Get Mystery Box with random crypto!

آتشکده ی آذران

لوگوی کانال تلگرام baharrrnarenjj — آتشکده ی آذران آ
لوگوی کانال تلگرام baharrrnarenjj — آتشکده ی آذران
آدرس کانال: @baharrrnarenjj
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 174
توضیحات از کانال

برگزیده اشعار "سیدجلیل سیدهاشمی"

Ratings & Reviews

2.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها

2022-08-01 17:55:32 سر زدم باز هم ، به تصویرت
به نگاهی که شاعرم کرده
تو شدی سایه سار ِ ماسوله
چشم هایت ، مسافرم کرده

از کدامین بهار جوشیدی ؟
کی حریر غزل به تن کردی؟
چه کسی زودتر تو را دیده؟
چه کسی رارقیب ِمن کردی؟

چه کسی شالِ سبز--آبی را
خواست تا دور ِ گردنت باشد؟
گفته پیراهن از حریر ِ سفید ،
رنگ ِ گل های یخ ، تنت باشد

مال من نیستی ، دلم می خواست
شال ِ گل بوته ی زرشکی را
پیرهن ، رنگ ِ صورتی ، اما
دامن ِ ساده ی تمشکی را

راستی از کدام چشمه مگر
آب خوردی پری شدی خاتون ؟
چه شده با نگاه شهر آشوب
شهره در دلبری شدی خاتون ؟

چه شد آخر خدا قلم برداشت
رنگ پاییز کرده ، چشمت را ؟
این همه رنگ تووی چشمت ریخت
چه دل انگیز کرده چشمت را !

زرد ، مشکی، سفید ونارنجی
قهوه ای ، سبز ِ تیره و آبی
فکر کن چشم ِ بی بدیلی در
صورت ِ بی نظیر ِ مهتابی

آه ای زن ! زن ترانه ی من !
ای قطار ِ رسیده تا مقصد !
آن قدَر ، دیر آمدم که دلم
به تو، تووی خیال هم نرسد

دست ، مال که بود این همه سال
قلمی ، روی سرنوشتم زد
دوزخش را گذاشت ، آخر ِ کار
قلم ِ سرخ ، بر بهشتم زد

من ، همیشه سر ِدوراهی ها
کوچه ای بسته انتخابم بود
هر سلامی به عشق می گفتم
"باز ، دیرآمدی " : جوابم بود

باز دیر آمدم ، دلم می خواست
زودتر سمت عشق پر بزنم
دسته ای گل بیاورم ، یک روز
پشت ِ در باشی و به در بزنم

#سیدجلیل_سیدهاشمی

آتشکده آذران بالای صفحه لینک ورود به
کانال است
11 views14:55
باز کردن / نظر دهید
2022-08-01 16:56:29 می آیم و گوش ، بر سلامت دارم
چون ابر سری به دوش بامت دارم

از بر شده اند توی این شهر تورا
از بس غزل تازه ، به نامت دارم

#سیدجلیل_سیدهاشمی
14 viewsedited  13:56
باز کردن / نظر دهید
2022-08-01 16:53:38 ای کاش که چشمهات از من بودند
باقی همه در مسیر رفتن ، بودند

آنان که شبیه تو نبودند ، بگو :
اندازه ی یک حلقه ی مو زن بودند؟

#سیــــدجلیــل_سیــــدهاشــــمی
13 views13:53
باز کردن / نظر دهید
2022-07-31 20:23:35 زیبا و ماندگار رقیب
26 views17:23
باز کردن / نظر دهید
2022-07-31 16:40:04 ‍ ‍ مثل چشمان توچشمی مست وافسونگرکه نیست
هیچ آهویی نگاهش از نگاهت سر که نیست

