Get Mystery Box with random crypto!

آذربایجان تانیتیم اوجاغی

لوگوی کانال تلگرام ato_tabrizu — آذربایجان تانیتیم اوجاغی آ
لوگوی کانال تلگرام ato_tabrizu — آذربایجان تانیتیم اوجاغی
آدرس کانال: @ato_tabrizu
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 644
توضیحات از کانال

تبریز بیلیم‌یوردونون آذربایجان تانیتیم اوجاغی‌
قورولوش: ۱۳۸۴
آدرس: تبریز بیلیم‌یوردو، مرکزی تیکینتی، ایکینجی قات

اینستاگرام صفحه‌سی:
http://Instagram.com/ato_tabrizu

Ratings & Reviews

2.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها

2021-06-30 18:21:35 یاغیش درگی سینین سکیز ینجی سایی






شماره هشتم نشریه دانشجویی یاغیش دانشگاه گیلان


https://apmsrt.ir/Files/11797/27261/Magazine_PDF_2021630_144853612.pdf

#دانلود از سامانه جامع نشریات کشوری

#سامانه مدیریت نشریات دانشگاهی

وزارت علوم تحقیقات و فناوری


معاونت پژوهش و فناوری

دفتر سیاست‌گذاری و برنامه ریزی امور پژوهشی‌

پرتال نشریات علمی

JOURNALS.MSRT.IR

MINISTRY OF SCIENCE, RESEARCH AND TECHNOLOGY



@yagishguilan
85 views15:21
باز کردن / نظر دهید
2021-06-15 17:04:34 نظام‌های حامی‌پرور و بحران مشروعیت
ابراهیم احمدپور


برخلاف تصور عموم که نظام‌های سیاسی، در دوگانه‌ی دیکتاتوری(اقتدارگرا) و دموکراسی خلاصه می‌شود، باید اذعان داشت که تنوع بسیاری در هر یک از نظام‌ها وجود داشته و طیف وسیعی از انواع حکومت‌ها را شامل می‌شود. از انواع حکومت‌های اقتدارگرا می‌توان تمامیت‌خواه، حکومت شخصی، پاتریمونیالیسم، حامی‌پروری، حکومت نظامیان، حکومت تک‌حزبی، شبه دموکراسی و... را برشمرد.
شایان ذکر است که این تقسیم‌بندی مطلق نبوده و نمی‌توان نظام‌های به واقع موجود را درون یکی از این انواع حکومت‌های اقتدارگرا تبیین کرده و گنجاند، بلکه به سبب ویژگی‌های هر نظام اقتدارگرا، به نسبت می‌توان آنها را درون هر یک از این تقسیم‌بندی‌ها جای داد. به عبارتی در عین حال که یک حکومت اقتدارگرا را می‌توان حکومت شخصی نامید به سبب برخی ویژگی‌های دیگر می‌توان آن را حامی‌پرور و شبه دموکراتیک نیز قلمداد کرد.

از ابزارهای اقتدارگرایی برای اعمال کنترل، ایجاد ترس، خشونت، تجسس و نظارت شدید و کیش شخصیت می‌باشد. اما با این حال همه رژیم‌های اقتدارگرا نیازی به آنها به عنوان مهم‌ترین ابزار کنترل اجتماعی ندارند بلکه روش دیگری که یارگیری خوانده می‌شود را به کار می‌گیرند؛ حامی‌پروری از جمله روش‌های یارگیری است که این گونه دولت‌ها با دادن مزایای خاص و یا جانبداری کردن از افرادی خاص یا گروهی کوچک، به یارگیری از میان مردم می‌پردازند و در ازای آن، خواستار حمایت عمومی می‌شوند. مشاغل داخل دولت یا بخش‌های اقتصادی در اداره دولت، قراردادهای تجاری یا مجوزهای فعالیت، اعطای ارزهای دولتی، کالاهای همگانی همچون جاده‌ها و مدارس به همراه حق و حساب و رشوه تنها شمار محدودی از ابزارهایی هستند که دولت برای این کار در اختیار دارد و در نهایت به رانت‌جویی منجر می‌شود. به طور کلی یارگیری در زمینه حفظ اقتدارگرایی، چه بسا ممکن است موفق‌تر از روش‌های اجبارآمیز عمل کند.

