#پارت175 همینطوری که میرفت سمت اتاق خواب محکم میکوبید رو پشتم. | • 𝙳𝙴𝙻𝚃𝙰𝙽𝙶
<رمان ممنوعه عشق و قفس> #پارت175 همینطوری که میرفت سمت اتاق خواب محکم میکوبید رو پشتم. مطمئن بودم که رد دستش جا مونده اما انقدر بی حس بودم که توان جیغ کشیدن هم نداشتم . من و روی تخت گذاشت و از کمدش ی شلوارک بیرون کشید و اتاق و ترک کرد. باورم نمیشد بعد همچین…