گاه جنگل ، گاه دریا ، گاه مِه ، گاهی شفق
هیچ طیفی مثل چشمانت جنون آور که نیست

غنچه کن لب هات را ، وقت تماشایش رسید
دیدم این گلها ، گلابش کمتر از قمصر که نیست

می گریزی دم به دم از چشم های عاشقم
خسته ام کردی ، نگاه آورده ام خنجر که نیست

میل ِ آغوشی به جز آغوش تو ، در من نبود
جز بهشت ات تکیه گاه ساده ی دیگر که نیست

از شکیبایی به دورم ، درک کن گاهی مرا
اینکه می بینی ش عاشق هست پیغمبرکه نیست

تووی آغوشت مرا بفشار ، از این بیشتر
آخرش می میرم ، ازاین مرگ زیباتر که نیست

#سیدجلیل_سیدهاشمی

آوا آنلاین:#سمر

میکس:
#حجت_ڪــــولیوند

با صدای :
#راغب



5 views13:40
باز کردن / نظر دهید
2022-07-31 15:51:05 @moozikestan_bot
26 views12:51
باز کردن / نظر دهید
2022-07-31 15:34:37 شعر : سيد جليل سيدهاشمي
دكلمه و ميكس : غزل دفتري
27 views12:34
باز کردن / نظر دهید
2022-07-31 13:16:22 به پلکی برده با خود قهوه ی چشمش امانم را
پلنگ -آهوی من انگار جادو کرده جانم را

خودش دورست ویادش مانده درمتن غزلهایم
ببین با خود کجاها می کشاند کهکشانم را

غباری از طلا بر شانه اش پاشیده از گیسو
دوباره آفتابی کرده ، مویش آسمانم را

غزلبانوی من با گردن قو ، چشم آهو ها
به رویای غزل ازدور می بوسد دهانم را

زن رویایی من ، این بهار ارغوان، هر شب
طراوت داد مثل خود درخت ار غوانم را

همینم من ، همین آیینه، رودرروی تصویری
که با لبخندرو کرده ست رویای نهانم را

شبیه قایقم گرداب می خواند مرا، اما
به دست مهربانش می سپارم بادبانم را

تبسم های شیرینش ، خراج صد هم آغوشی
خدایا دور کن از شورچشمی، مهربانم را

#سیدجلیل_سیدهاشمی
36 views10:16
باز کردن / نظر دهید
2022-07-30 14:08:47 می گریزم از تو ،می بینم که بن بستی هنوز
هیچ می دانی که در رو یای من هستی هنوز؟

نرم می آیی و از پهلوی من رد می شوی
می کشی از ناز بر موهای من دستی هنوز

آه ای رویای شیرین ِ تمام زندگی !
کاش پایم را به رویاهات می بستی هنوز

وای از این تقدیر چشمت را نشانم داده است
بخت ِنفرینی رهایم کن اگر مستی هنوز

#سیدجلیل_سیدهاشمی

سیاه مشق بداهه
36 viewsedited  11:08
باز کردن / نظر دهید
2022-07-30 14:03:03 امشب نشستم واژه ها را امتحان کردم
این واژه ها چشم تو را اصلن نمی فهمند
با واژه باید چشم ، نقاشی کنم ، اما
این ها که چیزی ، ازنگاه زن نمی فهمند

حسی ، میان واژه ها هرگز نمی بینم
هر واژه ای سودای بازی با دلم دارد
ای کاش موسیقی به رگ هایم روان باشد
هر ساز حس ِ همنوازی با دلم دارد

این سازها ، با چشم هایت آشنا هستند
رنگ ِ نگاهت را به من ، هر بار می گویند
از گیسوانت زودتر ، رد می شوند اما
تا شب از آن چشمان ِافسونکار می گویند

امشب پراز موسیقی ام بد جور -- می دانی
تار و نی و سنتور -- شوری در دلم برپاست
دور از من و نزدیک من ! شاید جنون باشد
انگار که پیش ِ منی چشمان تواین جاست

موهای خودرا بسته ای ، اما غمی داری
امشب اتاق از دود سیگارت مِه آلود است
مانند صبحی سرد روی کوه ماسوله
چشمان زیبای تو ، پشت حلقه ی دود است

اعجاز دارد می کند دستان ِ یاحقّی
امشب چه شوری کرده بر پا بغُض بسطامی
شاید ندانی عشق سرتاپاش رویایی ست
در عشق فرقی نیست بین ِ کام و ناکامی

تنها به چشمان ِ تو می اندیشم این شب ها
با واژه می خواهم که نقاشی کنم خاتون !
سخت است ، یک روزی به دادم می رسد شاید
یک سفره رویش واژه، شیرینی، شراب، افیون


#سیــــدجلیــل_سیــــدهاشــــمی
37 views11:03
باز کردن / نظر دهید