حالا اما بعد از چیزی حدود چهارماه، خودم هم نمیتونم بفهمم چی ب | چیزهایی هست که نمیدانی!
حالا اما بعد از چیزی حدود چهارماه، خودم هم نمیتونم بفهمم چی به سرم اومده. باور کردم باید طبیعی ادامه بدم، تلاش کنم، سرپا وایسم، لبخند بزنم و زنده بمونم. واقعا هیچکس جز خودم نمیتونست سرپام کنه. همیشه خودم رو ضعیف میدیدم، پر از ایراد و کم اراده. حالا بیشتر خودم رو باور دارم. خیلی بیشتر.