خودش رو از پشت به سهون چسبوند و #چنگی به گردن کشیده و سفیدش زد، طوری که مطمئن بود #جاش میمونه.
_ "فکر میکنی به همین راحتیه؟ تو بگی تموم شد و منم بگم باشه؟"
کای با خشم غرید و #عضوش رو از روی لباس بین #باسن سهون مالید.
_ "کور خوندی جناب اوه..."
درحالی که دستش رو از تو #یقه ی سهون رد کرده بود و به یکی #نیپل هاش رسونده بود، #پوزخندی زد و ادامه داد.
_ "تا وقتی که رد #لبای من رو بدنته، فقط #مال منی!"
Harsh man ...