مشروعیت که از گذشته به معنی قانونی بودن یا طبق قانون بودن است در حال حاضر عنصر "رضایت" نیز به معنای آن افزوده شده و عموماً مشروعیت یعنی توانایی ایجاد و حفظ این اعتقاد در میان مردم که نظام سیاسی موجود برای جامعه مناسب است. بر این اساس نمی‌توان مدعی شد که تنها نظام‌های دموکراتیک از مشروعیت برخوردارند چه بسا رژیم‌های اقتدارگرا ممکن است نهادینه شده و بنابراین مشروع و باثبات باشند و همانند نظامی دموکراتیک، حمایت مردمی را کم و بیش دارا باشند. شاید علت این است که مردم نمی‌توانند جایگزینی برای آن تصور کنند. به عبارتی اگر مردم درکی محدود از مفهوم دموکراسی داشته باشند، اقتدارگرایی می‌تواند گزینه‌ای جذاب‌تر به نظر آید. از سوی دیگر اگر کارایی نظام به طور مکرر یا برای زمانی طولانی از بین برود، وضعیت مشروعیت این نظام سیاسی به خطر افتاده و اصطلاحا نظام با بحران مشروعیت روبه‌رو می‌شود. در نظام‌های حامی‌پرور این بحران زمانی رخ خواهد داد که منابع توزیعی برای جلب رضایت پیروان به پایان رسیده و این روش توانایی خود را در ارائه مزایای سابق از دست داده باشد. به عبارت دیگر در این گونه نظام‌ها معیار مشروعیت، نه رضایت مردم بلکه رضایت پیروان است و دقیقا بر همین مبنا است که مشارکت سیاسی توده‌ها از جمله شرکت حداکثری مردم در انتخابات، ارزش و اهمیتی برای نظام‌های حامی‌پرور ندارد. زیرا پیروان به حد قابل ملاحظه‌ای تنور انتخابات را داغ خواهند کرد...

کانون آذربایجان‌شناسی دانشگاه تبریز
@ATO_tabrizu
30 views14:04
باز کردن / نظر دهید
2021-06-11 16:14:02 بهار ترکی و انتخابات ۱۴۰۰ ایران
امیر بدری


در روزهای اخیر و بعد از دومین مناظره ریاست جمهوری که "زبان ترکی و منطقه آذربایجان"، بعنوان "پیشران انتخابات ۱۴۰۰" نظر هر کسی را جلب می‌کرد؛ تحلیل‌های گوناگونی از جانب فعالین دلسوز حرکت ملی آذربایجان و سایر کنشگران داخل و خارج ایران بیان شد. در میان این تحلیل‌ها، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱) قدرت و عظمت حرکت ملی آذربایجان و تاثیر چندین ساله فعالیت‌های فعالین حرکت و نمود آن در بالاترین سطح کشور.

۲) نیاز به رای کاندیداها و جلب نظر و آرای تورک‌ها و آذربایجان توسط آن‌ها بعنوان پایگاهی پرچمعیت در کشور.
مسئله جمع‌کردن رای و مشارکت حداکثری مسئله این انتخابات نیست و همیشه مورد بحث بوده است. اما نکته قابل توجه اقدام شورای نگهبان در عدم تایید بعضی اشخاص بود که ‌می‌توانست در مشارکت حدکثری مردم کمک کند.

۳) شعار زدگی و عدم داشتن برنامه در حل مشکلات توسط کاندیداها مخصوصا در مسئله آذربایجان و تورک‌های ایران.
این مورد صرفا برای ترک‌ها و آذربایجان نیست، بلکه سخنانی که در جهت رفع معیشت مردم مانند یارانه ۴۵۰ هزار تومانی و جایگاه زنان در دولت آینده‌شان ایراد می‌کنند؛ شعارهایی بیش نیستند و عملی نخواهند شد.

این‌ موارد و چندین مورد دیگر تحلیل‌هایی‌ست که با وجود نقدهایی فقط سیاست‌های داخلی ایران را در نظر گرفته و بیان می‌شود.
نکته دیگر قدرت‌ها و صف‌بندی‌های جهانی‌ست که باید مورد بررسی قرار گیرد.

