Get Mystery Box with random crypto!

اندیشه ای نو

لوگوی کانال تلگرام andisheh_noo — اندیشه ای نو ا
لوگوی کانال تلگرام andisheh_noo — اندیشه ای نو
آدرس کانال: @andisheh_noo
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 18
توضیحات از کانال

اباصلت نظری

Ratings & Reviews

3.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها

2020-11-26 21:20:14 آیا تا به حال توجه کردید همه مسولان ما از کوچیک تا بزرگ از نماینده تا وزیر و رئیس‌ جمهور همه دکتر هستند.

و در رسانه حتما کلمه دکتر را قبل از اسمشون میارن.

مثلا دکتر روحانی دکتر عارف دکتر نوبخت دکتر لاریجانی

یعنی همه متخصص‌اند ولی کشور هر روز به جای پیشرفت، به عقب بر میگرده

ولی تو کشورهای دیگه هیچ وقت از تلویزیون خودشون یا تلویزیون ما به مسئولان کشورها دکتر نمیگن

مثلا شنیدین بگن دکتر ترامپ یا بگن دکتر اوباما یا دکتر جان‌کری یا دکتر اردوغان یا دکتر پوتین یا دکتر پومپئو؟

ولی هر روز پیشرفت دارند.

خداییش دکترا تو کشور ما شده سیم‌کارت ایرانسل

@Andisheh_Noo
70 views18:20
باز کردن / نظر دهید
2020-11-25 13:54:08 باختن یک رویداد است، اما بازنده بودن یک مدل ذهنی است.
بخت خوش یک رویداد است، اما خوشبختی یک مدل ذهنی است.
تنها ماندن یک رویداد است، اما تنهایی یک مدل ذهنی است.
مجبور شدن یک رویداد است، اما باور به جبر یک مدل ذهنی است.
تغییر کردن یک رویداد است، اما در جستجوی تغییر بودن یک مدل ذهنی است.
زنده بودن یک رویداد است، اما زندگی کردن یک مدل ذهنی است.
حواسمان باشد که...

رویدادها را ما انتخاب نمی‌کنیم
ولی مدل‌های ذهنیمان را خودمان میسازیم!
@Andisheh_Noo
51 views10:54
باز کردن / نظر دهید
2020-11-25 13:36:40 لذت بردن را یادمان ﻧﺪﺍﺩﻧﺪ!
از گرما مینالیم. از سرما فرار میکنیم.
در جمع، از شلوغی کلافه می شویم و در خلوت، از تنهایی بغض می کنیم.
تمام هفته منتظر رسیدن روز تعطیل هستیم و آخر هفته هم بی حوصلگی تقصير غروب جمعه است و بس!
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﺎﻥ ﺭﺍﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ:
ﻣﺪﺭﺳﻪ.. ﺩﺍﻧﺸﮕﺎه.. ﮐﺎﺭ..
ﺣﺘﯽ ﺩﺭ ﺳﻔﺮ ﻫﻤﻮﺍﺭه ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﯾﺸﯿﻢ ﺑﺪﻭﻥ ﻟﺬﺕ ﺍﺯ ﻣﺴﯿﺮ!
ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﺎﺗﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﯿﻢ ﺑﮕﺬﺭﻧﺪ.

دکتر حسابی
@Andisheh_Noo
39 views10:36
باز کردن / نظر دهید
2020-11-25 13:34:52
براى نابود كردن یک ملت نيازى نيست كتاب ها را سوزاند، كافيست كارى كنيد مردم آن ها را نخوانند...

ويكتور هوگو

@Andisheh_Noo
34 views10:34
باز کردن / نظر دهید
2020-10-05 19:38:02 روزگار دو روز است، روزى به كام تو و روزى به زيان تو. هرگاه به كام تو گشت، سرمست مشو و چون به زيان تو شد، شكيبا باش...
امام علی (ع)

@Andisheh_Noo
45 views16:38
باز کردن / نظر دهید
2020-10-05 19:37:04 درآمدهای کوچکی که
باعث عقب ماندن می‌شوند!

