° تمام حرف، بر سر حرفی است که از گفتن آن عاجزیم. یدالله رؤیای | تجربه زیسته l امین بزرگیان
° تمام حرف، بر سر حرفی است که از گفتن آن عاجزیم. یدالله رؤیایی
اندیشیدن باید مخاطرهآمیز باشد؛ بدین معنا که در وهله اول میباید در دل حامل و گویندهاش ترسی ایجاد کند و نویسنده را به این لحظه سرنوشتساز بکشاند که برای بیان آن «تصمیم» بگیرد. اندیشه در پیوند با یک تصمیم است: تصمیمی سخت و مخاطرهآمیز. آنچه چیزی را بر هم نزند هنوز «فلسفه» نشده است. دلوز معتقد است فلسفه باید در مقابل یک قطعیت، یک قدرت و یک تصلّب قرار بگیرد تا «بشود». اندیشهی راستین شما را در برابر «قدرت» قرار میدهد: ساختارهای بزرگ، دولت، افکار عمومی، بدیهیات و چیزهای آشنا. و متکی به هیچیک از این امور مسلط نیست. بنابراین، اندیشیدن همواره در پیوند با شهامت است، هم شجاعتِ دانستن و هم شجاعتِ بیان. در سودای آزاد شدن است. آزادی «بیان» در تنگناست. اگر بیانی خود را در تنگنا نمییابد، بیشتر سرگرمی، تبلیغاتی و یا وسیلهای برای کسب اعتبار و در بندِ ستایش دیگران است. این نسبت، کوگیتو را بدین طریق باز مییابد که: «من میاندیشم پس میهراسم».