در سال ۲۰۱۰ با شروع "بهار عربی" تحت تاثیر قدرت‌های جهانی که در ظاهر برای رسیدن به دموکراسی و از بین بردن دیکتاتوری بود، هدف دیگری نیز وجود داشت. هدف مساعد کردن شرایط و ایجاد اتحادیه عرب برای متعادل‌کردن قدرت در منطقه در برابر افزایش قدرت روسیه، چین و حتی ایران بود. این پروژه با وجود موفقیت‌هایی تقریبا شکست خورد.

اما چند سالیست سیاستی در منطقه در حال اجراست که ما شاهد قدرت‌گرفتن ترک‌ها هستیم. ایجاد اتحادیه کشورهای ترک با پیشتازی ترکیه و بسیاری اتفاقات که این ادعا را ثابت می‌کند‌.
– حل و فصل مناقشه منطقه قاراباغ میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان بعد از ۳۰ سال
– اتحاد ۹ کشور ترک با پیشتازی ترکیه
– پرداختن به مسئله ترک‌های اویغور و ظلمی که توسط چین به آنها می‌شود توسط اتحادیه اروپا و آمریکا
– اعتراضات و قیام ملت " تورکستان جنوبی" در شمال افغانستان که خواهان استقلال از این کشور هستند.
و چندین مورد دیگر مانند شعر خوانی اردوغان و جواب‌های ظریف و پان‌ایرانیست‌ها.

لازم به توضیح است اعتراضاتی که در کشورهایی همچون ترکیه مانند اعتراضات کارگران و دانشجویان که چندی پیش به وقوع پیوست و همچنین اعتراضات اویغورها و ملت تورکستان جنوبی و ... تقریبا همانند سال‌های ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ در کشورهای عربی‌ست‌.

این موارد و بسیار مورد دیگر اتفاقاتی‌ست که در سطح جهانی در حال وقوع است و شاید بتوان به آن نام "بهار ترکی" را داد. رویدادهایی که خواسته یا ناخواسته ایران و ترک‌های ساکن آن را و مهم‌تر از همه آذربایجان جنوب آراز را وارد معادلاتی می‌کند. معادلاتی که در سطح جهانی اتفاق می‌افتند. معادلاتی که نیاز به بحث فراوان دارند و باید توسط فعالین حرکت ملی آذربایجان تحلیل شوند.
در مورد انتخابات ۱۴۰۰ نیز همین معادلات و صف‌بندی‌های جهانی‌ست که باعث مطرح‌شدن مسئله ترک‌ها و آذربایجان بیش از انتخابات گذشته می‌شود. پالس‌هایی از جانب هر یک از کاندیداها که بیشتر به قدرت‌های جهانی داده می‌شود نه صرفا برای جمع‌کردن رای، شعار دادن و یا تحت تاثیر قرار گرفتن قدرت حرکت ملی آذربایجان.
حتی در روزهای اخیر که آقای سعید محمد برای حمایت و تبلیغ آقای رئیسی به تبریز آمده بود، سخنانی در راستای قطب فرهنگی‌کردن تبریز و جاده ابریشم ایراد نمود که همگی دلیلی بر این ادعاست.

پ‌ن: تمامی این تحلیل‌ها در کنار یکدیگر به واقعیت نزدیک خواهد بود و نتیجه درست خواهد داد و بررسی یکی یکی آنها نتیجه درستی نخواهد داشت.

کانون آذربایجان‌شناسی دانشگاه تبریز
@ATO_tabrizu
545 views13:14
باز کردن / نظر دهید
2021-06-08 12:37:03
#بیلدیری
#اطلاعیه


تانیشین سککیزینجی سایی‌سی چاپدان چیخدی.

#جنبش_دانشجویی_آذربایجان
#آذربایجان_اؤیرنجی_ترپنیشی


کانون آذربایجان‌شناسی دانشگاه تبریز
@ATO_tabrizu
106 views09:37
باز کردن / نظر دهید
2021-06-01 16:36:38 متن جنبش دانشجویی آذربایجان در رابطه با اختلاف ساختگی آستارا و اردبیل

