2021-03-27 19:15:44
گزارش جلسهی اول|حُسنِ زن| _دکتر مجید سلیمانی
موضوع:
فهم گفتمانی فرهنگ و رسانه در بازنمایی زن و خانواده
گفتمان، شناسایی ساختارهاست.
در بحث تبار شناسی گفتمانها، باید نقطهی صفر گفتمانها را پیدا کرد. یعنی جایی که هیچ صورتبندی نظری از گفتمان خاصی وجود ندارد.
لذا در بررسی نقطهی صفر مسئلهی زن، احتمالا باید به ابتدای تاریخ برگردیم.
گفتمان امروزی موجود در جامعه ی ایران درمورد زنان، ریشهی تاریخی دارد.
زن در ادبیات فارسی، بیشتر نقش مادر دارد و بین واژگان زمین، زندگی و زن روابط معنایی وجود دارد.
آنچه پیش از انقلاب اسلامی در مورد زنان وجود داشته، گویا با بعد از آن تفاوت چندانی ندارد اما به نظرمیرسد که اینگونه نیست.
انقلاب اسلامی موجب ایجاد نوعی خودآگاهی در زنان شده و نقش آنان را درجامعه پررنگتر کرده است.
رابرت یانگ، یکی از اندیشمندان این حوزه، اصطلاح "دو رگهای" را در موضوع حجاب و زنان مطرح میکند و به بیان تفاوت نوع نگاه به حجاب در غرب و شرق میپردازد:
جامعهی زنان دچار دو رگهای شده است. به عنوان مثال، زنی شرقی همزمان خودآگاهی خود را از فمینیسم غربی اتخاذ میکند و شاید حتی وجوه شباهتی هم بتواند بیابد و توجهی به جامعهی خود نداشته باشد.در این صورت پیامد چنین عملی این است که زن، جایگاه فعلی خود را نیز از دست میدهد.
اهمیت تاریخ بندی در اینجا برجسته میشود و به ما کمک میکند تا از گذشتهی خود منقطع نشویم.
دورگهای، عنصر خطرناکی برای بازنمایی رسانهای است. ما در بازنمایی به دنبال این هستیم که چه معنایی جهان را میسازد.
بازنمایی زن در صداوسیما، امتداد گذشتهی خودش است. آنچه امروز دربارهی زن وجود دارد را در صداوسیما میتوان دید.
باید بین دو مفهوم تمایز قائل شد:
یکی بازنمایی آنچه در حال حاضر وجود دارد و بازنمایی آنچه که باید باشد؛ یعنی سیاست بازنمایی. گویا در تلویزیون و سینمای ما، سیاست بازنمایی وجود ندارد و این یک بحران است.
مثلا در سریالهایی که نقش اصلی آن یک زن بوده(مانند سریال نرگس)، تقویت نقش خانواده نبوده بلکه عمدتا بازپسگیری حقوق از دست رفتهی زنان بوده است.
آنچه امروز سیاست بازنمایی صداوسیما خوانده میشود، نسخهی ضعیفشده از سیاست بازنمایی است که در جریان کلی وجود دارد.
مسئلهی گفتمان موجود جامعهی ایران آمیزهای از سنتهای اسلامی و جریانهای کلی است که عمدتا همان مفهوم دورگهای میباشد. به گونهای که عمدهی زنان در بهترین حالت، میخواهند هم نقش زن مسلمان را ایفا بکنند و هم به رویکردهای جهانی زنان توجه داشته باشند. این کار را سخت میکند. لذا باید نوعی دیگر از بازنمایی پیگیری بشود.
مسئله ی زن و خانواده، مسئلهی تضعیف نقش پدر است. فیالمثل، در سریال پدرسالار، این مسئله دیده میشود. لذا سیاستگذاریها باید در راستای بازگشت نقش پدر تدوین شود. پدری که مسئولیتپذیر است.
یکی از دلایل کاهش نقش پدر به تجددخواهی و نگاه سرمایهداری برمیگردد.
پیش از سیاست گذاری، باید درکی از فرهنگ و موقعیت داشته باشیم. همچنین کسانی که سیاستها را تدوین میکنند، به آن چه تصمیم گرفته میشود، باید اعتقاد داشته باشند.
یکی از مصادیق دورگهای بودن زنان، که احتیاج به یک سیاستگذاری صحیح دارد، لزوم جمع بندی و اشتراک بین نقش مادری و همسری و اشتغال در جامعه است.
یکی از بحرانها در بین جوانان، چه دختران و چه پسران، عدم اشتراکگذاری و جمعبندی بین خواستههای امروزی در جهان و اعتقادات مذهبی خود است. اگر جوان نتواند به این اشتراک برسد، دچار تناقض شده و در نهایت به یک سمت و سو تمایل پیدا میکند.
در واقع نوعی رابطه ی دیالیکتیکی وجود دارد. در دورهای که تجدد به اوج خود رسیده، اگر ما برنامهای برای وضعیت خود نداشته باشیم، دچار سقوط میشویم.
@basijolumejtemaee
481 views16:15