اتفاقاً ناراحت شو، بذار حس غم و دلتنگی و عصبانیت خفهت کنن. او | 『 کـپـشـن 』
اتفاقاً ناراحت شو، بذار حس غم و دلتنگی و عصبانیت خفهت کنن. اون آهنگی که غمگینت میکنه چون باهاش خاطره داری رو پونصد بار گوش بده، تمام اتفاقای بدی که بهت آسیب زدنو هر شب قبل خواب مرور کن. برای نبودن یه آدم توی زندگیت که هنوز توی قلبت نمرده غصه بخور. با کله برو توی خطر، توی تمام حسای بد و با سلول سلول بدنت حسشون کن. احساساتتو نادیده نگیر. با تموم وجود زندگیشون کن تا تایم لاینی که باید برای اتفاقای بد بگذرونی بگذره. تا بتونی برای همیشه بپذیریشون و یه نفس راحت بکشی. تا توی ذهنت برات تموم شن یه جا. فرار نکن. واسا مثل یه مرد از حقیقتای تلخ زندگیت، احساساتت کتک بخور. چون اگه نادیدشون بگیری، توی ذهنت برات حل نشن، یا یه مدت براشون ناراحت نمونی حسودیشون میشه و دیر یا زود دوباره بهت حمله میکنن و نابودت میکنن. به تازگی روز اول.