مثل مورچه هایی که توی ریزترین و زیرینترین جای سرامیک، خودشون | تلخ همچون چای سرد
مثل مورچه هایی که توی ریزترین و زیرینترین جای سرامیک، خودشون رو قایم میکنند، دلم میخواد دیگه هیچی نگم. دیگه هیچی از خودم به کسی نگم. دیگه هیچی از خودم به کسی نگم و دست نندازم دنبال قلابی. دیگه هیچی از خودم به کسی نگم و دست نندازم دنبال قلابی برای اینکه: دوست بشیم؟. دیگه هیچی از خودم به کسی نگم و برم زیر سرامیک.