° بسیار متون، برنامههای تلویزیونی و گزارشهایی را درباره زن | تجربه زیسته l امین بزرگیان
° بسیار متون، برنامههای تلویزیونی و گزارشهایی را درباره زنان و مردان موفق خوانده و دیدهایم. اکثر قریب به اتفاق این محصولات، بازتولید دیدگاهی مخرب از موفقیتاند. در این محصولات معمولاً زنان و مردان موفق آنهایی هستند که در سلسله مراتب کاری و اجتماعی توانستهاند جایگاههای «بالاتر»ی کسب کنند. در همین قدم اول روشن است که در پس نامیدن موفقیت، حفظ نظام سلسلهمراتبی و آریستوکراتیک موجود که سرمنشاء نابرابریهاست ذخیره شده است.
از سوی دیگر، آنچه از «افراد موفق» برجسته میشود «اراده» آنهاست. یعنی این افراد اراده کردهاند، دنبال خواستهشان رفتهاند و سپس موفق شدهاند. آنچه در نگاه اول در این تلقی معمول حذف میشود، توجه به امکانات واقعی، موقعیت اجتماعی، خانوادگی و سرمایهی مادی افراد است. شما هرچقدر هم اراده داشته باشید، دستیابی به این معنا از موفقیت بدون این عناصر مادی بعید است، و برجسته کردن معدودی فقرا که به این جایگاه رسیدهاند فریبکاریای بیش نیست. کسی که از کودکی در اروپا زندگی کرده، دست والدیناش به دهانشان میرسیده یا در ایران مثلاً هزینهی پرداخت مالی کلاس زبان را داشته، اوست که میتواند بخواهد. در واقع، اراده نیز سویهای جامعهشناختی دارد که در اینگونه نگاهها نادیده گرفته میشود.
موضوع سوم، خود معنای موفقیت است. تعریف سطحی از موفقیت محصول ارزشهای حاکم بر جهانی است که ارزشها و منشها را تعیین میکند. موفق، لزوما زن یا مردی نیست که به فلان جایگاه اداری رسیده، چیزی اختراع کرده، دکتر شده یا اینقدر درآمد کسب کرده است؛ موفقیت یعنی حس رضایت از خود، شبها آسوده خوابیدن و توان تحمل بارسنگین هستی. موفقیت یعنی شادکامی در عین رنج. اینها چیزهایی است که شاید هیچکدام از موفقهایِ تبلیغ شده نداشته باشند. روشن است که برخورداری از امکانات و درآمد و مسکن مناسب، زندگی را ممکنتر میسازند اما مسأله اینجاست که در نظم نوین ذهنی، این ابزار به جایگاه «هدف» صعود کردهاند و برای همین است که صرف داشتن آنها توهّم موفقیت را ساخته است.
معمولاً آثاری که درباره افراد موفق تولید میشوند، آثار تبلیغاتی درباره مفهوم رایج موفقیت و تثبیت نگرشهای عمومی در اینباره است و تنها شکاف بین آدمهای معمولی و حس موفقیت را بیشتر میکنند. @AminBozorgiyan