وقتی زیاد به نوشتن فکر میکنم، بسیار از آن دور میشوم! به هرچی | چیزهایی هست که نمیدانی!
وقتی زیاد به نوشتن فکر میکنم، بسیار از آن دور میشوم! به هرچیزی که میخواهم بنویسم فکر میکنم و درنهایت به نتیجهای نمیرسم. احساس میکنم اگر اینجا بنویسم، برای خودم نیست، و از اینکه «برای» دیگریبنویسمبیزارم! احساس میکنم خالصانه نیست، و انگار رایو نگاه آدمها آن نوشته را رنگ و بوی دیگری داده. به هرچیزی همینقدر زیاد فکر میکنم، و از این همه فکر میخواهم بالا بیاورم! طولانیو عمیق. از آن تهوعها که بعدش ضعف میکنی میافتیگوشهی خانه کنار بخاری! -روزنوشتهای زهره.