2021-05-04 06:03:19
شعری از دکتر مهدی کدخدازاده
پریودنتولوژیست و استاد تمام دانشکده دندانپزشکی شهید بهشتی
یک شب میان خاطراتم نور بارید
چیزی شبیه عشق در آیینه تابید
آن شب تمام عاشقان پروانه بودند
جان های سرگردان در میخانه بودند
لبیک گویان تن به تن پیمانه بودند
خوبان همه در حلقه ی مستانه بودند
نام توآوردم همه تعظیم کردند
سجاده ها را سوی تو تنظیم کردند
نام علی نام تمام عاشقان است
هرکس ندارد این نشان را بی نشان است
نامی کجا پیدا کنم زیباتر از این
نامی برای عاشقی بالاتر از این
نام تو آرام دل و ایمانمان شد
دریا به نام عشق هم پیمانمان شد
نام تو مجموع تمام عاشقی هاست
ورد زبان دشت ها و رازقی هاست
دیدم که در جانهایمان باران گرفته
خورشید با نامت دوباره جان گرفته
نام علی بردم لبم آتش گرفت و
جان و تن و روز و شبم آتش گرفت و
می سوختم در حسرت دیدار رویت
اینجا چرا هستم؟ نجف آیم به سویت
ما راه را بی یاد تو بیراهه رفتیم
تا یا علی گفتیم از این ویرانه جستیم
با کوله ای خرما و نان-تا مرد گشتیم-
با هر دل دیوانه ای همدرد گشتیم
افسون این دنیا همیشه ننگ ما شد
ذکر علی زیباترین آهنگ ما شد
ذکر علی در جبهه ها شمشیرمان شد
صدها هزاران شکر، این تقدیرمان شد
تا دوستانت در کنار ما نشستند
دلواپسی هامان تمامی رخت بستند
فرهادها در پیش ما افسانه هستند
آری تمام کوه ها ویرانه هستند
نام علی آمد صدف ها پر ز در شد
پیمانه های عاشقان از عشق پر شد
مولای ما مولای خوبیهاست آری
جانی فراتر از زمینی هاست آری
هرکس تورا باور ندارد دین ندارد
ازدین بجز نقشی بجز آیین ندارد
مهدی کدخدازاده
بهار۱۴۰۰
@DandanNegaar | دندان‌نگار، مجموعه شعر خاطره و طنز دندانپزشکی
2.6K viewsedited 03:03
د
