوانند میانجی این هوار باشند، یعنی اعتراض از وضعیت را منتقل کنند که شناختهشدهترند. از آدمهای مشهور مدام انتظار میرود که «نمایندگی» کنند و اعتراض کنند. اما آنها معمولاً به کمک نهادهای مستقر میآیند. این کمک نه از حیث همکاری و سکوتشان که بیش از هر چیزی به این خصلت برمیگردد که خشم و اعتراض عمومی از وضعیت را به خود مشغول و در مقام سلبریتی، نظرها _اینبار نظرهای اعتراضی_ را به سمت خود جلب میکنند و ضربهگیر نهادهای مستقر میشوند. هر سیستمی به سلبریتیها محتاج است تا آنها -در کنار کارکردهای دیگر- بتوانند موضوع خشم قرار بگیرند. کیارستمی در سال هشتاد و هشت به کمک دولت آمد و بخشی از خشم ما را به خود مشغول کرد وقتی که به ما در خیابان نپیوست و چیزی از ندا و سهراب نگفت. این کمک به حاکم برای دولت حیاتی است. ما و دولت هریک به شیوهای خاص عاشق سلبریتیها و هنرمندان مشهور هستیم. آنها را میپرستیم یا کافر میشویم. هر دوی این موقعیتها به کمک دولت میآید. @AminBozorgiyan