راه میرم، میشینم، میخورم، میخوابم، کتاب میخونم، پشت چراغ ق | تلخ همچون چای سرد
راه میرم، میشینم، میخورم، میخوابم، کتاب میخونم، پشت چراغ قرمز، روبروی لپتاپ، وقت جلسه، صبح، شب، ظهر یهو وایمیسم. به خودم میگم اینجا چیکار میکنم؟ میگم من اشتباهیام. اینجا نباید باشم. پس کجا باید باشم؟ نمیدونم. این سندرم دههی چهارم زندگیه؟ نمیدونم.…