در زمان‌های پیشین، آستارا را به دروازه‌ای تشبیه کرده‌اند و طبق این نظریه ریشه نام آستارا نیز به کلمه ترکی "آستانا" یعنی دروازه برمی‌گردد.
عده‌ای از رشتی‌های عزیز ادعا کرده‌اند که ریشه این نام از( آست: تپه– آرا: وسط) است. در این صورت نیز کلمه "آرا" ترکی بوده و به معنای وسط است و ریشه ترکی‌بودن این نام نقض نمی‌شود.
اما "آست" + "آرا" در ترکی معنای دیگری نیز دارد. "آست" در ترکی به معنی پایین و فرودست و "آرا" یا "آرالیق" به معنی سرزمین یا دشت هموار است. مطابق این معانی آستارا واژه‌ای ترکی به معنی دشت هموار و کم ارتفاع است.
ناگفته نماند اثبات اینکه آستارا ریشه ترکی دارد؛ به معنی انکار و بی‌توجهی نسبت به سایر اتنیک‌( تات و تالش)های ساکن در آستارا نیست. هدف صرفا نشان‌دادن نزدیکی آستارا و اردبیل به یکدیگر است.

به موجب عهدنامه صلح عثمانی‌ها با صفویان در سال ۹۶۳ ه.ش، تالش و آستارا از ناحیه اردبیل اداره میشده و حتی آستارا از موقوفات شیخ صفی‌الدین اردبیلی است.

نکته بسیار مهم اینجاست که در انتخابات مجلس شورای ملی، بر اساس اعتبارنامه‌ها و اسناد موجود، اردبیل، مشگین، آستارا، نمین، خلخال و اوجارود، یک حوزه انتخابیه بوده است و از سال ۱۳۰۲ ( دوره پنجم شورای ملی) کاندیداهایی از این حوزه اعلام حضور می‌کردند و نماینده انتخاب می‌شد.
تفکیک دو ایالت شرقی و غربی از هم چندان نپایید و در اولین قانون منسجم تقسیمات کشوری این دو با هم استانی به نام استان شمال غرب را تشکیل دادند. در این قانون که در تاریخ ۱۳۱۶/۸/۱۶ به تصویب رسید؛ استان شمال غرب از شش شهرستان اردبیل، تبریز، خوی، رضائیه، مراغه و مهاباد تشکیل شد و هر کدام از این شهرستان‌ها مشتمل بر چندین بخش بودند. برای مثال بخش‌های شهرستان اردبیل به شرح زیر بود.
اردبیل: ۱- توابع اردبیل ۲- اوجارود، مغان ۳- مشکین، اَرشق ۴- نمین، ویلگیج( ویلکیج)، آستارا ۵- خلخال و توابع.

زبان اکثریت مردم آستارا نیز ترکی بوده و به آن تکلم می‌ورزند که مشترک‌بودن زبان هم نشانه‌ای از نزدیکی آستارا و اردبیل است.

و نیز طبق قانون تعاریف و ضوابط تقسیمات کشوری( فصل اول– ماده ۱۰): دولت موظف است با حفظ جهات سیاسی اجتماعی هر روستا را به نزدیک‌ترین مرکز دهستان و هر دهستان را به نزدیک‌ترین مرکز بخش و‌ هر بخش را به نزدیک‌ترین مرکز شهرستان و هر شهرستان را به نزدیک‌ترین مرکز استان منضم نماید.
و مستحضر هستید که فاصله آستارا و اردبیل ۸۰ کیلومتر اما فاصله رشت و آستارا ۱۷۳ کیلومتر می‌باشد و این یعنی در صورت رجوع به قانون اساسی نیز آستارا به اردبیل تعلق می‌گیرد.

همواره در طول تاریخ شاهد آن بوده‌ایم؛ زمانی که قدرت ملّتی فزونی یافته، دشمنان از سلاحی نامحسوس به نام تفرقه سود جسته‌اند. تفرقه با پریشانی، ضعف را به ملت هدیه می‌دهد و اینگونه می‌شود که دشمنان نیز درصدد سواستفاده از این پریشانی برمی‌آیند. همچنین تقسیم اراضی یک جغرافیا و تهددی به خاک آن نیز از ابزارهای دیگر نابودی ملت ساکن در آن جغرافیا محسوب می‌شوند.
دشمنان آذربایجان در طول تاریخ از هر ابزاری برای محدود‌کردن و انحطاط آذربایجان یاری جسته‌اند. ایجاد اختلافات ساختگی و تنش‌هایی برای از بین‌بردن همبستگی ملت آذربایجان و نیز تقسیم ایالت آذربایجان بعنوان یکی از ایالت‌های مهم و بزرگ روزهای نه چندان دور تاریخ از اقدامات آشنای چندین سال اخیر بر علیه این جغرافیاست. ایجاد اختلاف بین اردبیل و تبریز، زنجان و قزوین، زنجان و ابهر و اینک اردبیل و آستارا و فرواوان مورد دیگر از همان نوع اقداماتی‌ست که در حافظه تاریخی آذربایجان حک شده است.
ملت ما باید بداند دشمنان با ایجاد چنین اتفاقات ساختگی و هدف دار تنها می‌خواهند ما را از هم جدا کرده و از اختلافات پیش آمده سواستفاده کنند. دامن‌زدن به اختلاف میان آستارا و اردبیل صرفا باعث خوشحالی دشمنان آذربایجان شده و موجب ایجاد واگرایی بین ملت آذربایجان و تقسیم خاک آذربایجان خواهد شد.

