2022-08-27 11:44:08
خلاصهای از سخنرانی جناب عمادالدین باقی در جلسهای با اعضا و ادوار انجمن اسلامی دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران
حقوقبشر و اسلام «مذهب و نسبت آن با حقوق انسان»
اولین نکتهای که بیدرنگ پس از شنیدن این موضوع به ذهن انسانهای درون جامعه ما راه پیدا میکند بحث مرتبط یا نامرتبط بودن حقوق انسان و دین است. این سوال در ذهن افراد شکل میگیرد که این دو موضوع چه ربطی به یکدیگر دارند.
افرادی که میخواهند جامعه را بر سر دوراهی دین و حقوق بشر قراردهند (چه از موضع ضد دین و چه از موضع ضد حقوق بشر)، منطق و نتیجه یکسانی دارند. در چنین تضادسازیهایی نه دین کامرا میشود و نه حقوق بشر.
ما وقتی وارد بحث دین و حقوق بشر میشویم، میتوانیم بگوییم دیدگاه اسلام در مورد حقوق بشر چیست و یا اینکه یکی از این دو مورد را در دیگری ادغام کنیم (البته مورد دوم نشدنی است). موضع ما در بحث بیشتر این است که بگوییم دیدگاه اسلامی در مورد حقوق بشر چیست (قائل به حقوق بشر اسلامی نیستیم زیرا به صورت زیرکانه نفی حقوق بشر است.)
موضع دین و حقوق بشر را از دو زاویه میتوان مورد بحث قرار داد:
١. زاویه برون دینی: فارغ از محتوا و ماهیت بحث.
٢. از دریچه درون دینی: آیا اصلا دین و حقوق بشر باهم همخوانی دارند.
هسته بنیادی حقوق بشر، کرامت انسانی است یعنی انسان فارغ از هر صفتی واجب کرامت است(انسان بما هو انسان)
بحث دین و حقوقبشر را وقتی از زاویه دروندینی مورد بحث قرار میدهیم یافته به این صورت است که این تضادها، تضادهای ذاتی نیستند بلکه تضادهایی از جنس معرفت درجه دو هستند. (به فهمها و برداشتها مربوط میشوند و میتوان راهی برای سازگاری دین و حقوق بشر پیدا کرد.) البته باید توجه داشت مفهوم حقوق بشر حتی در طول زمان تغییر کرده است.
باید توجه داشت گاهی عرفیات دینی جای دین را گرفتهاند. تعاریف مختلفی برای عرف وجود دارد که تقریبا تمامی آنها مورد نقد قرار گرفتهاند و ایراداتی به آنها وارد شده است.
١. عرف آن چیزی است که عقل سلیم بشر میپذیرد.
٢. عرف آن چیزی است که با فطرت بشر سازگار است.
٣. عرف آن چیزی است که اکثریت جامعه نسبت به آن اکراه ندارند.
عرف به دو شیوه اثر میگذارد (چه در حقوق و نظامات حقوقی و چه در فقه و اندیشههای مذهبی):
١. رسوخ کردن: یک نوع تاثیر موثر و ماندگار عرف است به گونهای که عرف با عقاید و اصول آدمیان هم انتزاج پیدا میکند (عرف فعال)
٢ . اختیار کردن: این انسان است که فعال است و عرف منفعل است (انسان عرف را اختیار و انتصاب میکند.)
دو سنخ دستورات وجود دارد:
١. دستوراتی که از سمت خدا بیان شده (بیشتر به حوزه عبادات مربوط میشود)
٢. دستورات حکومتی (پیامبر در مقام حاکم دستوراتی داده که این دستورات به اقتضا زمان، حکومت و... میتواند تغییر کند)
و در نهایت غایت دین آسایش مردم است.
@anjoman_eslami_fanni
239 views08:44