Get Mystery Box with random crypto!

روز سه شنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ قصد کوهنوردی از دریاچه چیتگر تا | صبح سفر با دوچرخه

روز سه شنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۰
قصد کوهنوردی از دریاچه چیتگر تا دشت بی بی زرین (پهنه حصار) را داشتیم .
هنگامی که به قسمت ابتدای آبشار تهران رسیدیم،این سه دوست باوفا و همیشگی من هم همراه ما شدند. چون می دانستم تا دشت زرین قمر بیش ۶ ساعت راه است و ما قصد برگشت از این مسیر را نداشتیم و می بایستی به گروهی بپیوندیم که برگشت را از واریش با ماشین برگردیم،لذا سعی زیادی کردم که آنها با ما نیایند. ولی تمام تلاش من بیهوده بود. در ادامه مسیر تا قله لتمال چندین بار آنها را به برگشتن تشویق کردم، حتی دوستانی را دیدم که در حال پایین آمدن بودند از آنها نیز خواهش کردم که این سگ ها را به پایین همراهی کنند، ولی فایده ای نداشت. در ادامه چندین دفعه متوسل به صدا کردن داد زدن شدم و حتی به ظاهر سنگ کنارشان زدم تا برگردند، ولی آنها فاصله شان را از ما دور می کردند و حتی چندین دفعه به قسمت های بسیار عمیق دره هایی می رفتند و از دید ما ناپدید می شدند، ولی دقایقی بعد آنها را می دیدیم که باز در حال آمدن پشت سر ما هستند ولی چهار ساعتی از کوهنوردی گذشته بود که دیگر نتوانستم تحمل کنم و اینجاست که این صحنه پیش امد مامان (وسطی) و کوچولو هاش