#اردبیل_آستارا_آذربایجاندیر
#اربیل_آستارا_قارداشدیر
#جنبش_دانشجویی_آذربایجان

کانون آذربایجان‌شناسی دانشگاه تبریز
@ATO_tabrizu
49 views13:36
باز کردن / نظر دهید
2021-06-01 16:33:19
#اردبیل_آستارا_آذربایجاندیر
#اردبیل_آستارا_قارداشدیر

طرح: حامد علی‌نژاد

کانون آذربایجان‌شناسی دانشگاه تبریز
@ATO_tabrizu
47 viewsedited  13:33
باز کردن / نظر دهید
2021-05-31 12:33:34 #اطلاعیه
#بیلدیری


کانون آذربایجان‌شناسی و شعر و ادب دانشگاه تبریز، ضمن تشکر از شرکت‌کنندگان در مسابقه «شب شعر آذربایجان» به اطلاع می‌رساند که نتایج مسابقه طی چند روز آینده مشخص خواهد شد.

داوران مسابقه:
خانوم رعنا زارع
آقای ائلچین حسن‌زاده
آقای زامان پاشازاده

کانون آذربایجان‌شناسی دانشگاه تبریز
@ATO_tabrizu
119 views09:33
باز کردن / نظر دهید
2021-05-22 18:43:11 حرکت ملی آذربایجان یک جنبش، حزب، برای عده‌ای خاص و یا کلیتی فراگیر
امیر بدری


برای بررسی و پرداخت این موضوع ابتدا چند مورد از رفتارهای جمعی را تعریف کرده، سپس در حد نیاز به بررسی مفهوم حرکت ملی آذربایجان می‌پردازیم.

در بیان عمومی و کلی، جنبش‌های اجتماعی دارای ویژگی‌هایی هستند. گروهی از افراد و کنشگرانی که به صورت سازمان‌یافته حول یک ایدئولوژی جمع شده و با در نظرگرفتن و اتخاذ هدف‌ها و برنامه‌هایی برای رسیدن به آن فعالیت می‌کنند. جنبش‌ها در صدد تغییر و تحول و یا حفظ عناصری از جامعه هستند که خارج از حوزه نهادهای رسمی به فعالیت می‌پردازند. یعنی در جنبش‌ها فرم ثبت‌نامی یا مرام‌نامه و اساس‌نامه به صورت رسمی وجود ندارد. با این اوصاف، ویژگی خاص هر جنبش این است که در داخل یک کلیت به فعالیت می‌پردازد. مثلا جنبش دانشجویی ایران در داخل کلیت ایران به فعالیت می‌پردازد. به همین منوال جنبش کارگری فرانسه در داخل کلیت فرانسه به فعالیت می‌پردازد.

برای حزب سیاسی می‌توان همان تعریف‌ جنبش‌های اجتماعی را لحاظ کرد. با این تفاوت که حزب سیاسی یک نهاد رسمی در داخل حاکمیت است که برای کسب قدرت و تأثیرگذاری در حکومت با استفاده از ابزارهایی همچون انتخابات فعالیت می‌کند. یعنی حزب سیاسی همانند جنبش اجتماعی یک رفتار جمعی برای ‌پیشبرد هدف و منافع مشترک است. اما میزان فراگیری جنبش‌های اجتماعی گسترده‌تر، سازمان‌دهی کمتر و هدف غیرسیاسی‌تر است و افراد در آن‌ها به اندازه یک حزب سیاسی نمی‌کوشد تا قدرت را در اختیار گیرد.

