Get Mystery Box with random crypto!

مادربزرگم یه جزیره داشت ، چیزی نبود که بشه بهش پُز داد . میشد | دوره رایگان Bestieideas

مادربزرگم یه جزیره داشت ،
چیزی نبود که بشه بهش پُز داد .
میشد در یک ساعت پیاده دور تا دورش رفت .
ولی باز هم برای ما یه بهشت بود .

یه تابستون یه سر اونجا رفتیم ،
و متوجه شدیم تمام جزیره پر از موش شده ،
با یه قایق ماهیگیری اومده بودن و از نارگیل ها تغذیه کرده بودن ،

خب چطور میشه موش ها رو از یه جزیره بیرون کرد ؟ ها ؟

مادربزگم بهم نشون داد ،
یه بشکه نفتی رو زیر خاک کردیم و برای درش لولا گذاشتیم ،
بعد نارگیل رو به عنوان طعمه به درِ بشکه وصل کردیم ،
و موش ها برای خوردن نارگیل میومدن
و می‌افتادن اوی تله ،

و بعد از یه ماه همهٔ موش هارو گرفته بودیم ،

ولی بعدش باید چیکار کرد ؟ بشکه رو انداخت توی اقیانوس ؟
اونو سوزوندش ؟  #نه

فقط باید به حال خودش رهاش کرد ،
و اون موش ها کم کم گرسنه میشن ،
و یکی یکی شروع میکنن به خوردن همدیگه ،
تا وقتی که فقط دو تا موش باقی بمونه ،
دو تا بازمانده ،
و بعدش چی ؟ باید اونهارو کشت ؟  #نه
باید اونها رو برداشت و بین درخت ها آزاد کرد

اما حالا اونها دیگه نارگیل نمیخورن ،
حالا اونها فقط موش میخورن ،

#ذات اونها رو تغییر دادی ...


Skyfall

#فیدبک