2022-07-23 14:53:45
حاجشیخ عبّاس قمی و بدیعالزَّمان فروزانفر
(احمد مهدوی دامغانی)
در سالهای (۱۳۴۰ - ۱۳۲۰ شمسی) بعضی از دانشگاهیان که از کتب و تألیفات مرحوم محدّث قمی (رض) بسیار استفاده و در کتب و رسائل تألیفی خود از آن نقل و بدان استناد میکردند، در فهرست مراجع و مآخذ آن کتب درحالیکه از بعضی از معاصرین اعمّ از اَحیاء و اَموات که قدر و حدّشان معلوم و مشخص بود با اوصاف و نُعوتِ مبالغهآمیزی یاد میکردند. ظاهراً به سبب آنکه مرحوم محدّث قمی را به حقِّ معرفت نمیشناختند، از آن عالِمِ جليل بیبدیل به «عباس قمی» یا «عباس بن محمد رضای قمی» تعبیر میکردند.
در سال ۱۳۳۴ یک روز مرحوم علّامه بديعالزمان فروزانفر (رحمةُاللهِ عليه) که گویا چنین تَرک ادبی را در کتاب یکی از شاگردان قدیمی خود (که در آن ایّام دانشیار دانشکدهٔ ادبیات بود) مشاهده فرموده بود، در سر درس دورهٔ دکتری ادبیات فارسی به مناسبتی با تجلیل و تعظیم فراوان، و یا عبارات و عناوینی درخور مقام عظیم محدّث قمی (رض) از آن مرحوم یاد کرد، و با تعریض و کنایه أبلغ از تصریح، از آن دانشیار کمذوق (ولی پُرکار) انتقاد و او را ملامت کرد، و از آنجا که در میان شاگردان حاضر در آن جلسه برخی با آن دانشيار خصوصیت و همکاری داشتند، آن مرحوم به نحوی که معلوم بود «لازم خبر» را اراده میفرماید مطالبی بیان داشت تا قطعاً به گوش آن دانشیار و استاد بعدی) برسد و او به هوش آید. و از جمله فرمود:
«... سالهاست در این اندوه و حسرتم که درحالیکه میتوانستم از محضر پرفیض دو بزرگوار فريد عصر و وحید فن خود درک فیض کنم ولی افسوس که آن چنانکه می بایست به این سعادت و توفیق نائل نشدم: اولی مرحوم محدّث قمی¹ و دومی مرحوم میرزا طاهر تُنکابُنی (رحمةُاللهِ عليهما) بودند».
۱- دکتر مهدوی دامغانی دربارهٔ حاجعباس قمی (۱۲۵۴-۱۳۱۹) مینویسد:
هنوز قیافهٔ ملکوتی و سیمای روحانی آن اُسوهٔ تقوی و فضیلت و مَظهرِ اخلاص و محبّت به اهل بیت عصمت و طهارت (سلامُ اللهِ عليهم اجمعین) را با آن اثرِ سُجودِ برجسته بر پیشانی مقدّس او و با قبای کرباسی آبیِ کمرنگی که بر تن داشت و چهار زانو بر منبر جلوس فرموده بود به خاطر دارم که «هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود».
مقدمهٔ کتاب «المَجدی فی أنساب الطّالبیّین»، تألیف علی بن محمد عُمَری، به تحقیق احمد مهدوی دامغانی، ص ۱۰۷ (پاورقی)
201 views11:53