و امشب فصلی زاده خواهد شد، میان انبوه واژه های خشک شده لابه | دلنوشته های عاشقانه
و امشب فصلی زاده خواهد شد، میان انبوه واژه های خشک شده لابه لای جام هایی که هرگز نوشیده نشدند و شانه های عریان شاخه هارا با مستی نوازش خواهند کرد ...! امشب از اینجا که منم، ماه پیمانه پیمانه عشق می نوشد و زمزمه رویشی دوباره فردا میان تمام مردم شهر میپیچد ! امشب ماه شعرم ؛درست وسط همین واژه ها خسوف خواهد کرد و افسانه این دیوانگی نقل دهان مردم خواهد شد که ؛ شب گذشته ... من ... آسمان را بوسیده ام ، آرام .... زیبا .... پر شور !