Get Mystery Box with random crypto!

~ آنچیزی که خشم از وضعیت را به نوعی وحشت مبدل کرده، فقدان «حکو | تجربه زیسته l امین بزرگیان

~ آنچیزی که خشم از وضعیت را به نوعی وحشت مبدل کرده، فقدان «حکومت» است. مجموعه رویدادهایی که بخصوص در یکسال اخیر مشاهده می‌کنیم ما را مجاب می‌کند که از فرضیه‌ای سخن بگوییم: حکومتی وجود ندارد. اتوریته‌ای نیست که حکم کند.
بی‌سامانی فزاینده در تمامی اجزای زندگی روزمره، اغتشاش در بازار و بخصوص ارز، عدم امنیت در خیابان و جاده از دست قاپ‌زن و گردنه‌گیر، تعدد و تناقض پیام‌های مخابره شده از سوی مراکز قدرت درباره سیاست‌های داخلی و خارجی، و در مجموع هرج‌ومرج حاکم در مهمترین وظیفه‌اش یعنی «حکم دادن» و پاسداری از آن، بیش از هر چیز فقدان حکومت را در ذهن عموم ساخته است.
رشد دیدگاهی که در طلب «رضاخان» است و آن را حتی می‌توان در ستایش بدنه بزرگی از جامعه از «قاسم سلیمانی» رصد کرد، بیراه نیست: میل به «حکومت»، به کسی که بیاید و بر این اغتشاش با نوعی اقتدار غلبه کند. حتی با چشمان غیر مسلح و از فاصله‌ای دور می‌توان دید که یکی از مهم‌ترین آلترناتیوهای وضع موجود، توافق بر سر فرد مقتدری است که «حکومت» بسازد. بگمانم مهم‌ترین خطر سیاسی که جامعه را تهدید می‌کند، اینجاست. این همان موقعیتی است که حتی اشتیاق به دموکراسی، آزادی و برابری را از میان بر می‌دارد.
میل به «شاه» از آسمان نیامده است. حکومتی که مردم را از دست می‌دهد، کم‌کم مردم را نیز از داشتن حکومت محروم می‌کند.

@AminBozorgiyan