روزگاری مرید و مرشدی خردمند در سفر بودند. در یکی از سفرهایشان در بیابانی گم شدند و تا آمدند راهی پیدا کنند شب فرا رسید. ناگهان از دور نوری دیدند وبا شتاب سمت آن رفتند. دیدند زنی در چادر محقری با چند فرزند خود زندگی می‌کند. آن‌ها آن شب را مهمان او شدند. او نیز از شیر تنها بزی که داشت به آن‌ها داد تا گرسنگی راه بدر کنند.
روز بعد مرید و مرشد از زن تشکر کردند و به راه خود ادامه دادند. در مسیر، مرید همواره در فکر آن زن بود و این که چگونه فقط با یک بز زندگی می‌گذراند و ای‌کاش قادر بودند به آن زن کمک می‌کردند، تا این‌که به مرشد خود قضیه را گفت. مرشد فرزانه پس از اندکی تامل پاسخ داد: "اگر واقعا می‌خواهی به آن‌ها کمک کنی برگرد و بزشان را بکش!"
مرید ابتدا بسیار متعجب شد ولی از آن‌جا که به مرشد خود ایمان داشت چیزی نگفت، برگشت و شبانه بز را در تاریکی کشت واز آن‌جا دور شد.
سال‌های سال گذشت و مرید همواره در این فکر بود که بر سر آن زن و بچه‌هایش چه آمد.
روزی از روزها مرید و مرشد وارد شهری زیبا شدند که از نظر تجاری نگین آن منطقه بود. سراغ تاجر بزرگ شهر را گرفتند و مردم آن‌ها را به قصری در داخل شهر راهنمایی کردند. صاحب قصر زنی بود با لباس‌های بسیار مجلل و خدم و حشم فراوان که طبق عادتش به گرمی از مسافرین استقبال و پذیرایی کرد، و دستور داد به آن‌ها لباس جدید داده و اسباب راحتی و استراحت فراهم کنند. پس از استراحت آن‌ها نزد زن رفتند تا از رازهای موفقیت وی جویا شوند. زن نیز چون آن‌ها را مرید و مرشدی فرزانه یافت، پذیرفت و شرح‌حال خود این گونه بیان نمود:
سال‌های بسیار پیش من شوهرم را از دست دادم و با چند فرزندم و تنها بزی که داشتیم زندگی سپری می‌کردیم. یک روز صبح دیدیم که بزمان مرده و دیگر هیچ نداریم. ابتدا بسیار اندوهگین شدیم ولی پس از مدتی مجبور شدیم برای گذران زندگی با فرزندانم هرکدام به کاری روی آوریم. ابتدا بسیار سخت بود ولی کم‌کم هر کدام از فرزندانم موفقیت‌هایی در کارشان کسب کردند. فرزند بزرگ‌ترم زمین زراعی مستعدی در آن نزدیکی یافت. فرزند دیگرم معدنی از فلزات گران‌بها پیدا کرد و دیگری با قبایل اطراف شروع به داد و ستد نمود. پس از مدتی با آن ثروت شهری را بنا نهادیم و حال در کنار هم زندگی می‌کنیم...

@Andisheh_Noo
45 views16:37
باز کردن / نظر دهید
2020-10-05 19:22:35
کرمعلی سی سال قبل ازدواج کرده بود و از زندگیش خیلی خوشحال و از همسرش خیلی خیلی راضی بود

روزی از روزها سگی زنشو گاز گرفت و بر اثر گاز گرفتگی زنش مریض شد و بعداز مدتی فوت کرد
کرمعلی خیلی مغموم و دلشکسته شد و هیچوقت از منزلش خارج نمیشد و کلا در انزوا فرو رفت

بچه های کرمعلی به پدر پیرشان پیشنهاد ازدواج مجدد دادند
اما پیرمرد قبول نکرد و به عشق اولش پایبند بود
از طرف بچه ها اصرار و از طرف کرمعلی انکار
بعد از مدتی اصرار فرزندان نتیجه دادو پیرمرد قبول کرد که ازدواج کند.

بچه ها هم گشتند و یه دختر بیست ساله و خوشگل برای پدرشان انتخاب کردند
جشن مفصلی هم گرفتند و عروس خانوم رو به خونه پیرمرد قصه ما بردند
عروس خانوم از، همه لحاظ خیلی به کرمعلی میرسید و تلاش میکرد پیرمرد را خوشحال کند
چند روز که گذشت پیرمرد خوشحال و سرمست از ازدواجش بچه هاشو صدا زد و گفت به شکرانه ازدواجش پنج گوسفند را قربانی کنند و دو گوسفند را بین فقرا... یک گوسفند را بین خواهر و برادراش و یک گوسفند را برای شام خودش و همسرجوانش بیاورند

بچه ها گفتند پدرجان گوسفند پنجم را چیکار کنیم
کرمعلی گفت گوسفند پنجم را برای سگی که مادرتان را گاز گرفته ببرید
خدا خیرش بدهد انگار اون مصلحت منو بهتر از خودم میدونست...
مطالب زیبا
@Andisheh_Noo
287 views16:22
باز کردن / نظر دهید
2020-08-19 19:33:21 مردم سه دسته‌اند؛ اول نادانان که بر نادانی خود واقفند و جز غرایز چیزی نمی‌دانند و معمولا مقلدند. دوم دانایان که بر آنچه می‌دانند و آنچه نمی‌دانند واقفند و این دو را با هم قاطی نمی‌کنند. سوم که در اکثریتند دانایان ناتمام هستند! اینان چیزهایی می‌دانند، اما گمان می‌کنند که همه‌چیز را می‌دانند، اما در واقع نه می‌دانند که چه می‌دانند و نه می‌دانند که چه نمی‌دانند، و خطرناکترین همنشین برای تو همینانند! و چه بسا همنشینی با نادان به رستگاری نزدیکتر باشد تا همنشینی با دانای ناتمام، و خوشا به حال آنان که دوستانشان از گروه دوم هستند...

@Andisheh_Noo
52 views16:33
باز کردن / نظر دهید
2020-08-19 19:30:19 انسان‌ها بسیار بیشتر از آنچه باور دارند توانا هستند، اما مشکل اصلی هم همین است که به اندازه‌ی کافی به خود باور ندارند...
دارن هاردی

@Andisheh_Noo
44 views16:30
باز کردن / نظر دهید
2020-08-19 19:29:07 غذای مفید و سالم بخورید، کتاب‌های مفید بخوانید، در مورد خودتان تفکر کنید و سعی کنید خود را بهتر بشناسید، چرا که شما مهم‌ترین سرمایه‌ی خود هستید و باید بیشتر از هر چیز دیگری بر روی خود سرمایه‌گذاری کنید
وارن بافت

@Andisheh_Noo
54 views16:29
باز کردن / نظر دهید