تشکیلات در تعریف به حزب سیاسی نزدیک‌تر است. با این تفاوت که در تشکیلات، افراد عضو با پرکردن فرم ثبت‌نامی و قبول اساس‌نامه تشکیلات در شورای مرکزی و مجمع عمومی تشکیلات به فعالیت می‌پردازد. تشکیلات‌ها ممکن است قانونی و یا غیرقانونی نسبت به قانون یک کشور باشند.

با تعریف‌هایی که داده شد، ویژگی مشترک تمامی این رفتارهای جمعی این است که فعالیت آن‌ها در داخل یک کلّیت انجام می‌شود. مثلا در داخل کلّیت ایران، حزب‌ها، جنبش‌ها و تشکیلات مختلفی در حال فعالیت است.

در نظر نگارنده، حرکت ملی آذربایجان، پدیده و جریانی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، کلّیتی فراگیر و ایجابی و نه سلبی برای جغرافیای آذربایجان است که مستقل از هر کلیتی دیگر در صدد موجودیت خود می‌باشد.‌ کلّیتی فراگیر یعنی متعلق و شامل تمامی افرادی که برای آذربایجان، در جغرافیای آذربایجان و در صدد موجودیت آن هستند و فعالیت می‌کنند. ایجابی یعنی تمام فعالیت‌هایش برای خود آن و کنشی برای اثبات خود است و نه واکنشی برای سلب دیگری.
لازم به بیان است که کلمه و لفظ « حرکت» بهترین کلمه‌ایست که می‌شود به این پدیده داد. چرا که آن را از واژه‌های تعریف شده در علم جامعه‌شناسی همچون حزب، جنبش و... جدا ‌می‌کند و این مورد لزوم توجه و تعریف این واژه را می‌طلبد.

پس حرکت ملی آذربایجان همانند جنبش‌های اجتماعی، افراد و کنشگرانی که به صورت سازمان‌یافته فعالیت می‌‌کند و درصدد تغییر و تحول در یک کلیت باشد، نیست یا همانند حزب سیاسی، نهادی رسمی و یا همانند تشکیلات، دارای فرم عضویت و اساس‌نامه نیست.

در داخل کلیت «حرکت ملی آذربایجان» طیف‌ها، جنبش‌ها و تشکیلات‌های متعددی فعالیت می‌کنند. جنبش دانشجویی آذربایجان، تشکل قانونی کانون آذربایجان‌شناسی دانشگاه تبریز و چندین جنبش، طیف و تشکیلات‌هایی که با کمی شناخت از بطن حرکت، با آن‌ها مواجه خواهیم شد.

نکته در این رابطه این که حرکت ملی آذربایجان، هر فرد آذربایجانی( یعنی تمام ملت آذربایجان) اعم از کارگر، سرمایه‌دار، زن، مرد، پیر، جوان و ... را با هر فکر و گفتمانی به شرطی که فعالیت‌هایش برای آذربایجان باشد، شامل می‌شود. نکته دیگر اینکه هیچ فردی، طیفی، جنبشی و تشکیلاتی نماینده حرکت ملی آذربایجان نیست. یعنی فعالیت هر فرد و گروهی مربوط به خود اوست و نباید با کلیت حرکت ملی خلت شود.

کانون آذربایجان‌شناسی دانشگاه تبریز
@ATO_tabrizu
23 views15:43
باز کردن / نظر دهید
2021-05-21 23:09:12 توجه

#بیلیری
#اطلاعیه

به دلیل استقبال دانشجویان و ارسال اشعار خود، زمان مسابقه شعر به مدت ۲ روز تمدید شد.
41 views20:09
باز کردن / نظر دهید
2021-05-17 17:32:46 تاملی ترمینولوژیک در باب "حرکت" و "جنبش اجتماعی" ابراهیم احمدپور مقدمه حرکت ملی آذربایجان از زمان شکل‌گیری خود با تمام توانمندی‌ها و دست‌آوردهایی که داشته، بدون شک دارای کاستی‌ها و ضعف‌هایی نیز می‌باشد. شناسایی این کاستی‌ها و ارائه و تبیین راه‌کارهای…
112 viewsedited  14:32
باز کردن / نظر دهید