2021-04-26 22:30:20
ماهو که دیدم
دوباره یادم اومد تا عآخر عمر به احتمال ۹۹ درصد هیچ وخ قرار نیس روش قدم بزنم
هیچ وخ قرار نیس برم مریخ
یه سریا میگن اینا تخیله چرنده
دیقن اینکه همچین عآرزویی ندارن که برن رو یه سیاره دیه زندگی کنن نشون میده چقدر عآرزوعاشون کوچیکه
بداز ماه و مریخ
این مسئله یادم میاد که هیچ وخ قرار نیس از اینجا برم
اینجا یه زندانه که فق افسرده تربیت میکنه
افسردههایی که هیچ هدفی ندارن تو زندگیشون
هدف داری تو؟
صب بیدار میشی اولین چیزی که بش فک میکنی چیه؟
من عص دلیل نفس کشیدنمو نمیفمم
حتا دلیل اینکه چرا تا الا جلوی نفس کشیدنمو نمیگیرمم نمیفمم
صب پا میشم
شب میخابم
اون بینم یا سیگار هس یا الکل
همین
زندگی واقعن همینه؟
همینکه صب پاشی شب بخابی؟
خو این خیلی کث شره
وقت تلفیه
من ترجیح میدم دیه ادامه ندم
ولی نمیدونم چرا ادامه میدم...
نه عآدمیم که ع مردن میترسه
نه چیزی دارم که به اینجا وصلم کنه
نمیدونم چرا دارم دس دس میکنم :)))
ارزش نداره واقعن
عآدم میبُره
عآدمی که قلبش خالیه
عآدمی که از شدت سنگینیه یه سری چیزا یهو مخش خالی میشه
عآدمی که تا یکم عصبی میشه قلبش درد میگیره بد این درد میزنه به کتف و دستشو لمس میکنه
عآدمی که یهو میخاد غیب بشه
و میشه
ساعت ها حتا گوشیشو چک نمیکنه
نکه بخاد چُسی بیاد
نه
فق بریده
پیش خوعش میگه-
خو الا من حرف زدم چی میشه مصن؟
حل میشه؟
عص چی بگم؟
چه جوری بگم؟
خو معلومه فرار میکنه
معلومه تو تاریکیش غرق میشه
تاریکیایی که خوعش ساخته
اون تاریکی میشه قلعش
میشه سِیف پلیسش
هیچ وخ حاظر نمیشه تاریکیشو ول کنه بیاد بیرون
ازون آرامش دس بکشه
یواش یواش انق غرق میشه که حتا اگه نوری بیاد
چششو میزنه
چششو جمع میکنه
بیشتر میره تو خوعش
بیشتر تاریکیو مثه یه پتو دورش میپیچه
بد دیه کلن با تاریکی یکی میشه
اون وخ انگار تو فضا معلقه
یه سکوت محض
هیشکی نیست
یه آرامشی که هیچ وخ تموم نمیشه
دست و پا نمیزنه دیه
آروم رو هوا معلقه
چشاشو حتا باز نمیکنه
میترسه یهو از بین بره این آرامش
اون وخ خوشال میشه که بُریده
چون تهش دنیاییو ساخده که فق ماله خوعشه :)
25 viewsedited 19:30