Get Mystery Box with random crypto!

دوست داشتم میرفتم به پنج سالگی و به خودم خبر میدادم که در کوچه | شاره‌که‌م دیوانده‌ره(کانال دیواندره)

دوست داشتم میرفتم به پنج سالگی و به خودم خبر میدادم که در کوچه تند ندوم و سرم را به دیواری نزنم که جایش همیشه روی صورتم بماند.

دوست داشتم میرفتم به ده سالگی و به خودم خبر میدادم که از کودکی تا میتوانم لذت ببرم.

دوست داشتم میرفتم به پانزده سالگی و به خودم خبر میدادم که جلوی معلم های نادان بایستم و قدر معلم های دانا را بدانم.

دوست داشتم میرفتم به بیست سالگی و به خودم خبر میدادم که مانند اولین آدمی که دوست خواهم داشت تکرار نخواهد شد.

دوست داشتم میرفتم به بیست و پنج سالگی و به خودم خبر میدادم که سکوت آدمها را جدی بگیرم و به آنچه نمی گویند بیشتر گوش کنم تا به آنچه میگویند.

دوست داشتم میرفتم به سی سالگی و به خودم خبر میدادم که مهاجرت جابجایی ظاهری نیست، که  باید فکر را جابجا کرد.

دوست داشتم میرفتم به سی و پنج سالگی و به خودم خبر میدادم که چمدانم را بگذارم دم دست که وقت رفتن  کارم به تاخیر نیفتد.

دوست داشتم میرفتم به چهل سالگی و روی دیوار اطاقم درشت مینوشتم که هیچ چیز ارزش آرامشت را ندارد.

دوست داشتم میرفتم به چهل و پنج سالگی و به خودم خبر میدادم که مادرم را به  سفرهایی که دوست دارد ببرم که فرصت کم است
━━━━━━━━━━━━
⇜لە خەڵکەوە بۆ خەڵک؛ شارەکەم دیواندەرە
↬ @Divandare ⇜